نظرات درباره کتاب سرخ سفید و نقد و بررسی خوانندگان | طاقچه
تصویر جلد کتاب سرخ سفید

نظرات کاربران درباره کتاب سرخ سفید

۴٫۱
(۶۸)
فاطیما
کتاب برای من کمی کند شروع اما به سرعت جذبم کرد، خرده داستان‌هایی که در میانه‌ی قصه‌ی اصلی کتاب روایت می‌شوند فوق العاده‌اند فوق‌العاده! و چه قلم روان و جذابی دارد نویسنده. بخوانید و لذت ببرید از این همه اتفاق که در اواخر دی ماه ۵۸ رخ داده، این همه شخصیت و روایت که به طرز جالبی و فقط به خاطر کیوکوشین به هم بافته می‌شوند، و حکمت اسم کتاب برای من جالب بود، البته که به یک مورد جذاب دیگه که در فصل آخِر کتاب اشاره شده هم میشه ربط داد و حظ کرد از این همه ذوق نویسنده... حالا برایم جای سؤال و تعجب است که چطور همه‌ی این‌ها واقعی‌ست؟ و چطور نویسنده از همه‌ی این‌ها سردرآورده؟
ali_beiranvand
از روی این رمان قراره محمد حسین مهدویان از روش سریال بسازه
کاربر ۲۳۴۵۱۹۹
وای خوش به حال تون که تونستید بخونیدش و انقدر هم دوست داشته باشیدش. من اصلا از موضوعش خوشم نیومد و جذب نشدم
گلابتون بانو
این کتاب داستان آدم های دی ماه برفی سال پنجاه و هشته. آدم هایی که داستانشون به داستان مبارزه یه رزمی کار در دهه نود برای گرفتن کمربند مشکی گره میخوره. کتاب داستان پردازی های متنوع و جذابی داره که در خلالشون اوضاع سیاسی اجتماعی ماه های اول پس از انقلاب هم روایت می شه. از خوندنش لذت بردم!
پویان
کتاب پر از خرده داستان هایی با جزییات کامل درهم تنیده است که با هوشمندی به هم مرتبط هستند. سبک روایت عالی هم داره و واقعا تبحر نویسنده در نگارش هویداست، انتخاب مبارزهای رزمی و توصیفاتش هم خیلی خوبه. اما کشدار و طولانیه و در کل به نظر من نکته مفهومی جدیدی برای ارائه نداره.
یحیی
داستانی پر کشش و پر از شخصیت از ما آدم معمولی های جامعه، که چرخ زندگی رو هرجوری هست کج دار مریز هل میدیم جلو و یادآوری اینکه اقدامات پدران و مادران ما در بحبوحه انقلاب تاثیر آنچنانی روی زندگی ما عوام الناس جامعه نداشته و بیشتر ناخواسته به این برهه کشیده شدیم. میخواستم یه توصیه به نویسنده کنم : فقط به یک شیوه داستان ننویسد چون تکراری میشه و علاوه بر اون برای خواننده های خارجی که ترجمه کتاب را بخوانند با این تعدد شخصیت گیج میشوند
یحیی
مرسی حواسم نبود
bahar.b
کج دار و مریز
geneva
داستان مبارزه کیوکوشین کای سی و دو-سه ساله ایست با 15 حریف برای کسب کمربند مشکی در باشگاهی در خیابان پانزده آذر.البته کیوکوشین کای تنها نقطه ایست در داستان برای شروع روایت یک روز از زندگی تعداد زیادی شخصیت در دی ماه 58 که مثل تار عنکبوت بهم و به کیوکوشین کای وصل میشوند. تعداد شخصیت های داستان گاهی باعث سردرگمی خواننده میشود و من فکر می کنم نویسنده خواسته به اصطلاح سال بعد انقلاب را از همه جوانب برسی کند که بنظر من موفقیتی جزئی کسب کرده.بسیاری از شخصیت های داستان خوب شکل‌ نگرفته اند و نویسنده اگرچه در داستان جهت گیری مستقیمی نکرده اما با ایجاد هاله دور شخصیت ها و با تعاریفی که از انها ارائه میدهد تصویر سازی گل درشتی از آثار سفارشی را بخاطر مخاطب می اندازد که می تواند تلاشی در جهت کسب “راحت تر” مجوز بوده! نهایتا کتاب اگر به تنهایی بررسی شود اثر قابل قبولی است و نویسنده هم صاحب سبک(در زمانی که نویسندگان “خوب” کپی کاران دست چندم از گذشتگان و گاهی از هم دیگر محسوب میشوند)اما در مقایسه با کتاب دیگری که از مهدی یزدانی خرم خواندم (خون خورده) عملا حرفی برای گفتن ندارد
pegah
فوق العاده،پر از داستانهای پر کشش که به زیبایی کنار هم چیده شدن
ali
کتاب پر از داستان ها و خرده روایت هایی از آدم هایی ست که نقطه عطفی از زندگی شان در یک مقطع ثابت در تاریخ ایران ( دی ماه ۱۳۵۸ خورشیدی ) بازگو میشود و به نوعی با داستان و شخصیت اصلی کتاب که یک مبارز کاراته کار در صدد کسب کمربند مشکی ست پیوند میخورد نقاط قوت : ایده ی جذاب ، فضا سازی بی نظیر ، روایت منصفانه که همچنین قابلیت مرور اتفاقات تاریخی معاصر فراموش شده را دارد نقاط ضعف : دو سوم ابتدایی کتاب پر کشش و جذاب یک سوم پایانی بی رمق ، خسته و سرگردان با این وجود بعد از اتمام کتاب تصمیم گرفتم کتاب خون خورده از نویسنده را هم شروع کنم...
حاج عرفان
هنر نویسندگی وهنر ادستان پردازی عالی است ولی کتاب خیلی طولانی بود ونتیجه خاصی هم نداشت.
پویا
مهدی یزدانی خرّم یک صاحب سبک در رمان نویسی است خواندن کارهای وی اوّل شما را درگیر روایت می‌کند و بعد تبدیل به آموزش می‌شود. هم آموزش رمان نویسی و هم آموزش نگارش سرخ سفید رو بعد از خون‌خورده خوندم بسیار این اثر رو تحسین می‌کنم و به شما پیشنهاد می‌دم و تصمیم دارم کتاب "من منچستریونایتد را دوست دارم" را شروع کنم. در ضمن متن معرفی رمان طاقچه بسیار خوب توضیح داده سپاس طاقچه
Nadi Otari
داستانهای جالبی داشت ولی چون آخرش خودم گنگ شدم نمیدونم پیشنهادش کنم واسه خوندن یا نه .یکم بعضی جاهاش حوصله سر بره بعضی جاهاش جذاب .کلا کتاب پنجاه پنجاهیه یه وقت میخای بندازیش کنار یه وقت میخای هی بخونی تا سر در بیاری🤷‍♀️
کاربر ۲۲۹۴۵۵
عالیه کتاب های این نویطنده اصولا شخصیت محور نیستن ولی همشون یه جوری بهم مرتبطن منکه قلم ایشونو خیلی دوست دارم
yasin maramazi
کتاب جالبیه
melika
اوایل داستان کمی کسل کننده‌ست و خیلیا حوصله نمیکنن بخونن اما اگر ردش کنید و شروع مبارزه ها برسید خیلی جذاب میشه. من خیلی دوسش داشتم بخصوص که همشون مربوط به همون روز برفی دی ماه سال 57(اگر اشتباه نکنم چون خیلی وقت از خوندنش میگذره) میشد ایده جالب و متفاوتی بود
نفیسه
کتاب جذابی بود و ماجراهای جالبی رو روایت میکرد. و این که بعضی جاها داستانا به هم ربط پیدا میکردن رو دوست داشتم. به نظرم کتاب پیام خاص یا حرف تازه ای نداره ولی نحوه ی روایت و جزییات داستان ها باعث میشه دلت بخواد زودتر بخونیش و لذت ببری.
bagha
با اینکه هیچ گاه دی ماه ۵۸ را ندیده ام اما حرف ها دارم از یک روز سرد زمستانی در دی ماه ۵۸ از خیابان شانزده آذر از نویسنده ای زرد نویس از آگهی دختران گمشده از تیری که می گذرد از سیگار فروش تنها از دکتر زنان فراری از استخوان های رضا خان از جسد استالین بی رحمی و در عین حال ارزشی کتاب در حق تاریخ قائل است قابل ستایش است
زنبق
من خیلی از این کتاب خوشم اومد . متفاوت و جذاب با نگاه انتقادی 👍👍👍👍
mahdi maghsoudi
یزدانی خرم در کارهایش تاریخ به سخره میگیرد‌ و جوری تاریخ را به هم میریزد که تو به آنی باورش میکنی! داستان مردی دلخوش می کند به یک کمربند کاراته و مبارزه هایی که تاریخ را بازگو میکنند. تاریخ را فاتحان که نه بلکه زنده می نویسند آن هم در جهت منفعت خویش! مگر نه اینکه انسان در روایت تاریخ خویش دستکاری میکند و قسمت جذابش را شرح میدهد؟! اری باید گفت گور پدر تاریخ و در این گردباد نامتناهی غرق شد!
Sina Iravanian
«رویاهای آدم‌ها در اصل تفاوتِ چندانی با هم ندارد… هر رویایی از یک حسِ برتری طلبی ساخته شده، از یک تنهاییِ بزرگ‌منشانه در تقابل با جهانِ پیرامون… و برای صمد هم این رویا چیزی بیشتر از این نیست… ثروت، آرامش، عمرِ طولانی و در نهایت مُردنی بی‌درد و با شکوه… مسیرِ رویایِ شخصی مسیری است مستقیم… زمان را جا می‌گذارد یا در آینده می‌گردد و تکه‌ای شیرین پیدا می‌کند برای حظ بردن… یا می‌رود در یک گذشته‌ی دست کاری شده که درش هم آفتاب زیباتر است، هم مادر خوش‌بوتر و هم بوی سیگارِ اورکتِ پدر سرمست کننده…» – مهدی یزدانی خرم، سرخِ سفید - این رمان تلاش می‌کند تا تاثیرِ انقلابِ ۵۷ بر زندگیِ مردم به خصوص مردمِ تهران را یک سال پس از این انفجارِ تاریخی در زمستانِ سرد و برفیِ دی ماه ۵۸ نشان دهد. برهه‌ای از زمان که در آن پوستر و مجسمه‌ی گاندی طرفدار ندارد و اثراتِ گسترده‌ی این رویداد، تاریخ را متراکم کرده است. شرحِ این «تاریخِ متراکم» از طریق ۲۴ خرده‌روایتِ کوتاه اما پر حادثه انجام می‌شود. خرده‌روایت‌هایی که به صورتِ تداعی در ۱۵ دقیقه مسابقه‌ی یک جوان ۳۳ ساله که باید با ۱۵ مبارزِ دیگر به منظور گرفتنِ کمربندِ مشکیِ کیوکوشین کاراته مبارزه کند شکل می‌گیرند. قهرمانان این ۲۴ خرده روایت به نوعی مرتبطند با این ۱۵ ورزشکار یا کارکنان باشگاه و به شکلی این ۱۵ مبارزه می‌شود نخِ تسبیحِ این روایت‌ها. - حیرت شاید یکی از بالاترین مراتب لذت باشد،‌ و نوآوری و خلاقیتِ هنرمند برایِ مخاطبِ اثرِ هنری، حیرت‌انگیز است. به همین دلیل من از رمانِ سرخِ سفید بسیار لذت بردم. - این رمان بعد از «من منچستر یونایتد را دوست دارم» دومین کتاب از سه‌گانه‌ی یزدانی خرم است. برای لذت بردن و درکِ رمان نیازی نیست که این کتاب‌ها به ترتیب خوانده شوند ولی بعضی نکاتِ ریز هستند که ردِ پایشان در رمان اول است. مثلا راوی یا مبارزِ پانزدهم یکی از شخصیت‌های رمانِ قبلی است و همین‌طور ارواحِ سرگردان در رمانِ اول معرفی می‌شوند.
عرفان شاه کرم
بسیار کتاب خوبی بود و از متن داستان خیلی خوشم اومد
Omid r kh
بی نظیر و فوق العاده. هیچ حرف و تحلیلی راجع بهش ندارم چون انقدر دوستش دارم که میترسم هرچیزی بگم دری وری و چرت و پرت هایی درباره ی کتاب از آب در بیاد.

حجم

۳۵۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۶۶ صفحه

حجم

۳۵۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۶۶ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۲۹,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد