نظرات کاربران درباره کتاب روز خرگوش
۲٫۶
(۱۴)
B3hNo0sH
داستان برشی از زندگی یک زن میانسال است، دانلود کردم چون نوشتههای این نویسنده را دوست دارم، اما این کتاب را نپسندیدم چون بخش دوم تا حد خیلی زیادی گنگ بود (انباردار و اینکه تکرار همان بخش اول با کمی اضافه بود) بعضی قسمتها بیشتر احساس اینکه خواسته کلمه اضافه کند و صفحه سیاه کند، میداد.
به نظرم، همان بخش اول داستان کافی بود و در واقع به جای ۱۷۰ صفحه با کمتر از صد صفحه میتوانست تمام شود، باقی تلف کردن وقت و سوی چشمان بود:دی
همچنان خواهم خواند...
روایت عالی و خلاق بلقیس سلیمانی در این کتاب تحسینبرانگیز بود.
نویسنده روان و باورپذیر احساسات شخصیتها رو به تصویر میکشه حتی احساساتی که گاه شخصیتها از روبرو شدن باهاشون پرهیز میکنن. علاوه بر سبک دوست داشتنی بلقیش سلیمانی دو نکته رو به صورت ویژه در مورد این کتاب دوست داشتم:
۱_ حضور نویسنده در داستان و احساسات جالب شخصیت داستان نسبت به او؛ ۲_ این که شخصیت اصلی داستان در واقع یک خواهر دوقلو داشته و این خواهر دوقلو در کودکی میمیره. مادر شخصیت اصلی که اختلال حواس داره و اساسا تاثیر کلیدی هم بر مقطعی از زندگی دخترش داشته، مدام این دختر را به همزاد مردهاش اشتباه میگیره. حالا متن روایت که دو فصل داره این امکانو به خواننده میده که مانند مادر، زندگی رو یکبار در فصل اول با نام "روز آذین" از نگاه آذین و در فصل دوم با نام "روز آزیتا" همان زندگی را با نقشآفرینی آزیتا مطالعه کنیم.
در آخر هم همانطور که از نام کتاب پیداست زندگی شخصیت اصلی زندگی خرگوش مجله سرگرمیه که باید از هزارتو رد بشه: روز خرگوش.
من که از مطالعه این کتاب خیلی لذت بردم.
ketabkhan
داستان یه روز از زندگی یه زن میانسال که لذت بخش و روان بود یعنی توصیفات زیبایی داشت، با شخصیت همراه می شدی و تعداد صفحات رو حس نمی کردی. اما مواردی وجود داره که اذیت کننده هستن و پیشنهاد می کنم هزینه و وقت صرفش نکنید چون پشیمون می شید. کاش نویسنده بیشتر برای کتابش وقت می گذاشت و دلسوزی می کرد یا حداقل نشر و ویراستار کمی بیشتر دقت کنن و نکاتی رو گوشزد کنن تا نویسنده تغییرات و بهبودی ایجاد کنه. گاهی هم ممکنه دیگران متوجه نکاتی بشن که نویسنده با این که کتاب مقابل چشمش بوده و بارها خونده، نشده. حیف چنین نویسنده ها و داستان هایی هستن که اینطور هدر برن. ۱. هدف و تم اصلی نداشت، اتفاقات پراکنده و نامربوط بودن. ۲. گاهی متن خیلی گنگ می شد و موقعیت ها تفکیک نشده بود. نمی فهمی کجا هستی و چه اتفاقی می افته. ۳. اتفاقات و شخصیت ها به حال خودشون رها می شدن. ذهنتون رو مشغول و کنجکاو می کرد و بدون جواب رهاتون می کرد. مثلا حسش به بهرام مشخص نبود. به خصوص که با ایرج مقایسش می کرد و می گفت که شبیه ایرج. سوالات زیادی پیش میاد که بدون جواب رها می شن.
۴. پایانی بسیار گنگ و بد. داستان رو مثل طفلی رها می کنه تا بی سرپرست بزرگ بشه.
Dark Lady
در یک نشست میشه خوندش
یه کم گنگ بود
هدف نویسنده و پیام احتمالیشو درک نکردم
با نخوندنشم چیزی از دست ندادین
بهاران بانو65
یک ستاره هم نمیخواستم بدم.وقتم رو هدر دادم وخوندمش.تمام لذتی که از(سگسالی)و(بیپایانی)بردم،این کتاب وکتاب(به هادس خوش آمدید)شست و برد.
🤍
این کتاب ضعیف تر از دوتا کتاب دیگه ای هست که از خانم سلیمانی خوندن.
و تکنیک هوشمندانشون برای اون قسمت خرید بازار و مواجهه کردن انیسِ داستان پیاده با شخصیت این داستان جالب بود، شاید همه نپسندن ولی در نظر من که از شخصیت انیس خوشم امد ، جالب بود. و داستان پیاده، داستان دلچسب تری بود. امیدوارم بقیه اثارشون به همون اندازه قوی باشه.
کاربر ۱۹۶۱۴۶۶
کتاب خیلی شلخته پلخته درباره ی رویداد ها صحبت کرده، کلا هدف نویسنده معلوم نبود ، آخرش هم فقط انگار میخواسته بگه چرا اسم کتاب رو روز خرگوش گذاشته، کتاب رو اصلا پیشنهاد نمیکنم وقت تلف کردنه، حیف ورق حیف زمان
حجم
۸۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۱۱۹ صفحه
حجم
۸۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۱۱۹ صفحه
قیمت:
۲۶,۰۰۰
۱۳,۰۰۰۵۰%
تومانصفحه قبل
۱
صفحه بعد