نظرات کاربران درباره کتاب کتابفروش خیابان ادوارد براون؛ مجموعه داستانبههمپیوسته
۳٫۶
(۱۲۷)
Nazanin
بد نبود، به نظرم باید بیشتر داستان رو ادامه میداد، خوب تموم نشد.
esmat
کتاب خوبی بود رویاپردازی عالی و خب وقتی رویا باشه دور از ذهنه دیگه
z Falah
خیلی اتفاقی داشتم پادکست کتابگرد رو گوش میدادم که کنجکاو شدم کتاب های گوینده رو پیدا کنم. انقدر ذوق کردم اسم کتابفروشی خیابان ادوارد براون رو دیدم که حد نداره. خوندن این کتاب رو تازه شروع کردم و خیلی دوستش دارم. پر از تصویره و یه جاهایی با اینکه میشه ادامه ی داستان رو حدس زد اما بازم شوکه میکنه آدمو. اتفاق های خیالیش خیلی جذابن برام. دوست ندارم سرسری بخونمش. با حوصله و سرصبر میخونم و تصویرسازی ذهنی میکنم. یه دوره ای چون مرتب به خیابون ادوارد براون رفت و آمد میکردم جذابیتش برام بیشتر بود
AmirAbbas
کتاب داستان پردازی های زیادی میکنه بر اساس اتفاقات خود کتاب فروش و کتابخانه اما بعضی از این داستان ها جذابیت کمی دارند و شاید مخاطب خسته بشه اما خب بعضی داستان و بخشی از اونها باعث خنده میشه و جذابه .
و اینکه سعی شده مشکلات جامعه از نظر فرهنگی و کتاب خوانی گفته بشه که اونم بنظرم متوسطه .
و بنظر من بیش از حد از پتانسیل مکان کتابخانه و دوربرش استفاده شده و زیاد هم کمکی به داستان نرسونده.
البته من از نویسنده کتاب دزد مو وزوزی و انسان فرهیخته خونده بودم که اون خیلی بهتر بود نسبت به این البته اون کتاب داستاناش به یک مکان محدود نبود.
مهدی
برای یه بار خوندن خوبه. حداقلش اینه که کتاب فروش نمیشم.
anj
کتاب جالبیه؛ اینکه سرگرمی و طنزش رو اکثر مواقع بالا و محسوس نگه میداره مانع از خستهکنندگی میشه. اشارات جالبی هم به بعضی مسائل داره و در کل اینکه ارزش خوندن داره.
آرمان بدخشان
قصهی مردی عاشق کتابها و جهانی در محاصرهی چرخدنده و تغییراتی مهیب!(طنزی قدرتمند و شیوهای تازه.)
فارا
توقعم از کتابی با این عنوان خیلی بیشتر از این بود.
بیشتر خواسته بود بی توجهی جامعه به کتاب را به زبانی طنز و تخیل بیان کند.
به نظرم خیلی سطحی بود و با اینکه در اولویت اول لیست کتاب هایم بود برای پیشنهاد به دیگران آن را در اولیت 6.7 قرار میدهم.
خواندنش خالی از لطف نیست. نخوانید هم چیزی از دست نمیدهید
ARF.8
😶
محیا کرمانچی
متن کتاب روان و لحن ادبیاتش طنز بود. من دوسش داشتم شما هم بخونید پشیمون نمیشید
نقاد (بر وزن قناد)
چرا کتاب "کتابفروشی خیابان ادوارد براون" را بخوانیم؟
+چون جذابیت داستان به خود نوشته نیست ، به نویسنده ربط دارد. این کتاب باعث شد اصل "کتاب را از روی جلدش قضاوت نکنید" را جدی بگیرم . داستان های جالب و خواندنی ای که در کتابفروشی خیابان ادوارد براون اتفاق میافتد با بقیه داستان ها فرق دارد . اصلا یچیزی من میگم یچیزی شما میشنوید. از اون کتاب هایی بود که گفتم "خود خودشه!". بخونید و لذت ببرید.
nobady nonn
خلاقیتی که از توی کتاب بیرون میاد و به شکل یه آدم در میاد و دست میزاره رو شونتون و میخندونتتون
مثل یه رفیق قدیمی که زبون طنزشو سالهاست میشناسی
اگر نتونین حس طنز آمیزی کتاب رو درک کنین اون آدم تبدیل به یه غریبه میشه که توی خیابون از کنارتون میگذره
کتاب رو دوست داشتم
نارسیس
سلام.من هنوز کتاب رو کامل نخوندم.فقط متن نمونه رو خوندم.خیلی جذاب بود. راستش دلم میخواد کتاب رو باصدای گرم وصمیمی خودتون بشنوم. کاش به صورت صوتی هم ارائه ش می کردین. سپاس از لطفتون.
مامان زیبا
دوسش داشتم.یکسال از یک جوان سی و چندساله و کتابفروشیش...
خیلی راحت بدون پیچیدگی خوندمش، به کسایی که تازه کتابخوانی رو شروع کردن پیشنهاد نمیدم حسم اینه خسته شون میکنه.
nasim
بعد از سال ها یه کتاب از نویسنده ایرانی خوندم و واقعا لذت بردم. حس اینکه این کلمات دست اول و همون کلمات مورد نظر نویسنده هستند خیلی خوب بود.
بعضی جاها خندیدم و بعضی قسمت ها از تعبیرها و مکالمه ها و موقعیت های خلق شده شگفت زده شدم و در یک کلام لذت بردم.
چند روزی بین خوندن کتاب وقفه افتاد و خیلی دلم برای حس بودن توی کتابفروشی تنگ میشد.
به دوستان کم صبرتر هم باید بگم به نظرم یکسوم آخر کتاب جذابیتش بیشتر میشه
ممنون آقای پوررمضانی
Arman hajjar
از زور ضعیف بودن کتاب واقعا نمیدونم چی بگم کار به شدت ضعیفی بود پشیمونم از حروم شدن وقتم پای این کتاب
کاربر ۵۱۴۷۱۵۶
کتاب در مورد یک کتابفروشه که وقایع یک سال خودش رو نقل می کنه.
کتاب روون و خوبیه و همیشه یک طنز ریز حداقلی توی متنش هست.
پایان بندی ش خوبه.
به نظرم به یکبار خوندنش می ارزه
زهرا۵۸
کتاب روایت حقیقتی تلخ با زبان طنز است بخشهایی از کتاب بسیار لطیف و زیباست و بخشهایی به سختی قابل تحمل و خواندن و گذر کردن
mohamad NIKKHOO
به یاد فردین نظری کتاب فروش دست فروش و واقعی خیابان ادوارد براون که سالهای سال کتاب ها و اشعار و داستانهای خودش را که باچاپی افست یا پلی کپی گونه در میان کتابهایی دیگر ارائه میداد. این چنین انسانهایی شاید قبل از کتابخوانان نسلش منقرض گشت. اما همچنان در یاد آن خیابان مانده است و خواهد ماند تمامی آن کسانی که سعی کردند به قدر همت خویش زندگی را معنا کنند. اصلا آن خیابان و خیابانهای اطرافش چیزی جادویی و اعلی در خود دارند. آنجا انگار فرهیختگی قسمتی از هویت آن منطقه و بالطبع تمام ساکنان شهرش شده است. هرکه از فضا دور شود کافیست برگردد و مقداری در آن خیابانهای اطراف از پایین کتابفروشی های انقلاب تا بالای بولوار کشاورز قدم بزند و نفس بکشد و ببیند تا حالش جا بیایید از آنچه دور مانده بود، دوباره به آن پیوند زند خودش را و دست کم مقداری از درد چندپارگی هویت و رنج عدم وجود آن را این گونه تسکین بخشد و التیام دهد زخم پارگی یکپارچگیه هویتش را . برای انسانهای باارزشی آن طرف ها قسمتی از هویتشان را شکل داده است و میدهد. هویتی که دست کم از سنین نوجوانی و جوانی که دارای علائق و سلائق و انتخابگری میشوند و میخواهند سر از تخم در بیاورند و همچنین در کل سردربیاورند و اولین جرقه های لذت کشف و درک و جستجوگری در آنها زده میشود ، برایشان در آن خیابانها شکل گرفته است . حتما با پیاده روی های چندین ساعته ی مخصوص آرمانگرایان و دانشجویان که حتما یکسرش به آن مناطق و آن خیابانها میخورد و مخصوص همان سنین است، آشنایید و شاید خودتان هم آنرا چشیده باشید و تجربه کرده باشید. و حتما هم تمام آنچه که گفتم را اکثرا خود تجربه کردند. و تقریبا اینهایی که من سعی کردم بصورت نیم بند بیانشان کنم، همچون تصویر آشنا و مشترکیست که میتوان به عنوان چیزی شبیه آدرس، آدرس یک آشنایی و یک تجربه و درک مشترک از یک فضای مشترک، تمام کسانی که این تصاویر و این تجربیات را درک کردند و با آن آشنا هستند را بهم مربوط گرداند و چیزی مشترک را میانشان میسازد که هرکسی به نوبه ی خود میتواند خودش را به آن مربوط گرداند. واین یعنی هویت. درست مانند نخ تسبیحی می ماند که از میان مهرها تک تک میگذرد و آنها را بهم وصلشان میکند و یک کل میگرداندشان. قدر این نخها تسبیح و هرچه که میتواند اینگونه مشترک باشد میانمان را باید بدانیم
Mary gholami
برای من جذاب نبود
حجم
۱۴۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۵۱ صفحه
حجم
۱۴۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۵۱ صفحه
قیمت:
۳۳,۰۰۰
۱۶,۵۰۰۵۰%
تومان