نظرات کاربران درباره کتاب دوشنبه هایی که تو را می دیدم

این روزا نمی تونستم زیاد کتاب بخونم، برای منی که هفته ای دو یا سه کتاب و حتی روزی یک کتاب میخوندم عجیب بود. اما این کتاب منو از فاز "نمیتونم کتاب بخونم"خارج کرد. درباره داستان: دوست داشتنی بود، من زیاد ادبیات جنگ دوست ندارم اما این داستان رو دوست داشتم. جنگ وحشتناکه با اینکه که از نزدیک ندیدم اما میدونم وحشتناکه. اول فکر میکردم قراره داستان عشقی یه بچه و یه پیرمرد رو بخونم راستشو بگم یکمی قضاوتش کردم اما بعد از خوندنش متوجه شدم که اصلا اینجوری نیست. ترجمه ش رو خیلی دوست داشتم و پیشنهاد می کنم حتما بخونید چون مطمئنم خوشتون میاد چیز عجیب و شگفت انگیزی توی کتاب نیست یه داستان ساده و زیبا و روانه. خوشحالم بعد از مدتها یه کتاب خوب خوندم. راستی این کتاب و دوروزه خوندم از بس جذاب بود 😊

داستان خیلی قشنگ و متفاوتی بود هرچند شاید برای ما اعتماد کردن به یک غریبه در چنین زمان کمی غیرقابل باور باشه ولی فضای داستان رو دوست داشتم حس کلارا به پدربزرگش رو‌ خیلی زیاد دوست داشتم و منو یاد پدربزرگم مینداخت که به تازگی فوت شدند🥺🥲😭 با خوندن این داستان چقدر دلم میخواست یکبار دیگه پدربزرگمو بغل کنم 🥺 کتاب کوتاه و قشنگ بود ، پیشنهاد میکنم مطالعه کنید ☺️

داستان جالبی بوده که جنگ جهانی رو از زبان شخصیت ها توضیح داده بود، هم داستان تاریخی بود هم عاشقانه و هم روانشناسی در داستان دخیل بود چون خلاهای درونی افراد رو نشون می داد، ولی ی کم نا امیدانه بود دید کلارا، و دید کلمان، و پایان تلخی داشت جوری که من گریه کردم، ولی در کل خوندن این کتاب رو ب همه پیشنهاد می کنم

یک عاشقانه آرام که تا پایان جذابیت داشت با ترجمه ای فوق العاده روان

کتاب کوتاه و قشنگیه

رمان فراز و فرود زیادی نداره اما جالبه

خوشم نیومد

داستانی جالب و جذاب و جدید.

کتاب جذابی بود

دوستان ی کتاب توی این سبک میگین ؟؟؟؟

افتضاح بود

یه کتاب که میشه یه روزه تو تعطیلات خوند با یه موضوع تکراری. داستان کلیشه ای بود