نظرات کاربران درباره کتاب زن زیادی
۳٫۹
(۹۴۵)
مهربان
کنابیه که با واقعیت مردم قدیم اشنا میشی
خودِ خودِ سوروس اسنیپ
همه ی داستانها بی ر و ته بود به نظرم
کاربر 7581661
اوکی عالیست
مایا
به عنوان یک خانوم چیزی جز تلقین حس بد و همواره شرمساری از وجود داشتن برای یک زن دریافت نکردم ضمن آنکه نویسنده نام آشنا هیچ تلاشی نکرده حداقل از دید من که این سنت های عجیب و حس های جنایت وار را محکوم و شنیع اعلام کند .
Ramona
شاید بهترباشه این کتاب رو به عنوان بخشی تاریکی از تاریخ و فرهنگی که روزی بر ایران حاکم بوده دید.
البته باید خوشحال بود که الان امثال من وشما ازخواندن این کتاب حس بدی بگیریم.این یعنی خداروشکر اوضاع زن ها درجامعه خیلی نسبت به زمان نگارش این کتاب بهبود پیدا کرده.
ضمنا هدف نویسنده ستایش سنت های عجیب و عقب افتاده نبوده دراصل درزمان خودش نقدی بر فرهنگ و رسوم زمانه محسوب میشده(این کتاب در حال و هوای حدود هشتاد سال پیش نوشته شده)
ha
خوبه
علیه
به هرحال زخمهای عمیق ان زمان یاداور میشه
Marzieh_A
اگرچه داستان های جالبی داشت اما در تعریف و تمجید از کتاب اغراق شده .
کاربر 7713898
بسیار جذاب بود
ₘᵢₘ_ᵣₐ
کتاب خوب و جالبی بود، پیشنهاد میکنم حتما بخونید.
کاربر 2792830
داستان بسیار جالبی بود به نظر من با اینکه چند دهه از نوشتن این داستان می گذره ولی دغدغه همه زنان نیز در زمان حال هستش.
مخصوصا داستان آخر در مورد ازدواج بود .جامعه به دختری که دیر ازدواج کنه دید دیگه ای داره
کاربر 8049454
عالی
مریم اژدری
کتاب زن زیادی مجموعه داستان های کوتاهی است با درون مایه مسائل اجتماعی و فرهنگی ایران در دهه بیست شمسی، نویسنده بدون اینکه در مقام قضاوت کردن شخصیت های اثرش باشد به صورت رئال گونه برش هایی از زندگی، آداب و رسوم، تفکرات جامعه را از زاویه دید شخصیت ها روایت می کند و به نظرم همین بیان شفاف و بدون جانبداری ارزش خوانده شدن را دارد. البته همه داستان ها به یک اندازه به دل نمی نشیند و جالب اینجاست داستان هایی که از زبان زنان روایت می شود جذاب تر و قابل تأمل تر است و مثلا به شخصه با این داستان ها(خداداد خان ، جاپا، دزد زده) ارتباط برقرار نکردم. گاهی از دقت جلال در ذکر توصیفات لذت بردم مخصوصا در داستان سمنوپزان که به خوبی شلوغی حیاط، سر و صدای بچه ها، دیگ سمنو، ظروف امانتی و حال و هوا را حس کردم و توصیفات به قدری ملموس بود که گویی کلمات قالب تصاویر متحرک به خود می گیرند و به رقص در می آیند و برایت سکانسی از یک سریال خلق می کنند چنین قدرتی اگر در توصیفات اثری باشد بی شک حکایت از دقت و درجاتی از نبوغ نویسنده اش دارد. پی نوشت یک: همه داستان های زن زیادی با محوریت زنان نیست.
پی نوشت دو : چقدر از وضعیت بیماران مبتلا به سل در آن برهه زمانی دلم به تنگ آمد. خداوند همه بیماران با هر نوع درد و بیماری را شفا دهد.
پی نوشت سه : به شخصه احساس کردم بین معلم نقاشی داستان دفترچه بیمه و شخصیت داستان مسلول نوعی تله پاتی برقرار است و به گونه ای حس شخصیت هایی با تمایلات مازوخیستی را در من ایجاد کرد. پی نوشت چهار : برخی واژگان عامیانه مثل ارنعوت به معنای انسان زورگو، بی انصاف، ستبر و پر زور برایم جالب بود.
کاربر ۷۹۲۹۵۶۰
بینظیر بود
محمد رضا
دو قسمت اول خوشم اومد و برام جالب بود ولی بقیش چنگی به دل نمیزد.
zahra
هرچنددر آن زمان متولدنشده بودم و زندگی نکرده بودم ولی سبک نوشته طوری بود که واقعا آن فضا رابه خودم بسیارنزدیک احساس میکردم بدون هیچ بیگانگی،فقط جنبه ی داستانی و سرگرمی نداشت نکاتی مهارت آموز برای زندگی هم داشت
کاربر 3138446
عالی
کاربر 7643342
قلم جلال آل احمد عالیه
لیلا قراتکنی
زن زیادی بنظرم یکی از بهترین کتابهای بود ک خواندم و فهمیدم ک زنها اگر کم بیارن تو زندگی این از دید خودشون هست چون دیر میفهمیم همه رو از دید خودمون قضاوت می کنیم باید کمی هم سنگ دل باشیم
عبداله احمدیان
کتاب بدی نبود من خیلی باهاش نتونستم ارتباط بگیرم
Nazya Raheen
خوب بود
حجم
۱۱۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۱۱۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
قیمت:
۵۶,۰۰۰
۳۹,۲۰۰۳۰%
تومان