نظرات درباره کتاب کوچکترین چیزها را می‌دیدم و نقد و بررسی خوانندگان | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب کوچکترین چیزها را می‌دیدم

نظرات کاربران درباره کتاب کوچکترین چیزها را می‌دیدم

۳٫۲
(۵۳)
sana
جالب بود🤔
AS4438
بیخوابی شبانه، جالب بود.
الهه
اولاش فکر کردم خیلی قشنگه ولی بعدا متوجه شدم خُب که چی؟!؟!؟!
Rezi#
سرو ته این داستان به ناکجاآباد می رفت،وقتیم رسید سر یه سه راهی گیر اومد وسط یه بیابون بی آب و علف که با فاصله خیلی زیادی کوه های بلند و خشکی دیده میشد...:(
kamrang
مسخره بود
نسیم سهیلی
خیلی بی معنی و بی سرانجام
minoo
واقعا که چی ؟نه واقعا
sima
واقعا چرت بود
zardis
کارور داستان های خوبی دارد. ولی این یکی را من دوست نداشتم.
امیرعلی
نسخه صوتی هم داره ولی جالب نیست فضا رو نسبتا جالب توصیف میکنه
بارانا
ببخشیدا تو دنیا کلی داستان کوتاه جذاب هست که میشه با اونا عده ای رو به کتاب خوندن علاقه مند کرد اما این داستانای وقت اضافه فک نکنم از داستاناییه که بخواد کسی رو به کتاب خوندن تشویق کنه...
مریوسن
سلام این کتابای وقت اضافه چرا این قدر بی خودن چه طوری می شه به طاقچه انتقاد کرد این همه کتاب خوب اینا چیه اخه
abolfazl RPX
داستان گناه از جلال آل احمد رو خوندی؟ کلا داستان های کوتاه چون تشریحی نیستند فکر می کنیم که حرفی برای گفتن ندارند. ولی به نظرم خیلی بهتر از رمان ها و داستان های بلند نکات و مسائل ریزی که باهاشون درگیر هستیم رو بهمون نشون میدن. حالا که به خودت لطف کردی و این داستان رو خوندی به نظرت نباید چند لحظه فکر کنی که آیا یک همچین مشکلی که این شخصیت داره -- که به نظر من جوش خوردن با احساسات و افکارمون هست -- را شما نداری؟ و یا کس دیگری از آشنایان که دوست داشته باشی این کتاب رو بهش معرفی کنی تا تلنگری بهش بزنی؟ ممنون که وقت گذاشتی و نظر منو خوندی😊
genius & hopeful
منظور داستان چی بود اصلا.حتما باید کتاب خوان حرفه ای باشیم که منظور داستان و ارتباط متن به اسم داستان رو بفهمیم?؟.اگه بله یکی لطفا توضیح بده.
abolfazl RPX
هر چه بیشتر بخونیم سلول های مغزی کنجکاو تری خواهیم داشت که مثل کار آگاه هایی حرفه ای از مسیر های مختلفی که می شناسند و یا می سازند، برامون به دنبال معرفت و شناخت می گردند. به نظرم که نویسنده می خواسته که جوش خوردن ما با احساسات و افکارمون رو نشون بده که شاید اسمش رو نوعی وسواس گذاشت مثل همون فکری که شخصیت اصلی داستان رو می کشونه به در حیاطت خونش در اون موقع شب و یا اون چیزی که سام رو می کشونه به باغچش و خواب رو ازش می گیره. شاید هم می خواسته چند صحنه از یک زندگی رو توصیف کنه. ممنون که وقت گذاشتید😊🌷
Sol Danza
خیلی نوشته زشت و بدی بود. واقعا بد! حالم بد شد. افتضاح به توان افتضاح. یه دنیای بی هدف با دیدگاه سیاه و آدمهای بی روح و بی فرهنگ و لاابالی و زندگی پوچ و مسخره و بوگندو و جهنمی. اما ترجمه ش خوب بود.
abolfazl RPX
از ۱۰ صفحه این همه برداشت داشتید!!! به نظرم کار نویسنده درست بوده که تونسته این همه مفاهیم رو برسونه. ممنون که نظر من رو خوندید😊🌷

حجم

۸٫۹ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۱۰ صفحه

حجم

۸٫۹ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۱۰ صفحه

قیمت:
رایگان
صفحه قبل۱
۲
صفحه بعد