نظرات درباره کتاب کنستانسیا و نقد و بررسی خوانندگان | طاقچه
کتاب کنستانسیا اثر کارلوس فوئنتس

نظرات کاربران درباره کتاب کنستانسیا

انتشارات:نشر ماهی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۸از ۳۴ رأی
۳٫۸
(۳۴)
رابرت
کتاب آئورا رو هم بزارید
محمد
یکی از بهترین داستان‌های فوئنتس با ترجمه‌ی درخشان استاد کوثری.
MasihReyhani
حکما دنیای «کنستانسیا» یکی از وهم‌آلودترین فضاهایی است که در یک کتاب تجربه کرده‌ام. «کنستانسیا» روایت زندگی یک جراح میان‌سال اهل آمریکا؛ دکتر ویتبی هال، به همراه همسر اسپانیایی‌اش؛ کنستانسیا و همسایه‌شان، یک بازیگر بازنشته‌ی روس؛ موسیو پلوتنیکوف است. دکتر ویتبی هال، راوی قصه، در همان ابتدای کتاب به خواننده می‌گوید که با موسیو پلوتنیکوف در روز مرگش دیدار کرده است. موسیو پلوتنیکوف در روز مرگش و در دیدار با دکتر، چنین خواسته‌ای را مطرح می‌کند: «گاسپادین هال، شما فقط روز مرگ خودتان به سراغ من می‌آیید تا باخبرم کنید، همان‌طور که من امروز، روز مرگ خودم، به سراغ شما آمدم.» بدون شک «کنستانسیا» تعلیقی هنرمندانه میان مرگ و زندگی، مجاز و حقیقت، رویا و واقعیت است که خواننده را تا انتها در یک هزارتوی بی‌پایان ولی لذت‌بخش نگه می‌دارد. اشاراتی در طول کتاب به هنرمندان روس نظیر ماندلشتام، آخماتووا و بولگاکف می‌شود که برای خواننده‌ی آشنا با این اشخاص و سرنوشت‌شان بسیار زیبا و تاثیرگذار خواهد بود. فوئنتس در این کتاب به مساله‌ی مهاجرت و پناهندگی، به عنوان یکی از مسائلی که انسان مدرن امروز درگیر آن است، هم می‌پردازد.
مسعود
داستان باشکوه و غبطه‌انگیز بود و ترجمه هم خیلی خوب بود و بعضی جاها هم فوق‌العاده درخشان. (احساس می‌کنم دادن همهٔ امتیازات ممکن نشان‌دهندهٔ هیجان‌زدگی‌مه تا یه ارزیابی دقیق)
rozita roshan
در بی نهایت قرار بدهید این کتابرا
kimistry
این کتاب ربطی به فریدا کالو داره؟
sanaz
داستان قشنگی داره
tata.b
کنستانسیا....... / موقع خوندن این کتاب شما وارد دنیایی مرموز و بسیار جذاب میشید که میشه در درون روابط پیچیده و شک بر انگیز میان شخصیت های داستان غرق بشید ، جملات ابتدای کتاب با بیان ویژگی های مرموز همسایه ی آقای دکتر یا همان شخصیت اصلی داستان شروع میشه ، میشه گفت اطلاعات در درون جملات و کلمات به زیرکی گنجانده شدن . و نویسنده سعی می کنه با بیان سوال های پیچیده ماهیت شخصیت و برخی مفاهیم ای که با آن زندگی می کنیم رو زیر سوال ببره برخی از جملات مدام در داستان تکرار می شن و همین باعث مرموز شدن داستان و درگیری مخاطب با جملات می شه می تونیم جملات کنستانسیا رو این گونه توصیف کنیم : چرخنده هایی که بایکدیگر همراه و دست به دست یک دیگر داده اند 🌿 البته نویسنده مرزی میان رویا و واقعیت تعریف نکرده و همین سبب شده تا چالشی میان مخاطب ها به وجود بیاد و جذابیت داستان را چندین برابر افزایش بده.
یا زهرا
خیلی هم چیز خاصی نبود.
mojtaba
داستانی عجیب و رازآلود، با ترجمه‌ای روان و زیبا...
AS4438
عالی، ابتدا خسته کننده بود چندبارتصمیم به رهاکردن گرفتم،بالاخره تاآخرخواندم ونتیجه بسیارعالی بود.
ali b
یک کتاب بینظیر
Shakiba
مرز بین خیال و واقعیت مشخص نبود که از ویژگیای آثار این نویسندس.«سخت خوان» بودنش باعث میشه مناسب ذائقه ی یه سری نباشه اما در عین این سختی یه جذابیت مبهم داشت.
کاربر ۲۷۵۹۴۴۰
ترجمه ی بسیار ضعیف و نامنسجم
parisa.v6154
داستان پرکشش وخوبی بود که بااشتیاق زیاد خوندمش. ترجمه هم به نظرم خوب بود. مرزبین خیال وواقعیت.
کاربر 2662803
ببخشید چرا بین قیمت زیر نسخه و قیمت پرداخت تفاوت هست ممنون
nazi
در ابتدا کسل کننده بودو اما به مرور تبدیل به داستانی بسیار جذاب شد!
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
کنستانسیا روایت زندگی زن و مردی‌ است که ۴۰ سال در کنار هم با عشق زندگی کرده‌اند، اما در دوران میان‌سالی با حوادثی روبه‌رو می‌شوند که مسیر زندگی‌شان را تغییر می‌دهد. داستانی هرچند کوتاه، اما بسیار پُرمفهوم و البته درک آن کمی سخت است‌. راوی داستان، دکتر ویتبی هال، یک پزشک امریکایی است که با همسر اندلسی خود، کنستانسیا، در شهری به‌نام ساوانا واقع در جنوب امریکا زندگی می‌کند. محوریت داستان یک هنرپیشه‌ی روس تبعیدشده به امریکا به نام موسیو پلوتنیکوف است و اولین پاراگراف از کتاب با جمله‌ای از او آغاز می‌شود که در حقیقت ذهن مخاطب را در فضایی مابین خیال و واقعیت درگیر می‌کنداز جمله مواردی که بسیار چالش‌برانگیز است، تقابل مرگ و زندگیِ هنرپیشه‌ روس و همسر دکتر هال است؛ بارها در طول داستان می‌میرند و دوباره زنده می‌شوند، شاید هم اصلاً نمرده باشند! اواسط داستان با مرگ ناگهانیِ موسیو پلوتنیکوف مواجه می‌شویم و به‌دنبال آن مرگ کنستانسیا که به‌مرور ذهن دکتر را معطوفِ پیگیری علت همزمانیِ مرگ این دو نفر می‌کند و به رابطهٔ میان همسرش با آن مرد هنرپیشه مشکوک می‌شود. دکتر هال که علائم مرگ کنستانسیا را تأیید کرده است، ناگهان متوجه بازگشت علائم حیاتی در او می‌شود و پس از آن کنستانسیا تبدیل به فردی بیمار می‌شود در بخشی از کتاب کنستانسیا اسامی نویسندگان و شاعرانی مطرح شده است که یا کشته شدند و یا خودکشی کردند، که درواقع اشاره‌ای غیرمستقیم به شرایط خفقان در آن زمان دارد. به‌نظر می‌رسد که نویسنده علاقهٔ زیادی به کافکا و والتر بنیامین دارد و حتی به‌نوعی از سبک داستان‌نویسیِ کافکا نیز الهام گرفته استاواخر داستان به‌گونه‌ای است که خواننده حتی به روابط میان دکتر و همسرش هم مشکوک می‌شود و حس می‌کند اصلاً شاید ازدواج و زندگی مشترک میان آن دو، چیزی نباشد جز توهم و خیال‌پردازی‌های دکتر! در مجموع، کارلوس فوئنتس در این داستانِ به‌ظاهر کوتاه، مرز بین خیال و واقعیت را برای خواننده آشکار نکرده و این چالشی که برای مخاطب ایجاد می‌شود، جذابیت داستان را دوچندان می‌کند. ترجمهٔ بسیار خوب، مخاطب را درگیر جملات ساده اما سنگین کتاب می‌کند و ارتباط بسیار خوبی میان مخاطب و داستان برقرار می‌شود. برای علاقه‌مندان به داستان‌هایی با فضای‌ خاص و سورئال، این داستان انتخاب بسیار مناسبی خواهد بود.🌼🤍

حجم

۸۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۳۴ صفحه

حجم

۸۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۳۴ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد