نظرات کاربران درباره کتاب نوازنده نابینا
نویسنده:ولادیمیر کارالنکو
مترجم:جهانگیر افکاری
انتشارات:انتشارات علمی و فرهنگی
دستهبندی:
امتیاز:
از ۳ رأی
۳٫۷
(۳)
iman.gity
حقا که این کتاب در عمق روح و وجودم نفوذ کرد. از بلندی
احساسات سرخوشانه تا قعر ناامیدی و از خود بیزاری مرا همراه کرد.
قطعا میتوانم بگویم ازین نثر روان و برازنده میشود درس های عمیقی گرفت...
جانی هر چند اسیر اگر تربیت شود میتواند وظیفهی خود را انجام دهد.
جوانی که گرفتار رنج نابینایی است میتواند با مستمندان کورهمکاسه شود
تا قدر سیری را بداند... میتواند رنج مردم را به ثروتمندان یادآوری کند تا رسالت خود را به پایان برد... و در آخر میتواند هنری بیافریند تا رشد خود
را به کمال برساند.
مادری را میبینم که محبت خود را از حد میگذراند و کودک معلول خود را بیش
از آنچه که باید حفظ مینماید...
کودکی را میبینم که فرا تر از خور و خواب اشرافی خود ، آرزوی گرسنگی و
لرزه از سرما را دارد ، تا که شاید افسرده حالی ناشی از نابینایی در برابر مشکلات واقعی کوچک جلوه کند.
اما تاب و توان تحمل هیچ کدام را در خود نمیبیند ، میترسد تب میکند به بستر میفتد...
ولی اراده او برای فراخ شدن سینه اش از ترسها فزونی میگیرد و کوری و گدایی را
با هم به اختیار تجربه میکند...
در آخر جسم را شاید نتواند ولی روح را به کمال نزدیک تر میکند...
کمیل امینی
یکی از بهترین رمان هایی بود که خوندم و بسیار برام تعجب آوره که چرا اونقدری که باید به این کتاب توجه نشده !! متنی روان و ترجمه خوبی داره.
در ادامه به نکاتی که برداشت کردم و حس کردم نویسنده سعی داشت به مخاطب بفهمونه اشاره میکنم. دوستانی که کتاب رو نخوندن ترجیحا از اینجا به بعد رو نخونن چون اسپول میشه.
فکر میکنم مهمترین نکته ای که نویسنده سعی داشت نشون بده این بود که زندگی در عین زیبایی، دردناک هم هست و در عین دردناکی زیبا هم هست. به زندگی یک نابینا میپردازه و به خوبی مزایا و معایب نابینا بودن رو نشون میده، به خوبی نشون میده که یک نابینا چقدر بهتر از ما میشنوه و چقدر میتونه از این قابلیت استفاده بکنه. همچنین به وفور نشون میده زندگی یک نابینا چقدر پر از استرس و اضطرابه، چقدر تاریکه و چقدر دردناکه.
بسیار زیاد به زیبایی های طبیعت میپردازه تا نشون بده این ها هم شامل زندگی میشه و ماهایی که بینا هستیم باید قدر اینارو بدونیم. تیر خلاص رو جایی میزنه که که دایی ماکسیم به پتر میگه انقدر رنج خودت رو نبین، رنج دیگران که چه بسا از تو بیشتر هم هست رو ببین. این نکته باعث شد پتر حالش بهتر بشه و خیلی بهتر از قابلیت هاش استفاده کنه.
نکته دیگه ای هم که ازش برداشت کردم این بود که هیچ نسخه ای نمیشه برای زندگی پیچید، هرکس راه خودش رو داره.
در اخر کتاب که دایی ماکسیم با دیدن پتر بر روی صحنه با خودش گفته بود حداقل بیهوده نزیسته ام، اشاره به این داشت که هر کدوم از ما میتونه به نوبه خودش تاثیرگذار باشه.
حجم
۱۸۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۵۲ صفحه
حجم
۱۸۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۵۲ صفحه
قیمت:
۴۶,۰۰۰
۱۳,۸۰۰۷۰%
تومانصفحه قبل
۱
صفحه بعد