نظرات کاربران درباره کتاب هرس

ببینید نسیم مرعشی با دوتا کتابی که ازش خوندم ثابت شد به من... و در مورد این کتاب داستان از بطن جامعه و از دل جنگ میاد...من مامان یه دختر سه ساله ام و فکر اینکه جنگ چه چیزهایی از این مردم گرفته اشکمو دراورد! جنگ توی هرجایی حال بهم زنه و خرابی برای همه داره ولی اینکه بعضی با گوشت و پوست و استخونشون حسش کردن دلت رو میسوزونه. حالا خود داستان در مورد خانواده ایه که تو روز اول جنگ توی سال پنجاه و نه زندگیشون تغییر میکنه و حالا سال هفتاد و ششه فلش بکهایی به گذشته و جریان حال رو باهم پیش میبره...

کتاب داستان زندگی یک خانواده خرمشهری است در دوران جنگ ایران و عراق. این که چگونه جنگ زندگی مردم جنوب را تحت تاثیر قرار می‌دهد؛ به نحوی که پس از جنگ هم اثراتش کاسته نمی شود. سیر روایی داستان نیز بسیار جذاب است و نویسنده بدون روایت خطی، داستان را در زمان های مختلف موازی پیش می‌برد و هرجا که لازم دید اطلاعات بیشتری از گذشته کاراکتر های داستان می‌دهد. در کل کتابی بود که دوست داشتم بدون وقفه بخوانمش از طرفی هم نمی‌خواستم زود تمام شود.

کتاب را که میخواندم، در خیابانهای ابادان و خرمشهر بودم، بوی نخل و هور ررا میشنیدم و بیشتر از انکه ناراحت انروزهایی باشم که از دشمن کشیدن، ناراحت روزهایی هستم که از دوست می کشن ،نخلهایی که به دست نوال و نوالها بچه داده بودند دوباره زمین خوردن، هور خشکیده و گامیشها با تمام هیملهایی که تازه بازسی شده بود در گل مانده اند، غمگینم برای این همه رنج این همه تلخی و نا امیدی..

توصیفات و جزییات عالی بودن.نگارش روان و خواندنی. اما کتاب تلخه. خیلی خیلی تلخ.مخصوصا اگه صاحب فرزند باشید خیلی خوندنش درد داره.

درمورد این کتاب تا خط آخر کتاب نمی دونستم چه حسی داشته باشم، الان هم نمی دونم، فقط می دونم کتاب به یه بار خوندنش می ارزید. موضوع کتاب درمورد جنگ بود و مصیبت هایی که همراه خودش داشت، مصیبت هایی که پشت سنگرهای جبهه مربوط میشن، به زندگی غیر عادی آدم هایی که عادی بودن زندگیشون رو توی جنگ از دست دادن. آدم هایی که تو اون روزهای اول جنگ می میرن و وقت عزاداری براشون وجود نداره و این عزاداری نکردن عقده میشه تو دل نوال و آخ از اشتباهاتی که می کنه. رسول هم تو این ماجرا کم گناه نداشت، فقط زنش رو می خواست و زندگی قبل از جنگ، زندگی که آروم بود، آخ از شخصیت هایی که به ناحق مردن. حالا نوال آدم قبل جنگ نیست و این نبودن دامن می زنه به اتفاقات مختلف. ولی دلم چه برای نوال و چه برای رسول خیلی سوخت. نوع روایت داستان رو دوست داشتم، این که داستان روایت خطی نداشت و مثل افکار رسول درهم و پراکنده بود. یه تیکه از حال و یه تیکه از گذشته و این یه بدی داشت که بعضی جاها مرز بین گذشته و حال رو گم کردم. نسیم مرعشی دیالوگ های رمان رو با لهجه نوشته، لهجه ی خیلی غلیظ خوزستانی که خیلی جاها واقعا نمی دونستم منظورش چیه و باید سرچ می زدم تا بفهمم این کلمه ای که نوشته چیه تا بتونم ادامه ی متن رو بخونم. این با لهجه نوشتن با اینکه خوبی داشت، بدی هم داشت، خوبی اینکه همه با لهجه ی حرف زدن ما آشنا میشن و بدی اینکه همه نمی تونن کلمات استفاده شده رو درک کنن. به نظرم اگه قراره داستانی از یه قوم نوشته بشه، طوری نوشته بشه که هیچکس با خوندنش به مشکل نخوره و منی که خوزستانی هستم با خیلی از کلمات استفاده شده توی متن رمان به مشکل خوردم، نویسنده حتی برای کلمه های عربی یه پی نوشت نذاشته بود و این یکی از نکته های منفی رمان بود. شخصیت ها خیلی واقعی بودن، واقعی از این نظر که اخلاق ها، رفتارها و دیالوگ هاشون همه برای من آشنا بود و جدا از این آشنا بودن، یه حس نوستالژیک داشت، انگار که من اونجا و کنار شخصیت ها بودم.

بی نظیر بود ، چقدر داستان معرکه و ادبیات درست و روایات دقیق و زیبا و از همه مهمتر موضوع بکر و جذابی داشت ، عالی بود و همه کسایی که اهل داستان‌های احمد محمود یا استاد دولت آبادی باشند ، صد در صد از این داستان لذت خواهند برد، خانم مرعشی دمت گرم

من رمان هرس رو خیلی دوست داشتم،فضا سازی و توصیف ها خیلی خوب بود،روایت با کلمه ها و جمله های ساده شکل گرفته بود،بسیار حس برانگیز بود،رفت و برگشت های زمانی برای من گیج کننده نبود و حالت پازلی داستان رو دوست داشتم،تجربه زیستی نویسنده در ساخت فضاکمکش کرده و قلم توانای نویسنده کامل کننده این تجربه بوده.در کل جز داستان هایی بود که همیشه با من می مونه و خوندنش رو توصیه می کنم

نثر داستان بسیار روان و شیرین بود .از نظر من داستان به گونه ای خلق شده بود که خواننده را درگیر مسایل و مشکلات رسول و نوال میکرد .توصیه میکنم به دوستان که کتاب را مطالعه نمایند .تا درک کنند که جنگ چه بلایی بر سر مردمان جنوب کشور چه از لحاظ روحی و روانی و مادی اورده

سرتاسر کتاب روضه مکشوفه ست خوندنش به هم میریزه آدم

قلم و داستان پردازی عالی نسیم مرعشی،به علاوه فضاسازی و توصیفات خوبش واقعا برام دوست داشتنی بود.

داستان پردازی بسیار قوی و متن عالی نوشته شده منتهی موضوع کتاب بسیار تلخ و غمگین بود. البته که جنگ سراسر غم و اندوهه و داستان سعی کرده به بهترین شکل رنج از دست دادن همه چیز را طی جنگ روایت کنه.

واقعا عالی بود وتلخ 😔

هیچوقت در مورد زنانی که در طول جنگ کس و کارشون رو از دست دادن نشنیده و نخونده بودم. نسیم مرعشی با این داستان خواننده را با خانواده‌های آسیب دیده از جنگ به خوبی آشنا میکنه.

داستان زیبا اما خیلی غم انگیز و واقعی ادم نمیدونه چی بگه

خیلی دوستش داشتم عالی

بسیار کتاب زیبایی بود... اما بسیار ناراحت کننده

من خیلی دوستش داشتم شخصیتا هر کدوم جای فکر داشتن و اینکه انکار غم ادمو دیونه میکنه عالی بود

یک روایت استعاری، زنانه و عمیق درمورد بازماندگان جنوب پس از جنگ تحمیلی.

بسیار قابل تامل و تلخ

داستان خیلی گنگ عنوان شده و انقدر توصیفات اضافی داره که بیشتر اوقات ذهنم از موضوع پرت میشد. خوندن این کتاب برای من بسیار خسته کننده بود. تقریبا جونم به لبم رسید تا به وسط کتاب برسم.