نظرات کاربران درباره کتاب بعد زلزله
۳٫۵
(۳۰)
Mohammad
(۸-۲۹-[۲۰۶])
این کتاب مجموعه ای از شش داستان کوتاهه که با هم ارتباط درونی و موضوعی دارن و همشون هم در حاشیه ی زمین لرزه ای که در سال ۱۹۹۵ در کوبه ژاپن اتفاق افتاده، در جریانن؛ موراکامی در این داستان ها تاثیرات این رویداد طبیعی رو از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار داده و با پر و بال دادن به جریانات و در هم تنیدن رویا و واقعیت، داستان های - تقریبا - خوبی نوشته و میشه گفت بدیهیات رو به گونه ای دیگر دیده و تعریف جدیدی ازونها ارائه کرده.
8787.d
عااالی بود حتما بخونید یه داستان ساده که پشتش هزارتا چیز ناگفته هستش
Maryam Khojaste
من اصلا دوست نداشتم، همش منتظر بودم اتفاقی بیفته، ارتباطی بین داستان ها باشه اما هیچ چیز جالبی نبود. هر داستان هم مستقلا حرف خاصی برای گفتن نداشت، من اصلا نپسندیدم
𝕱𝖗𝖔𝖉𝖔
اولین کتابی بود که از این نویسنده میخوانم. بزرگترین دلیل تبحر داستاننویسی موراکامی را میتوان نامرئیبودن مرز بین واقعیت و خیال در متنهایش دانست. این کتاب مجموعه داستان کوتاه است. من با «جونپِی»، شخصیت اصلی داستان «شیرینی عسلی»، همذاتپنداری کردم و از خواندن داستان «همه بچههای خدا حق دارند برقصند» لذت دوچندان بردم. متنهای این نویسنده را از دست نخواهم داد.
shahramazazazad
یه مجموعه داستان کوتاه خیلی خوب در مورد واکنشی که مردم به یه زلزله ای میدن که شاید خود شخص مستقیما از زلزله اسیب ندیده
کل مجموعه یه حالت رمان به خودش گرفته
sahar
بهرنگ رجبی سعی کرده ترجمه روانی ارائه بده، ولی به نظرم به طرز اغراقآمیزی عامیانه شده. حتی جایی که لازم نبوده ساختار و ترتیب جمله رو شکسته.
خود کتاب خیلی خوبه.
زهرا
من که اصلا نتونستم هیچ ارتباطی با کتاب بگیرم.هروقت گوش میکردم یه حس سردرگمی داشتم.
Armita
موراکامی خوندن برای من مثل مدیتیشن میمونه یهو از دنیای خودم پرت میشم توی یه دنیای دیگه که توش یه جور غم عجیب داره!
انگار گرگی که وسط برف زمستون بچه هاشو از دست داده باشه و حالا نمیدونه واسه کی این سرما رو دووم بیاره! داستان هایی که توش خفگی رو تجربه میکنی اما نه خفگی ای که سریع بمیری!
موراکامی میذاره از یه گوشه هوا بیاد تا این خفگی مدت ها طول بکشه و وقتی داری عذاب میکشی یهو یه نقل قول از کنراد میاره که:(( ترس واقعی ترسیه که آدم توی ذهنش حس میکنه)) و بعد تورو با ترس عمیقت رها میکنه!
موراکامی میتونه حتی کوچکترین نورها و کمترین صداهارو برات تعریف کنه! من هنوز میتونم سالن اجرای پیانوی متروک بالای کوه رو ببینم
هنوز ایستگاه راه آهن توکیو جلوی چشمامه و زلزله ی کوبه هنوزم داره زندگیمو زیر و رو میکنه
موراکامی یک عنوان برای هر داستان کوتاهش میذاره و بعد آروم آروم بهت میگه هر کلمه از اون عنوان برای خودش داستانی داره که باید تا عمق جونت بره!
همه ی بچه های خدا حق دارند برقصند و او تک و تنها شروع کرد به رقصیدن...
از بین همه ی مجموعه داستان های کوتاه موراکامی که خوندم شاید بعد زلزله بهترینشون باشه که 6 داستان کوتاه داره و هرکدومشون منو بهت زده کرد!
وحید
من کتاب چاپی رو خوندم. خیلی برای من جذابیت نداشت. پیام خاصی هم از داستانها دریافت نکردم.
کاربر ۱۴۲۰۶۰۹
واقعیتش اصلا نپسندیدم،نصفشو خوندم هرچی منتظر شدم شاید یکی از داستانهاش جذاب باشه خبری نشد.
سایه
۶ داستان کوتاه جذاب، جملات سادهای بیان میشه اما بسیار پر معنا و اغلب تامل برانگیز.
صدای آقای بهرنگ رجبی کاملا مناسب موضوع بود، شخصا بسیار از حالت و لحن صدای ایشون لذت بردم.
امین نوبهار
این کتاب شامل چند داستان کوتاه مستقل از هم است که حولوحوش زلزلهی سال ۱۹۹۵ شهر کوبه نوشته شده است. باید توجه داشت که «زلزله» در ژاپن پدیدهای است که بسیار اتفاق میافتد و به همین دلیل اثر چشمگیری بر زندگی ژاپنیها (و نویسندهی تیزبینی همچون موراکامی) میگذارد. این داستانها هیچکدام دربارهی تلخی واقعهی زلزله، ریزش ساختمانها و... نیست. بلکه دربارهی اثر روحیای است آدمها از وقوع چنین اتفاقهایی تجربه میکنند. زلزله یک لحظه رخ میدهد اما ما تا سالها آن را بهیاد داریم و حتی بخشی از اتفاقهای عمرمان را با آن بهیاد میآوریم. این چیزی است که موراکامی نوشته است. در میان این داستانها شخصا «شیرینی عسلی» را بیشتر از همه دوست داشتم.
هرچقدر داستانها خوب هستند، دو نکتهی منفی دربارهی این کتاب وجود دارد:
نکتهی اول اینکه سانسور باعث شده بخشهایی از داستان را از دست بدهیم و حتی بعضی داستانها برایمان مبهم بمانند.
نکتهی دوم ویراستاری آزاردهندهی نشر چشمه است که بعضی بخشهای کتاب و دیالوگها را بدخوان کرده است.
Unknown
۲۲۹
حجم
۱۲۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۱۲۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰۵۰%
تومانصفحه قبل
۱
صفحه بعد