نظرات کاربران درباره کتاب خون خورده
۳٫۹
(۴۴۸)
s.hatameh
خون خورده،
جذاب، گیرا، یه داستان به تمام معنا با شخصیتهای زنده
عالی
سارا
یکمی غیرواقعی ولی بانثرخیلی جذاب
نرگس
اول داستان درج شده واقعی ایه
KAMA
از بهترین رمانهای فارسی
yasin maramazi
یکم تکرار میکنه جملات رو ولی از خوب بودنش کم نمیکنه
روزبه
رمان جذاب و پرکششی بود. از جملهبندیها و شیوه نگارش کتاب هم خیلی لذت برم.
s.s.amiri75
خون خورده
شهریار ابراهیم پور
داستان پردازی نسبتا خوبی را در این رمان شاهد هستیم که این نشان دهنده توانایی نویسنده در داستان گفتن است، اما در عین حال که از جلو رفتن داستان های شخصیت های مختلف در کنار هم لذت می برید ممکن است گیج شوید و از رمان بدتان بیاید، ضمنا جاهایی از کتاب توضیحات و توصیفات اضافه ای شده
azami
دوست داشتنی و تلخ
matin
پنج فصل که هر فصل به تنهایی میتونسته کتاب خوبی بشه با لحن و قلم خوب و جزئیات گیرا... و با داستان های خوبی... اما این پنج داستان کنار هم چندان جالب نیستند!!هرچند اگر به تنهایی ادامه پیدا میکردند هر کدامشان پتانسیل بالای داستانی داشت... به نظرم داستان حیف شده
hedyeh
بشدت جذاب و کامل. با اطمینان توصیه میکنم بخونید.
ehsanml
زیبا، روان، استخواندار و خواندنی.
کاربر 965645
ادبیات بی ادبانه داره و با نگارشش موافق نیستم.
Mr.Sep
ادبیات تبلیغی هیچ وقت ماندگار نیست
از اتاق فرمان میگند دروغ میگی !
شما هم اگر فکر میکنید دروغ میگم بگید چرا دروغ میگم؟
البته ،شما؟
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
کتاب خونخورده، رمانی است پر از قبرهای خالی، مردههای باستانی، نمادهای مسیحی، عشقهای ناکام، تصاویر سینمایی، نامها و مکانهای آشنا، و البته خون.
رمانی که اسم تاریخ را بارها و بارها گوشزد میکند و در حال انفجار از رخدادهای تاریخ معاصر است و البته تاریخ را دستکاری میکند.
پنج برادر با انتخابهای خود سرنوشتی را رقم میزنند که تجلی جنبههایی از تاریخ معاصر است. نویسنده اصراری بر حقیقتنمایی ندارد. او حقیقت خود را بنا میکند و ماجرا از همینجا آغاز میشود، حقیقت او!
حقیقتی که از پالایشهای شناختی او میگذرد: علاقهاش به ادبیات مذهبی («و خداوند شبان من است، محتاج هیچچیز نخواهم بود.») تکهای از مزامیر داوود در مقدمه، علاقهاش به دیدن رویدادها در پهنهی تاریخ (مانند بازگشتهای گاهوبیگاه به جنگهای صلیبی و صلاحالدینایوبی)، علاقهاش به سینما (خود در مصاحبهای گفتهبود، متاثر از سینمای تارانتینوست)، علاقه و تبحرش در تفسیر عکس و نقاشی (هنگامی که شمایلهای درون کلیساها را توصیف میکند)…تاریخ کلمهای است که بارها و بارها در این رمان ذکر میشود. تاریخ انقلاب، تاریخ جنگ و حتی تاریخ جنگهایصلیبی در برههای که صلاحالدین ایوبی بهعنوان فاتح به اورشلیم میرسد. اما نویسنده به تاریخ دیگری نیز اشاره میکند. تاریخی که در جایی ثبت نشده. تاریخی که مربوط به رویدادهای بزرگ تاریخی و فاتحان و شکستخوردگان نیست. این تاریخ انسانهای معمولی است. تاریخی پویا و زنده از لحظههایی که انسانهای معمولی فکر کردهاند، شک کردهاند، رنج بردهاند، عاشق شدهاند، تصمیم گرفتهاند،و...سرهای بریده برگرفته از مذهب و اسطوره و تاریخاند و اگرچه نویسنده کتاب خونخورده بارها از آنها در روایتهای متفاوت نام میبرد، و نمادهای بسیار معناداری هستند و شاید بتوان گفت بنیان رماناند، اما کارکردشان تا حد زیادی مبهم باقی میماند. حضور دو روح سرگردانی که بال دارند؛ روح مرد خبیث خالدار و روح شاعر آزادیخواه، منطق آشفتهای دارد. معلوم نیست چرا و چطور این دو خطبهخط در داستان حضور دارند. در حالی که در صفحات انتهایی داستان ناگهان بهنوعی اعلام میشود که میکائیل (فرشته مقرب پرودگار)، راوی دانایکل داستان است. مشکل دیگر این است که روح شاعر آزادیخواه بسیار منفعل و حضورش بلااستفاده است. گاهی کلام بیربطی میگوید که در شاُن او نیست و بود و نبودش تاثیری در روند داستان ندارد و مهمتر اینکه همشاُن نامش ظاهر نمیشود
به نظر میرسد، نویسنده کتاب خونخورده سرشار از ایدهها و داستانها است، اما نمیتوان همهی این ایدهها را در یکجا کنارهم گردآورد. واضح است که نویسنده بنا به دلایلی اصرار داشته که قصهی پنج برادر را بگوید، اما قصهی برادر پنجم؛ (طاهر) که کودک است، ریتم زیبای داستانهای چهار برادر قبلی را میشکند و مرگش به یک انیمیشن شبیه است، شخصیت محوری در داستان برادر پنجم، نه طاهر، بلکه خاچیک آوانسیان، کشیش مردد کلیسای مریم است. بهعلاوه در فاصلهی روایتهای مربوط به پنج برادر، خردهداستانهایی که تعدادشان کم نیست از مردههای دیگر روایت میشود که فقط باعث شلوغی داستان میشوند.در کتاب خونخورده عشق نیز جایگاهی دارد، اگرچه بنا به فضای داستان، پررنگ نیست اما صحنههایی زیبا و به یادماندنی میسازد.کتاب خونخورده رمان قابل تاُملی است و مهدی یزدانیخرم ما را مشتاق خواندن رمانهایی کرده که یا هنوز در حد یک ایده در ذهن اوست و یا اکنون در حال نگارش آن است. اگرچه پرسشهای زیادی دربارهی این رمان وجود دارد که مجالی برای پرسیدنشان نیست.و تاریخ پراست از پرسشهایی که هرگز بر زبان جاری نمیشوند.
Avicenna Mohamadhashem
این کتاب رو اصلا دوست نداشتم خیلی زحمت کشیدم تا تمومش کنم
کتاب به سختی جلو میرفت و اصلا منظور نویسنده رو از نقل بعضی ماجراها نمیفهمم خلاصه هدف نویسنده از نوشتن داستان معلوم نبود و کتاب پر بود از یه سری جمله کلیشه ای تکراری
ساناز سلیمانی
آقای یزدانی خرم بسیار زیبا و روان می نویسند پیشنهاد می کنم یه سر به پیجشون بزنید و از پست های جذابی که میزارن لذت ببرید.
معصومه
الحق داستان به شکل جذابی روایت می شود و توصیفات و رفت و آمدهای زمانی به شکل دلپذیری در داستان گنجانده شده و تلخی زندگی شخصیت ها به طرز گوارایی به خواننده چشانده می شود اما فارغ از تمام نقدهای ادبی و داستانی و محتوایی که میتوان به داستان گرفت، من علیرغم اینکه هیچ شناختی از نویسنده و آثار ایشان نداشتم، در لابلای سطور کتاب بغض غریبی را نسبت به حضرت امام و اندیشه ایشان حس کردم چه از عبارت "مراجع مورد تایید آیت الله خمینی" و چه از انقلابیون کله خراب و خشکه مقدسی که پوستر می چسبانند و شعار می دهند و غیرمستقیم میفهمیم که هیچی حالیشان نمیشود و الخ. مساله این نیست که ادم های کله خشک متحجر در تاریخ انقلاب اسلامی بوده اند یا نه که قطعا بوده اند و هستند و در مواردی تاثیرات هولناکی هم ایجاد کرده اند ، بلکه مساله این است عدم شناخت نویسنده از پدر پیری که خون دلی که از متحجران خورد را بیشتر از همه فشارها و سختی ها می دانست به عنوان رهبر این جریانات ، نوعی ساده انگاری در ایجاد تصویر فضای انقلاب را ایجاد کرده که هیچ جوره توی کت هر کس که اندک آشنایی با فضای انقلاب و اندیشه شخص امام داشته باشد نمی رود،حتی در قالب پس زمینه داستان!! خلاصه اینکه داستان جذاب کتاب را می شد با تمام حفره های داستانی و نقص شخصیت پردازی و ... به عنوان یک اثر در خور توجه پذیرفت ، اگر روح ناخالص حاکم بر کتاب حیثیت آن را خدشه دار نمی کرد.
سینا
یازده درصد از رمان خون خورده رو خوندم و تا الان برام جذاب نبوده. نمیتونم دقیقا بگم چرا ولی احتمالا اینه که شخصیت اصلی هنوز سوال دراماتیکی نداره که ذهنم دنبال جوابش باشه و این داستان رو شبیه یه بیوگرافی ادبی کرده. مشکل اینه که من اگه میخواستم بیوگرافی بخونم میرفتم داستان واقعی یه شهید رو میخوندم که چهار تا نکته تاریخی واقعی یاد بگیرم نه یک رمان. البته شاید داستان شهداش واقعی باشه ولی نمیدونم. حس میکنم روایت کردنش میتونست جذاب تر باشه نه اینقدر بیوگرافی طور
mona94_z
چرا انقدر نوشته بود تاریخ پر از .... تاریخ پر از....از یه جایی به بعد دیگه حفظ شدم که تاریخ پر ازززززز....
و فقط نصف کتاب رو خوندم چون تاریخ پر از کتاب هاییه که زیادی طول میدن قصه ها رووو و معلوم نیست ارجاعاتش به شخصیت های مهم گذشته(مثل نویسنده ها و...)حقیقت داشت یا فقط برای جذاب کردن بود یا کلا نویسنده علاقه به تاریخ داره و از نظر من اصلا جذاب نبود...
mohajer
واقعا حالمو بد کرد...
حجم
۲٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۷۱ صفحه
حجم
۲٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۷۱ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
۳۰,۰۰۰۵۰%
تومان