نظرات کاربران درباره کتاب از دو که حرف می زنم، از چه حرف می زنم
۳٫۹
(۱۴۲)
مسعود پایمرد
وقتی ار دویدن حرف میزنم از چه حرف میزنم، یکی از جوانترین کتابهای هاروکی موراکامی، نویسندهٔ هفتاد سالهٔ ژاپنی است. این نویسنده که بیشتر برای نوشتن رمانهایی به سبک رئالیسم جادویی مشهور است در این اثر غیرداستانی به شرح شکلگیری و کیفیت یکی از مهمترین عادات و آداب روزانهٔ خود یعنی «دویدن» میپردازد.
موراکامی که برخلاف بسیاری دیگر از نویسندگان که نوشتن را در سنین کم آغاز میکنند، نوشتن داستان را از بیست و نه سالگی شروع کرده است، معتقد است برخلاف تصور اهالی ادبیات شخص پراستعدادی نیست و برای جبران این نقیصه مجبور است به نظم شخصی سفت وسختی در زندگی تن بدهد تا این امر برای او امکان ادامه دادن نویسندگی را فراهم آورد.
علاوه بر این موراکامی معتقد است نویسندگی فرایندی است که بتدریج روح را به سم آغشته میکند. و برای جلوگیری از زوال و نابودی، لازم است این روح مسموم در جسمی سالم نگهداری شود و راهی که خود برای سالم نگه داشتن جسم برمیگزیند تلاش برای دونده بودن، تمرین مستمر برای آن و شرکت کردن منظم در ماراتنهای مختلف دوی دنیا است.
این کتاب درواقع درس سلوک نویسندگی است. و اثری است که بعد از تمام شدن مخاطب را به دویدن و یا بیشتر کردن سهم رنج برای آنچه واقعا برایش مهم است ترغیب میکند.
کاربر ۱۹۲۴۸۷۸ میترا
بسیار عالی تحلیل کردین دوست عزیز آقای مسعود پایمرد
minoo
بسیار خوب مینویسید اما متوجه شدم مدتیست نظری ننوشته اید. امیدوارم دوباره به نوشتن درباره کتاب های که خوندید در طاقچه ادامه بدید.
نتی در سمفونی عظیم دنیا!
نظر خوبی بود، ممنون
amine
در یک جستوجوی اشتباهی، عنوان کتاب، به حدی نظرم را به خودش جلب کرد که هرچند واقعا نمیدانستم ارزش وقت گذاشتن دارد یا نه، آن را در لیست انتظار گذاشتم.
و وقتی نسخه صوتی کتاب را جستوجو کردم و دیدم صوتی شده، بشکنزنان و بدون توجه به چند کتاب نصفهونیمهام در طاقچه، کتاب را از بینهایت طاقچه پخش کردم و شروع کردم به شستن ظرفها.
خدای من...
چقدر دلم میخواست یک نفر بیاید و بگوید، *تغییر مسیر زندگی و رفتن به دنبال مسیری نو که از آن چیزی نمیدانی ممکن و عملی که هیچ، گاهی شاهکار است.*
چقدر دلم میخواست یک نفر بیاید و بگوید در مقاطع مختلف زندگیاش بنا به شرایط، درونگرایی و برونگرایی، خلوت و جمع، هر دو را تجربه کرده.
چقدر دلم میخواست یک نفر بیاید و بگوید دویدن در هر سن و سالی ممکن است؛ چه در مسیر ماراتن و چه در مسیر زندگی
چقدر دلم میخواست....
و چقدر شنیدن این کتاب برایم لذت بخش بود.
تجربه انسانی که معتقد است در ماراتن، راه رفتن نداریم، حتی اگر شده، آهسته، اما میدوم.
تجربه انسانی که برای جسم و روحش، هر دو، برنامه دارد.
تجربه انسانی که محیط بیرون، او را متاثر نمیکند و از آنچه انتخاب کرده دست بر نمی دارد و حتی تمام قوایش را بر آن میگذارد، آن هم با خراب کردن پلهای پشت سر.
تجربه انسانی که برنامه دارد و دست از برنامهاش نمیکشد، بی هیچ بهانهای.
خلاصه آنکه موراکامی در این کتاب از دویدن نوشته بود، اما من زندگی و قوانین آن را شنیدم.
برای بار دوم هم با سرعت بالا شنیدمش. اما باز هم دلم میخواهد واکاوی درونی #هاروکی_موراکامی را در میانسالیاش از مسیری سی ساله که پیموده، بشنوم و همزمان کتابش را هم بخوانم.
ویژگیهای مثبت کتاب آنقدر برایم برجسته بود که حقیقتا اگر ضعفی هم داشت، متوجهش نشدم. و احتمالا کتاب را به هر انسان پرتلاش و با انگیزه و بی تلاش و بیانگیزه، با هر نوع سلیقهای، پپیشنهاد میکنم. هرچند که احتمال میدهم این حد از کنکاش درون، برای برخی خستهکننده و مضحک باشد، اما شاید شنیدن نسخه صوتی میتواند راه درمان این کسالتباری باشد.
Ali Samouti
دوستان عزیزم این کتاب در کل بحثی برای پیشرفت در کارهاست گاهی ما نیاز داریم که روی فکر خود کار کنیم اما حجم زیادی کتاب خصله را سر می برد و به مرور شما صفحات آخر را تند تند ورق میزنید به نظر من می کشد کتاب خلاصه تر باشد اما ترجمه �ن اثر بسیار بسیار بسیار عالی است و بدون نقص از مترجم بسیار ممنونم اما اگر کتابهای دیگری در صفحه انتظار دارید توصیه می کنم که این کتاب را بخوانید و این را اولویت بعدی قرار دهید
ssepidd
یکی از بهترین کتابایی هست که خوندم و همیشه هم همراهمه....به دو زبان!
شیوه ی بیانش خوشاینده و در کل الهام بخشه....
به هر حال موراکامی عزیزه دیگه!
امیررضا
چقدر خوب بود..
اصلا فکر نمیکردم اینقدر دوستش داشته باشم.
در عین ساده بودن خیلی جذاب بود و طوری از خاطراتش تعریف میکرد که منم تونستم حس کنم بخشی از اون لحظه هارو
اگر سراغ کتاب رفتین انتظار رمان یا یه چیز پر کشش رو نداشته باشین.کتاب از خاطره ها و یادداشت های موراکامی از لحظه هایی که میدوید.از فلسفه دوییدن، از سختی ها و لذت هایی که میبره و اینکه اصلا چرا میدویده نوشته.هر بخش تو یه زمان خاصی نوشته شده و بعدا اومده با هم جمع کرده و شده این کتاب.
آتنا
کتاب یادداشت های شخصی نویسنده است در مورد ورزش مورد علاقه اش دو؛ ترجمه خوبی داره اما برای من اونقدرها جذاب نبود و به نظرم برای آدمهایی که علاقه خاصی به ورزش و مخصوصا ورزش دو و سه گانه داشته باشند می تونه کتاب جذابی باشه.
saeid.kh
کتاب بسیار جذابی بود . انگار که زندگی مثل دویدن میمونه و ایشون به عنوان یک دونده حرفه ایی توی زندگی داره تجربیات خودش رو میگه . با اینکه ریتم سرگذشت محور و روایت گونه داره اما واقعا کتاب خوبیه ، و نکته مهمش اینه ، بدون اینکه قصد کتاب این باشه تششششویقت میکنه برای دویدن . دویدن واقعی و ورزش کردن .
alefzed
کتاب جالبی بود.یک کتاب خاطره نویسی و روانشناسانه
ارزش خوندنو داره
SIR_SARAB
عالیه. توی بریدهم بیشتر توضیح دادم.
بهار قربانی
کتاب بدی نیست اما کشش کمه من نتونستم کامل بخونم
e.azad
این کتاب رو به چه کسانی توصیه میکنم؟
اول از همه، به نظرم بهتره یک کتاب از آثار داستانی موراکامی رو خونده باشید، که به طور کلی درکی از نگرشش و شیوه داستان نویسیش داشته باشید. دوم اینکه، به نظر من این کتابی نیست که همینطور در لیستتون بذارید و شروع کنید به خوندن. چون در اونصورت فقط یکسری نوشتهی پراکنده، شبیه نوشتههای یک وبلاگه که اونقدرها هم جذاب به نظر نمیاد. حتی راستش ربط زیادی به دویدن هم نداره!
"دویدن" برای موراکامی یک "استعاره"ست. شما هم باید کتاب رو با همین دید شروع کنید. اگه به دنبال مفهومی برای "زندگی کردن" میگردید، و میخواید ببینید این نویسندهی خوشقلم و موفق چطور به "زندگی" نگاه میکنه و با تمثیلهایی از دویدن، تلاش مداوم و عبور کردن، راه خودش رو در زندگی پیدا کرده، این کتاب برای شماست.
Arefeh
کدوم یک از کتابهای این نویسنده رو برای شروع پیشنهاد میکنی؟
کتابدوست
این کتاب در پیشنهاد بینهایته اما بینهایتی نیست😏
Ayoub
کتاب جالبی هست. و البته خاص. داستان و رمان نیست. خاطرهنگاری هم نیست. نام سفرنامه هم نمیتوان بر آن نهاد اما چیزی بین همه اینهاست. در واقع واگویههای نویسندهای هست که به ندای دلش گوش میدهد. همانطور که کافه را میبندد تا نویسنده شود؛ رنج تمرینهای طاقتفرسا را به جان میخرد تا در مسابقات ماراتن یا سهگانه شرکت کند. به گفته خودش کارهایی کم خاصیت یا بیهوده اما با اهدافی بزرگ. اهدافی چون سلامتی نویسندهای که پیری و افزایش سن، چشمه خلاقیتش را نباید بزودی بخشکاند. البته ناگفته نماند ممکن است این شیوه نگارش برای خیلی از خوانندهها جذابیت نداشته باشد. بهرحال همه قرار نیست از همه چیز لذت ببرند!
eli
چقدر جذاب و متفاوت توصیف کردید
A.F
کتاب یه جور زندگینامه است و بسیار روان.
خوندنش تجربهی خوبی بود ولی من انتظار داشتم که کمی بیشتر به اون جنبهی رمان نویس بودن اشاره بشه ولی بیشتر کتاب دربرگیرندهی لحظات و تجربیات آقای موراکامی به عنوان یک دونده بود تا رمان نویس.( که البته با توجه به عنوان کتاب دور از ذهن نبود که بخش اعظم کتاب متشکل از تجربیات مربوط به دو باشه.)
ولی به نظرم نقطه عطف کتاب زبان و بیان سادهاش بود و همین باعث میشد که منِ خواننده خیلی راحت با نویسنده همراه بشم. و دنبال کردن کتاب برام ساده و جذاب باشه.
لی لی
اگر هدفی را دنبال میکنید و سنتان را مناسب نمیبینید. یا ناامیدی یقهتان را گرفته است؛ یا تصورتان این است که باید بهترین باشید. و موفقیت را تنها در برنده شدن میبینید این کتاب را بخوانید. 😍
Ali Alavi
🗑✳️ چرا موراکامی می دود؟
===============ه
✅ مرور کتابِ " از دو که حرف کی زنم ، از چه حرف میزنم" نوشته هاروکی موراکامی نشر چشمه 1398
✅ هاروکی موراکامی نویسنده و رمان نویس معاصر ژاپنی است که کتابهای او به 50 زبان ترجمه منتشر شده است. او برنده جایزه فرانس کافکا در سال 2006 و جایزه یومیوری در سال 1995 است. از مطرح ترین کتابهای او می توان به کافکا در کرانه، تعقیب گوسفند وحشی و جنگل نروژی اشاره کرد. کتاب "از دو که حرف کی زنم ، از چه حرف میزنم" در سال ۲۰۰۷ در ژاپن منتشر شده است . در ایران این کتاب توسط نشر چشمه در سال ۱۳۹۸ در ایران با ترجمه مجتبی ویسی به بازار کتاب عرضه شده است. ترجمه روان مجتبی ویسی و انسجام قابل قبول متن ترجمه شده، لذت خواندن کتاب را برای خوانندگان دو چندان می کند.
✅ موراکامی در این کتاب یک زندگینامه خود نوشت را در قالبی غیر معمول ارایه می کند نویسنده دیدگاهش را در مورد نوشتن و نگاهش به زندگی را در کتاب به تصویر کشیده است. وی این دیدگاه را در چارچوب دویدن های مستمر و بی وقفه، در معنای تازه ای دریافته است. کتاب در فصل های خود به روایت های حضور متعدد موراکامی در مسابقات ماراتن پرداخته است. در خلال ماجرای هر مسابقه، موراکامی معنا و فلسفه زندگی خود را از تلاش های خستگی ناپذیر جسمی خود و انعکاس آن در حرفه اش به عنوان یک نویسنده، روایت می کند. او با پذیرش درد و رنج زندگی و مناسبات ناعادلانه در جهان پیرامون خود، زیستن را تلاش هر روزه خود در بالابردن سطح عملکردش در ماراتن و نویسندگی معنا می کند. نویسنده بارها به خواننده یادآور می شود که دونده بزرگی نیست و از یک چشمه استعداد بیکران و قریحه ناب در نوشتن برخوردار نمی باشد و آنچه دستاورد خود در زندگی می داند از رقابتی بدست آورده که آن را "رقابت با خود" نام نهاده است. او به زیبایی از وضعیت جسم و روان خود در جریان هر ماراتن به ویژه در لحظات پایانی آن می نویسد و پس از خاتمه هر مسابقه، نویسنده از مسیر تلاشی که برای رسیدن به خط پایان داشته و به درکی که از خود و دنیا دست یافته است با خواننده خود، به گفت و گو می نشیند! اوج این خودآگاهی را می توان در جملات پایانی که در توصیف حضورش در یک فوق ماراتن نوشته است، می توان مشاهده نمود. او رمز رستگاری در هر کار را توجه به سه راس مثلث استعداد، تمرکز و استمرار می داند، اما بارها به نقش ویژه استمرار و تمرکز در زندگی خود اشاره می کند. موراکامی زندگی را سرشار از برد و باخت ها می داند؛ او معتقد است " کیفیت درک و تجربه فرد را نمی توان با ملاک هایی چون رکورد او در مسابقه و یا مقامش سنجید، بلکه لحظه چشم گشودن و جریان سیال و رونده در محدوده این فعالیت، اساس کار است." نویسنده در تعبیر ظریف دیگری که حکایت از توجه او به ارزش پیمایش مسیر در فلسفه معنای زندگی دارد، چنین اشاره می کند: "خط پایان فقط یک نشانه گذاری موقت است و اهمیت چندانی ندارد، مثل زندگیِ خود ماست. صرف وجود نقطه پایان بر معنامند بودن حیات دلالت نمی کند، فقط در حکم یک نشانه گذاری موقت است یا شاید استعاره ای غیر مستقیم برای ماهیت گذرای حیات." ✅ او هنگامی که به دوران سالخوردگی خود می اندیشد، در نگاهی خیام گونه بر این باور است که "مبازره با زمان مهم نیست مهم تر از آن برای من لذت بخش تر کردن دقایق است... ارزش ها و لذت پدیده ها در نظر من نسبتی با اعدد و رقم ندارد."
✅ کتاب اگر چه دارای خط داستانی و مولفه های معمول یک رمان نیست، اما خواننده را با بینش عمیق نویسنده ای بزرگ مانند موراکامی از زندگی و نوشتن آشنا می کند و افقی جدید پیش روی خوانندگان برای پذیرش واقعیت های جهان و تلاش موثر در جهت بهبود آن می گشاید.
✳️ علی علوی
دیماه 99
حلقه کتابخوانی شیراز
کافه کتاب
مثل تمام کتابهای ایشان عالی 👌👌 ایشان تجربیات خددشان را در مورد ورزش با ما در میان گذاشتند. اصلا حوصله سر بر نبود. من تمام کتاب را تو یک روز خواندم و چه حس خوبی دارم 😉👌
شاپرک
همونطوری که در مقدمه کتاب هم اومده این کتاب قبلا به صورت یادداشت هایی جدا جدا بوده که بعدا جمع اوری شون کرده. اگه سبک نویسندگی موراکامی رو دوست دارید و همه کتاباش رو خوندین خوبه اینم بخونین گرچه کتابهای دیگه ای بهتر ازین هم داره
saji
ممکنه چنتا از کتابای خوبشونو معرفی کنید
امید
خوندن این کتاب مثل دو ماراتن میمونه یکنواخت آروم ساده و سخت یا مثل نوشتن یه کتاب و به نظرم این همون حسیه که نویسنده میخواسته ما از خوندنش داشته باشیم.
mrb
واقعاً چی بود آخه؟ صد صفحه خوندم همش گفت فلان دقیقه و مسافت توی فلان جا دوویدم. فلان بار پام درد گرفت. حیف وقت
حجم
۱۵۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۷۹ صفحه
حجم
۱۵۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۷۹ صفحه
قیمت:
۵۵,۰۰۰
۲۷,۵۰۰۵۰%
تومان