نظرات کاربران درباره کتاب استخوان خوک و دست های جذامی

زیبا بود اما انتظارم رو برآورده نکرد احساس میکنم زیادی کوتاه بود و کوتاهیش به ضررش تموم شد قسمت عروسک گردانی رو هایلایت کردم... یه جورایی بهترین قسمت کتاب بود از اون کتاب ها بود که نمیتونستم تند تند بخونمش، باید دقیق هر کلمه رو تصور میکردم!

من نزدیک یک ماهه پیش نسخه چاپیش راخوندم رمان عجیبیه .

🌵_قلم مصطفی مستور،سبک منحصر به فردی داره در کارش ظرافت وجود داره و نکته سنجانه پیش میره در روند داستان. ✓استخوان های خوک و دست های جزامی،داستانی متشکل از روایت چند همسایه با داستان های مختلف خودشون هست که هر کدوم متفاوت و متمایز از باقی روایت خودش رو دنبال می کنه گاهی چند داستان توی یک آسانسور کنار هم قرار می گیرند از کنار هم عبور می کنند در کنار هم می ایستند! ✓ایده ی داستان متفاوت هستند. واقعا بسیار متفاوت! و با مهارت نگاشته شدند

🌻🐝🌻 خوب بود ولی نفهمیدم بعضی از شخصیت ها ته داستانشون چی شد:/

کتاب خوبی بود. پر مغز و کوتاه.

از نظر من همه کتابهای مصطفی مستور عالی هستن.

تمام کارهای آقای مستور خواندنی و دلنشینه...

بعد از چند سال ..این دومین کتابیه که از مستور خوندم و نمیتونم بگم شبیه قبلی بود یا نه.."روی ماه خداوند را ببوس" هنوزم بعضی قسمتاش رو مرور میکنم و عین لحظه اول نابن و با مکث میخونم ..یه قسمتی ک خیلی دوست دارم رو بوای همون کتاب نظر گذاشتم..این یکی جنس متفاوت و مخصوص بخودش بود..روایت چند زندگی..الحق و الانصاف خوب قصه هارو چید کنار هم و ارتباط برقرار کردم با تک تک شخصیت ها..هیچ کدوم سفید و سیاه نبودن..همه خاکستری..همه از جنس ادم امروز..چه بسا همه شونم ابعاد متفاوتی از یه ادم تو برهه های مختلف عمرش باشن🍃

سِیر داستانی خوبی داشت اما میتوانست بهتر تمام بشه. اولین کتاب بود از این نویسنده میخوندم ؛ راغب شدم بقیه کتابهاشم بخوم. #9

این کتاب افق بسیار بلندی را در بحث توحید به سرعت باز میکند و کتاب آنگاه تمام می شود و تو میمانی و این افق گشوده شده و..

سلام ارادتمندِ یکایک رفقا. ✅ کیا بخونن؟ اگر اهل فیلم و سریالی و کنار سرگرم شدن، جان و معنا هم برات مهمه، اگر بلدی دوربین نگاهت رو zoom out کنی و گستره‌ی بزرگتری از یک اتفاق رو ببینی، اگر تجربه معاشرت و گپ و گفت با اقشار مختلف برات جذابه و آورده فکردی داره برات... خوندن این کتاب خالی از لطف نیست. ✅ راجع به چیه؟ روزمرگی انسان هایی که ساکن یک جامعه هستن (مجتمع مسکونی) و هر کدوم نماد یک سیستم فکری، اعتقادی و حتی یک سطح اجتماعی، بهتره بگم یک نگاه (ساکنین طبقات ساختمان) هستن و تو قراره توی لنز نگاهشون بشینی و به دنیا نگاه کنی. نویسنده بهت یک گرایی میده که الباقیشو تو باید بسط بدی. یک سری تضاد هم پیش میاد پزشکی که تماما با علم میخواد پیش بره با معجزه نمیخواد ارتباط بگیره... دیوانه ای که عاقل ترینه... خانم سکس ورکری که عااااااشق میشه... بعد خوندن کتاب بهت پیشنهاد میکنم سری بعد که پارک رفتی یا جاهای تفریحی و خصوصا پارک هایی که خانواده ها میرن، بیشتر دقت کن بیا برای خودت دسته بندی، بنا به سلیقه ات سن ( بچه کوچیکا، جوان ها، میان سال ها و پیرها) جنسیت سبک و تیپ پوشش سطح اجتماعی (از ظاهر) . . . و بیا ببین چطوری دارن لذت میبرن، همون رو میتونی زندگی کردنشون برداشت کنی. حالا بیا این نگاه رو بسطش بده و واسه خودت یک سبک نگاه و زندگی درست کن. اگر حالت با این سبک خوبه، ادامه بده اگر هم نه اصلاحش کن. من خودم عااااااشق بچه کوچولوها شدم که تماما با کنجکاوی و بدون دغدغه فردا دارن کیف میکنن، یعنی طوری دارن زندگی میکنن که انگار بار آخرشونه... مرسی که متنم رو خوندی. روزگارتون پر از زندگی.🤝🤝

داستان چند زندگی، که به شیوه ساده‌ای بیان شده. شاید از نظر ادبی خیلی قوی نباشه، ولی چی از این بهتر که انسان دقایقی به "زندگی" فکر کنه؟ کاری که همگی، همیشه مشغولشیم و شاید به سبب همین همیشگی بودن، کمتر بهش فکر کنیم ... اسم کتاب و عکس جلد بسیار دقیق وهوشمندانه انتخاب شدن. خصوصا اسم کتاب، که درطول مطالعه کتاب هم جلوی چشمم رژه میرفت ...

جزء بهترین کتاب هایی بود که تا حالا خوندم ... واقعا تحسین برانگیزه ! همچنین باید بگم که ، بعضی از شخصیت ها داستانشون در کتاب های دیگر مصطفی مستور ادامه پیدا میکنه .

این رمانِ کوتاه، برش‌هایی از زندگیِ ساکنینِ یکی از آپارتمان‌های برجیِ تهرانه. ساکنینِ این آپارتمان هر کدوم درگیری‌ها و دغدغه‌های خودشون رو دارن و طبیعتا باهم بیگانه‌ان و فقط به صورتِ فیزیکی نزدیکِ هم‌دیگه زندگی می‌کنن. وجهِ مشترکِ این روایت‌های موازی از نظرِ من درد و اندوهه؛ توی یکی به صورتِ دغدغۀ وجودی، توی یکی دیگه ناشی از درد و اندوهِ جدایی، جاهای دیگه دغدغۀ انتخاب، عشق، ثروت، شهوت و بالاخره دردِ فرزند بروز می‌کنه. . - جذابیتِ این داستان اینه که شما هرگز نمی‌تونی حتی 2 دقیقه بعدِ داستان ر‌و پیش‌بینی کنی، چه برسه به انتهای کتاب رو!

من کلا از چندتا داستان موازی که در دل هم تنیده شده باشه خوشم میاد. این کتابم دوست داشتم. به نظرم اونقدرا هم پیچیده نمیشد که آدم قاطی کنه و نفهمه چی به چیه... خلاصه ش که به نظرم خوب بود

دلنشین

خوب بود اما آشفته بود. خیلی شخصیت و خرده داستان داشت

به نظر کتاب بدی نیست و ارزش یکبار خوندن رو داره؛ اما کاش پایان بندی بهتری داشت. نویسنده می خواد گرفتاری های انسان عصر جدید رو در قالب شخصیت‌های داستان بازگو کنه. هرکدوم از شخصیت‌ها یک گیر و مشکل شخصیتی دارند و با این گیر و مشکل شخصیتی دست و پنجه نرم میکنن و البته هر کدوم از این شخصیت‌ها درطی داستان تلنگری بهشون زده میشه تا از آن گیر و مشکل شخصیتی رهایی پیدا کنن. بطورکلی اگه یک تغییر خاص یا یک پیچش داستانی اضافه می شد جذابیت و حتی عمق معنای اثر بهتر می‌شد. امتیاز من به این کتاب درواقع 3/5 هستش.

یه نفس خوندم...یه کتاب حکیمانه...عالی

بسیار تامل برانگیز و داستانی با کشش بالا