نظرات کاربران درباره کتاب عصرهای کریسکان: خاطرات امیر سعیدزاده

من ساعت تقریبا ۹ صبح این کتابو دانلود کردم و ساعت ۶ بعدازظهر تمومش کردم .... خیلی خیلی کتاب خوبیه، اصلا دلم نمیومد یه لحظه کنارش بذارم بنظرم باید یه خدا قوته قهرمانانه بگیم به آقای سعید سردشتی ، خیلی سختی کشیدن ، ولی هنوزم ایرانمون واسشون مهمه ، دمشون گرم ... بمونید واسه کشورمون و ان شاءالله نسل شما مردهای میدان زیاد و زیاد و زیادتر بشه🙏 البته همسرشونم به معنای واقعی کلمه " همراه " بودن و ان شاءالله نسل این بانوان وفادار و ثابت قدم و مقتدر هم زیاد و زیاد و زیادتر بشه🙏 پ ن ۱ : حضرت آقا به ایشون فرمودن ان شاء الله خداوند شما رو با احرار ( یعنی آزادگان ) محشور کنه🙏❤ پ ن ۲ : متاسفانه روز ۲۹ دی ماه ۱۴۰۰ آقای امیر سعید زاده ( یا همون سعید سردشتی ) فوت شدن، اگه دوست داشتید یه صلوات واسه شادی روحشون بفرستید ....

مایکل اسکافیلد داشتیم، وقتی "مایکل اسکافیلدْ داشتن" مُد نبود 😎 ؛ واقعاً خیلی هیجان‌انگیز بود؛ مخصوصاً قسمت فرار از زندانش و قسمت انفجار توپ جنگی عراق! شدیداً توصیه می‌کنم چیزایی که توی فیلم‌ها به عنوان قصّه و داستان‌های تخیّلی می‌بینید رو توی زندگی این رزمنده‌ی مجاهد، واقعیش‌ رو ببینید! 🌷

زیبا و جذاب بود فقط اوایل در شرح وقایع بعد انقلاب در کردستان کمی گسسته و گزارش گونه بود بعد متن کتاب عالی و مهیج و پرکشش میشه، داستان از روایت مظلومیت یک کرد انقلابی در میان آدمهای کردستان اول انقلاب که همه سودای استقلال داشتند شروع میشه تا به اسارت در زندان گروهکها در کردستان عراق و مظلومیت خودش و خانواده اش در آن دوره میرسد .کتاب اطلاعات خوبی و واقعی از گروهکها و روابط و عقایدشون و دیدگاه مردم کرد عراق و ایران نسبت به اونها رو به شما میدهد. امتیاز بزرگ کتاب اینه که راوی و نویسنده اصلا شعارگرا نبودند.

سلام من فرزند یکی ازشهدایی هستم که توی کتاب اسمش اومده وهم زندانی آقای سعید زاده بوده،خیلی دلم میخوادباجناب سعیدزاده بزرگوارحرف بزنم

خیلی خوب بود شما هم این کتاب را توصیه میکنم

سلام درود و رحمت خدا بر ارواح مطهر شهدا و همه جان برکفان اعم از زن و مرد ،بویژه راوی کتاب و خانواده ایشان دید خیلی خوب و نسبتا کاملی در مورد احزاب سیاسی کردستان به خواننده میده و در کل کتاب خوبیه

یکی از بهترین کتاب های خاطرات ودفاع مقدس که جای پرداخت بسیار بیشتر وساخت فیلم رو داره

واقعاً از مطالعه کتاب عصرهای کریسکال خیلی لذت بردم عالی بود

این کتاب هم توپ بود مثل شنام.توی این کتاب هم لحن راوی خاص هست .دوم شخص.این سبک از نوشتن منو همراه میکنه با کتاب.توی بعضی کتابای دفاع مقدسی بیشتر با یک گزارش کار مواجه هستیم اما این کتاب و کتابهایی مثل شلاقهای بی درد و سینای شلمچه با اونا فرق دارن.کیانوش جون ما منتظر سومیش هستیم.

کتاب خوبیه، در ادامه کتاب شنام خونده بشه. البته من کاغذیشو خوندم. اطلاعات خوبی هم از منطقه سردشت میده

خیلی خوب🌹

حتی یه ثانیه از سختی های این عزیز رو نمی تونم تحمل کنم .... خدایا فقط خودت می تونی جواب این همه تلاش بدی ....

سلام ودرودمن به آقای سعید سردشتی .ایشان و خانواده شان خیلی رنج و زحمت کشیده‌اند و مبارزات‌واستقامت ایشان در زمان دفاع مقدس ‌وتحمل سختیها در دوران اسارت وبعد از آن، بسیار جای تقدیر و تشکر دارد خداوند انشاءالله عاقبت بخیری به این عزیزان عطا فرماید.

آقا و خانم سردشتی قلبم از رنج های شما به درد اومد و بهتون برای ثبات عقیده افتخار کردم . گنجی که در اختیار هر کسی نیست.

🌷 نظر ۱) راوی هر چه داشته و افتخار به دست آورده، همگی از مادر شیر زن شان (خاله غنچه)، همسر فداکار و باوفایشان و البته پدر مهربان و دلسوزشان (مام رحمان) بوده است و بس! 🌷 نظر ۲) با خواندن این کتاب به خوبی و کاملا ملموس میتوان زجر و سختی مردم غیور و هموطنان عزیز خطه کردستان را در سالهای دفاع مقدس و اتفاقات پس از آن حس کرد. چه دوران پُرالتهابی را هم‌میهنان عزیز کُرد زبانم سپری کرده اند که تحمل یک لحظه آن واقعا قابل تصور نیست! 🌷 نظر ۳) در حین خواندن کتاب، باعث تعجبم شد که نویسنده کتاب اسامی تمام افراد دخیل در ماجراها و حوادث را با جزئیات در ذهن و خاطر داشته اند و تقریبا همگی را ذکر کرده اند اما نفهمیدم چرا آخر ماجرا واقعا مشخص نشد که خود ایشان چگونه و به چه دلیلی از زندان مخوف دموکرات‌ها در منطقه کریسکان آزاد شدند؟! توصیفات حاکی از آن بود که احتمال آزادی ایشان در حد صفر باشد! آیا مبادله ای صورت گرفت که بنا بر صلاحدید ذکر نشد؟! 🌷 نظر ۴ - پیشنهاد) خوب بود برای تمام یا حداقل شخصیتهای مهم و کلیدی داستان (چه مثبت و چه منفی)، یک زیرنویسی جهت ذکر مختصری از بیوگرافی شان و معرفی دقیقتر این افراد برای خوانندگان کتاب لحاظ میشد. من در حین خواندن کتاب، بنا بر علاقه و شناخت بهتر کاراکترها، اسم شخصیت‌ها را در اینترنت جستجو میکردم اما متاسفانه عمدتا اطلاعاتی از آنها (به خصوص شخصیتهای منفی) نیافتم!

من با این کتاب از طریق تقریضی که رهبرمون بر این کتاب نوشتن و تو اخبار ۲۰وسی معرفی کردن اشنا شدم و شروع کردم به خوندنش.داستانش برام جدید و جالب بود اسم حزب دموکرات و کومله خیلی کم به گوشم خورده بود اما در این کتاب خیلی خوب شرایط کردستان رو دراون زمان توضیح داده بود و ستم هایی که به مردم این منطقه شده و خون هایی که در این منطقه ریخته شده برای ازادی کشور چه ازدست کومله و دمکرات و چه از شر حزب بعث عراق.شادی روح همه ی شهدا صلوات

برای تمامیت ارضی ایران عزیزمان ،چه جانفشانیها که نشده و چه جوانان و خوبانی که فدا نگشته اند...راجع به دموکرات و کومله و اتفاقات کردستان، مطالب جالب و اطلاعات بسیار خوبی را از این کتاب فهمیدم که قبلا این موضوعات را در این حد اصلا نمیدانستم....

من این کتاب رو چندماه پیش میخواستم بخونم ولی بعد پایان اشتراک ماهانه که داشتم دیگه پیگیر نشدم ولی حضرت اقا این کتاب رو معرفی کردن دیگه مطمئن شدم کتاب خیلی عالی هست و نباید فرصت و از دست بدم.

مفید و خواندنی😍 کتاب به دور از تملق وزیاده گویست👌 اطلاعات خیلی خوبی از احزاب و ساز کارشون در قالب خاطره داده شده 📈 فقط اوایل کتاب کمی گزارش گونه و باجملات کوتاه کوتاه نوشته شده اما درنهایت درخاطرات حل میشی😍 خداوند همه دلاورمردان و شیرزنان کشورمون رو حفظ کنه ان شاءالله...🤲🌸

پیشنهاد میدم لذت خوندن کتابی پر اکشن و پر هیجان رو از دست ندید. این کتاب از نظر قصه گویی نقاط قوت زیادی داره.‌ یک جایی البته یک قصه ای لازم به ذکر نیود اما... . این مرد شیر مرده ووووووووو لایق تشویق فراوان

اگر اینها برای انقلاب زحمت کشیدند، ما تا ابد بدهکار انقلابیم

کتاب بی نظیری بود صفحه به صفحه بهتر میشد و با خودش همراهت می‌کرد ذوب در داستان می‌شوی و دوس داری زودتر به آخر برسی و در عین حال دوس نداری تمام شود!! حتما بخوانید تا با جنایات گروهکهای کومله و دموکرات آشنا بشین.... شهید سعید سردشتی ، بعد از تحمل رنج های ناشی از اسرات شهادت گوارای وجودتان باد!

چه کتاب خوبی بود و چقدر از این کتاب ها کم داریم. در حالی که گروههای جدایی طلب و ضد انقلاب کرد همچنان در حال یارگیری و تربیت نیرو هستند. اون موقع کومله و دموکرات، الان پژاک ما هنوز توی اون مرزها و گاها وسط شهرها شهید میدیم. اما چقدر سیمای ضد انقلاب و دربرابرش مقاومت و رشادت این مردم را نشان دادیم؟ فکر میکردم اگر الان شهید صیاد و چمران و کاوه و بروجردی اونجا بودند چه فعالیتی میکردند؟ چقدر کار بر زمین مانده داریم....

اگر کسی تشنه فضائل اخلاقی در بستر داستانی هیجان انگیز است، این کتاب سیرابش می کند. این داستان سرگذشت سلحشوری ها و استقامت جوانان خودجوش ایران اسلامی است. سرگذشت جوان سربدار پاک نهادی که با ارتباط دوستانه با بعضی تشکلهای دینی انقلابی راه مبارزه با هرنوع پلیدی و خیانت و نامردمی را یادگرفت و با تمام وجود به مدد هوش سرشار و همت عالی خود این راه پرفراز و نشیب را ادامه داد و الگوی عینی برای هر انسان آزاده شد.من در مدت سه روز خواندن این کتاب با قهرمانان این داستان(سعید سردشتی و همراهانش) زندگی کردم. به استقامت آنها غبطه خوردم و آرزو کردم که ای کاش چند روزی با آنها زندگی کنم.اصحاب رسانه باید به جای پرداختن به سوژه های تکراری و بی مایه این داستان شکوهمند را درقالب سریالی درازمدت بسازند تاالگویی از تمام فضائل اخلاقی را که جوانانمان تشنه شناخت و عمل به آنها هستند، ارائه دهد.

نویسنده ش خیلی آدم عجیبیه تو دیدار با رهبری می گفت کاش من جای برادرم شهید می شدم آن هم با چشمی اشک آلود! بعد چند ثانیه عجیب در آغوش محبوب جای گرفت. او هم دستی بر سر او کشید که دل آدمیزاد رو از جا می کند گویی که همه غم های او را امام میگیرد و او را خلاص می کند!

بسیار جذّاب تهیّه شده است؛ هم خود سرگذشت این جوان آزاده‌ی کرد جذّاب است و هم نوع نگارش صریح و کوتاه و بی حاشیه‌ی کتاب. آنچه از فداکاری‌های آنان در این کتاب آمده، برایم کاملاً جدید و اعجاب‌آور است. نقش مادر و همسر هم حقّاً برجسته است. ...

خدا رحمتش کنه،بعضی خالصانه همه چیزشون برای خدا میدن وهیچ توقعی از کسی ندارن ،وبرخی هیچ کاری نمی کنن ولی از زمین و زمان توقع دارن،زجر کشیدن تا این کشور ومردمش با انقلابش پا بر جا بمونه.

این‌کتاب‌فوق‌العاده‌بود!به‌کسایی‌توصیش‌میکنم‌که‌هنوز درکی‌از‌‌زندگی،شخصیت‌و‌خانواده‌شهدا،اسرا‌وجانباز‌هاندارن بخونیدش‌سراسر‌لذت:)))) باخط‌به‌خطش‌عشق‌به‌وطنوبچشید:))گوارای‌وجود:)))

چقدر کردهای طرفدار جمهوری اسلامی مظلومند هم از طرف خودی و هم از طرف دشمن همیشه مورد سو ظن اند قشنگ تعبیر شهدای کردستان مظلومند حس میشه به عنوان کسی که توی کردستانم میگم ،الانم وضع همینه کسی سپاه یا نظامی بشه از دو طرف همیشه مورد ظلم میشه مخصوصا از طرف مردم و‌طرفداران کومله که الانم هستن و شهید میکنند مردم رو درکل مردم کردستان رو باید زندگی کرد تا به صفاشون پی برد اگر امکانات بود..

خیلی خیلی کتاب قشنگی بود.البته توصیه میکنم هرکی میخواد«عصرهای کریسکان» رو بخونه، اول کتاب«شنام» رو بخونه، تا با فضای کلی داستان و شخصیت راوی، آشنایی پیدا کنه. واقعا چقدر ایران عزیز ما، به امثال«امیر سعید زاده»و بقیه رزمندگان و سربازان گمنام امام زمان(عج) بدهکار و وامدار است.

عصر های کریسکان... عصر هایی که برای ما شاید معنایی ندهد، اما روزگاری برای اسرای دست دموکرات معنی اعدام با گلوله داشت. دلگیر و ناجوانمردانه. سعید، یکی دیگر از قهرمانانی است که نمی‌شناختم. جوانی باهوش و قوی و زیبا، که آرامش، زندگی در کنار همسر و فرزندان و سلامتی و ... خویش را فدای باورش به خمینی و راه خمینی کرد. نمیشناختمش اما این خسران من بود، زیرا که خدای بالاسر، تک تک لحظات همه ما را میبیند و هیچ خدمتی در راه او بی اجر نمی‌ماند. سعید از بچه های اطلاعات سپاه کردستان است. از اولش چریک و تحصیلکرده و ...نبود، در دانشگاه انقلاب و جنگ اما، او خیلی چیز ها یاد گرفت، خیلی قهرمانی ها کرد، حتی خیلی ها را از دام اعتقاد غلط به کومله و دموکرات نجات داد. او حلال زاده و حلال خور بود. با غیرت و معتقد به باور های اسلامی بود. شکنجه میشد ولی مغلوب پیشنهاد های پول و قدرت اجانب نمیشد. سعید باهوش بود، اما نه بخاطر موفقیت در فرار از زندان کومله یا نجات از زندان دموکرات یا عملیات های بزرگ اطلاعاتی، سعید باهوش بود چون دنیا را به آخرت نفروخت. اما از سعدا غافل نشویم. همسر همچون کوهش، که هر چند در ظاهر یک زن خانه دار و یک مادر از نسل گذشته است، اما زندگی کردن را بلد است، چیزی که شاید صد ها خانم دکتر و مهندس و ... کنونی بلد نیستند. او با حیا، وفادار، قانع و قوی است. پشتوانه ای چون سعدا و خانواده، سعید را در میدان رزم محکم نگه میدارد. آری، کردستان عجیب جایی است. کرد های مرد، و شغال هایی که خود را کرد میدانند، هر دو از یک خاک سر بر آوردند و همان مرد ها ، شغال ها را نفله کردند. و ما چه می‌دانیم که امنیت و آرامش هر لحظه مان را مدیون چه کسانی هستیم...

داستان یک مبارز کُرد واقعی با همراهی همسرش پیشنهاد میکنم همه بخونن مخصوصا کردهای عزیز ایران

عالی😍😍😍کتاب از دستم نمی افتاد😍😍

یکی از راه های اینکه اطلاعات تاریخی مون رو بیشتر کنیم خوندن زنگینامه ها ست. با خوندن این کتاب همزمان که زندگینامه می خونید، با جنایت های برخی ضد انقلاب ها هم بیشتر آشنا میشید. حتما بخوانید.

عالی است. حقا که کتاب بی نظیری است و قبلا چنین روایتی از فداکاری های قوم کرد نخوانده بود. متن روان، شسته و بی حاشیه ای است که تو را در تحیّر این مقاومت ها فرو می برد.

بسیار جذابه، روایتی از تلاش، شجاعت ... و بخشی از تاریخ کشورمون .

درود و سلام خداوند بر مردان و زنان مجاهد و مبارز کشورم افتخار می کنم که در سرزمینی زندگی می کنم که چنین رشادتها و خونهای به پای امنیت و وحدت آن ریخته شده و احساس می کنم بنده نوعی و سایر ایرانیان هم باید همین رویه را ادامه دهند و برای سربلندی این کشور از خود مایه بزارند درود بر شرفت جناب امیر سعید زاده بزرگوار زحمات و مجاهدتهای شما برای ابد در تاریخ این کشور ثبت شده است

نه که قلم بی نقص باشه و نه که داستان آخرت داستان باشه اما این خاطره ست، نه داستان خاطره هایی که باید خوند و باهاشون زندگی کرد و گریه کرد و از زودتر نخوندنش حسرت خورد!

▪︎۵۳▪︎ واقعا من از خوندن کتاب لذت بردم و بعد از مطالعه این دست از کتاب ها به سراغ سرچ کردن مکان ها و افراد روایت رفتم... از کوهای دوله تو می رفتم به سردست و بانه از قلعه دیزه به کوهای کریسکان. خلاصه که کتاب روایت جذابی داره و با وجود سختی های زیاد برای روای اشتیاق خواندن کتاب زیاده، البته در ابتدای کتاب روایت خیلی سریع و تند پیش می ره به میانه کتاب که می رسی جذابیت چندین برابر می شه

واقعا نگاه خواننده را به قوم مظلوم کرد عوض می کند روایت استقامت ایشان پای ایران و جمهوری اسلامی که سعید سردشتی نمونه ای از آنان است، جالب توجه است. جذاب‌ترین بخش کتاب بنظر من شکار توپ کوره بود که خلاقیت، شجاعت و فداکاری در آن موج می زند و اما سعید، یک شهروند کاملا معمولی اما شخصیتی خاص و جالب توجه، مقاوم، توانا و کار آمد، غیرتمند، با اخلاص و خلاصه همین ها انقلاب را به این جایگاه رفیع رساندند چقدر کار مسئولان در مقابل این از جان گذشتگی ها سخت و سنگین است.

این همه خلاقیت و تیزهوشی و ذکاوت در کنار این همه مقاومت و ایستادگی واقعا انسان را متحیر می‌کند. این خانواده صبور و همراه و این ایستادگی و هم دلی شایسته بالاترین تجلیل هاست. وقتی دیدم این رزمنده عزیز بعد از آزادی مورد بی مهری قرار گرفته واقعا کامم تلخ شد. اما پایان خوشش این تلخی را تا حدی فروکش کرد. امیر سعید زاده عزیز باید به همه کودکان مردانگی را بیاموزد و از سختی ها و مشقات راه دفاع از اسلام و انقلاب برایشان بازگو کند.

کتاب ، با نثر روان و داستانی خود،به گوشه ای از جنگ پرماجرای ایران و عراق میپردازد که کمتر برای مخاطبین بازگو شده است. داستان،خواننده را با آنچه در کردستان روی داده است و نیز واقعیت احزاب کومله و دموکرات، و اعتقادات و مرام آنها آشنا میسازد. کتابی است که به بیشتر از یکبار خواندن می ارزد

شناختی بی نظیری از روابط داخلی کومله و دموکرات می دهد و جنایت های این گروهک ها ماجرای کرد غیرتمندی که حاضر به همکاری با کومله و دموکرات نمی شود و سالها اسارت را به جان می‌خرد و سالها خانواده‌اش مورد هجمه آزار و اذیت این گروهک‌ها بوده اند. امیر سعیدزاده از اوج رذالت‌ها و خیانتها و جنایت‌های این گروهک‌ها در حق کردها پرده بر میدارد و در جاهایی از روایتش دردمندانه از چوب حراج زدن به عفت زن باحیای کرد توسط کومله و دموکرات غمنامه می‌سراید! روای در جایی دیگر از کتابش از شعار دموکرات‌ها می‌گوید؛ شعاری که خیلی آشناست و نشان می‌دهد ویروس تجزیه‌طلبی چگونه هنوز دنبال یارگیری برای تکه پاره کردن ایران است؛ چگونه دموکرات‌ها وطن فروشی را شرف و وطن پرستی را بی شرفی جازدند: شعار کومله این است؛ بی‌طرف بی‌شرف است!(صفحه ۶۳)

جنایات کوموله و دموکرات رو ببینید با این کتاب

این کتاب برای آشنایی با گروه‌های ضد انقلاب و تجزیه طلب مثل دموکرات و کومله و غیره و جنایت‌های آنان و شرایط و وضعیت شهر سردشت در اول انقلاب و در زمان جنگ تحمیلی و مبارزه مردم قهرمان و مسلمان کُرد در مقابل این گروه‌های کمونیستی و سوسیالیستی عالی بود.

روایت پر از درد. و بیدارکننده وجدان.

کتابی غنی که در دل آرزو میکنی کاش بازهم ایران عزیزمان مملو از اینگونه مردان و شیر زنان دلیر میشد

یک کتاب جذاب و خوانی 👏👏⚘دوستان برای یک روز هم شده وقتتون رو برای مطالعه این کتاب قرار بدید واقعا کتابی که چشمهاتون در مورد اون زمان و تحولات اون دوران باز میکنه و وقتی خوندید به همه پیشنهاد کنید خوندن این کتاب رو

عالی عالی خدا بهشون سلامتی و طول عمر بده

این کتاب از همه لحاظ عالی بود...حتما بخونیدش و به بقیه هم توصیه کنید بخوننش