نظرات کاربران درباره کتاب چگونه با پدرت آشنا شدم؟

جالب بود.فقط اگه تخیلیش نمیکردن بهتر میشد

یادمه خیلی وقت پیش ها اینو تیکه تیکه یه کانال تلگرام می‌ذاشت، بعد دیگه ول کرد منم نفهمیدم تهش چی میشه، اون موقع خیلی خوشم میومد ازش

در شروع جذاب ؛ ادامه بسیار خسته کننده و پایان خوب ..... آخرین نامه به دلیل اینکه از زبان پدر نقل شده فوق‌العاده است

عالی ترین طنزی که تا به امروز خوندم ...

خیلی جالب و خنده دار بود حسابی خندیدم اما بخش دخترش خیلی ابکی بود جذابیت نداشت اگه پدر و مادر جلو میرفت باحال تر میشد

در حد همون ستون طنز روزنامه خوب بود.... طنز های که خیلی اغراق آمیز شوخی میکنن، چندان جذبم نمیکنه

خنده دار.آخرش جالب تموم شد

صرفا خنده دار بود

زیبا نوشته بود و تونست بخندونه منو آخرش رو هم با ظرافت و قشنگ تموم کرد واقعا دست مریزاد

این کتاب بی نهایت شیرین و دوست داشتنیه قلم "مونا زارع"جانم ، به شدت روون و دل نشینه اگه دنبال چند دقیقه ای حالِ خوب هستین روی این کتاب یه حساب ویژه باز کنید!😍

متن کتاب روان هستش . ژانر کتاب طنز هستش . برای مطالعه در اوقات فراغت و زمانی که تایم زیادی ندارید مناسب هستش.

طنز و قشنگ .... حالتون خوب میشه باهاش😀

با اینکه چندجای این کتاب خندم گرفت ولی خیلی خسته کننده بود،من تصورم ازکتاب این هست که حداقل یه چیزی یادبگیریم،یه نکته خوبی توی کتاب باشه که متاسفانه پیدانکردم

◀️از نظر داستان:داستان درباره دختریه که در به در دنبال شوهره و تمام داستان حول انجام عملیات خواستگاری‌های این دختر از پسرای دوروبرشه.. ◀️از نظر جذابیت: نقدهای جنسیتی درباره این کتاب بسیار است..و اینکه میشه گفت از فانتزی هم استفاده شده..مثلاً به همین راحتی یه دختر به یه پسر بگه:«ازدواج کنیم؟»!!!!!!!!! ولی جدا از این نقدها طنز خوبی داشت و در حین خواندن یا شنیدن این کتاب لحظاتی دور از دغدغه روزمره هستین...

(دوازده) کتاب محتوای جالب و خاصی نداره و فقط بعضی جاها طنز جالبی داشت و همین. چیزی برای تعریف ازش وجود نداره بنظرم. طرز تفکر و نوشتار نویسنده جذبم نکرد. داستان دختری که تو کل کتاب دنبال شوهر می‌گرده، به صورت نامه برای فزرندش.

چگونه با پدرت آشنا شدم ؟ داستان های دختری که اکنون مادر شده و به فرزند خود که در مراکش است نامه هایی میفرستد که چگونه با پدرش آشنا شده و چه سختی هایی در این راه کشیده است . کتاب ، ایده نوی داشت که آدمو مجبور می‌کرد تا آخر بخونه و ازش خسته نشه. داستان پردازی خوبی داشت و شوخی های طنز (و البته در جاهایی افراطی) داشت. کتاب صوتی هم داره که میتونید از تو تاقچه بی‌نهایت گوش کنید .

کتاب جالبی که به صورت نامه اس که بروز وانگار از حال مون توضیح میده طنز خاص شیرینی توش هست دلنشین لذت بردم واقعا ونامه های مادر که برای دخترش میگه عالی مخصوصا دایی امید 😂😂😂

اگر سرکار ۲ساعت بیکار هستید اگر توی مطب دکتر به جز مجله های زرد چیزی پیدا نمیکنید اگر میخواهید وقتتون به بطالت بگذره اما یه چیزی بیشتر از خواب و اینستا گردی میخواید کتاب مناسبی هست می خندید هم تازه یکمم از شدت تخیلی بودن داستان کف میکنید از خلاقیت اخر داستان لبخند میزنید پس خیلی هم به بطالت وقتتون نمیره این کتاب خوبی که داشت خندوند ، و به طرز معجزه آسایی من به شدت ازدواجی را فارغ از جست و جوی شوهر کرد . چون شوهر خودش باید بیاد انگار . پس اگر مامانم این کامنت رو بخونه حتما دست نویسنده رو می بوسه اما من حواسم هست که مامانم طاقچه نداره و اکانتمم ناشناسه :) پس قضیه کنسله . همون خنده فایده کتابه . پ.ن : یه جمله فیلسوفانه داشت کتاب : اولش مردد بودم نکند گیج خوابم وجای یک چیزی خالی شده و من ان را با شوهرم اشتباه گرفته ام خوب بنظرم جمله دقیقی بود آدم وقتی ازدواج میکنن واقعا جای شوهر را خالی دیدند ؟ چجوری میشه جای شوهر رو خالی دید وقتی توی زندگی مجردی تعریفی برای شوهر نیست ؟ اصلا شوهر چیست و چرا ؟

طنز باید رگه‌هایی از واقعیت در خودش داشته باشه که در این کتاب وجود نداره. جالب نبود.

من نسخه چاپی این کتاب رو به دلیل تعریف زیادی که ازش میشد خریدم و نصفه رهاش کردم. طنز قوی نداشت. شاید کسانی که کتاب رو دوست داشتند جبهه بگیرند اما اگر اول کتابهایی مثل آثار هوشنگ مرادی کرمانی بخونند، توقعشون از سبک طنز میره بالا. بهر حال نویسنده بنظرم باید به وقت و هزینه ای که خواننده تقبل میکنه احترام بذاره و کتاب خوبی بنویسه. امیدوارم آثار بعدی نویسنده قوی تر باشه.