بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب و | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب و اثر جلیل صفربیگی

بریده‌هایی از کتاب و

۳٫۷
(۱۵)
نقطه، سر سطر، بچه‌ها بنویسید با خط درشت، عشق را بنویسید تکلیف شب شماست در دفتر دل: صد مرتبه از روی خدا بنویسید
"Shfar"
مجبور شدم که قاتلم را بکشم این آینه‌ی مقابلم را بکشم ـ بین خودمان بماند ـ امروز غروب، تصمیم گرفته‌ام دلم را بکشم
محمد
از من دو ـ سه خط، سکوت باقی مانده
"Shfar"
یک عمر فقط دروغ و تهمت زده‌اند
سیّد جواد
آن روز اسیر دست ظلمت شد آب قربانی غفلت و جهالت شد آب از سوز عطش لبان مولا خشکید والله که آب، از خجالت شد آب
مهدی فیروزان
عمری دل خود، سیاه، بار آوردم یک قلب پر از گناه بار آوردم من قابل اعتنا نبودم ای عشق! شرمنده‌ام افتضاح بار آوردم
مهدی فیروزان
یک عمر فقط دروغ و تهمت زده‌اند از چار طرف به من جراحت زده‌اند تقویم من از سکوت پاییز پر است از زندگی‌ام بهار را خط زده‌اند
پناه
اوضاع زمانه، هیچ، سامان نگرفت دور «شب و روز» نیز پایان نگرفت یک عمر اسیر خشکسالی بودیم ابر آمد و بغض کرد و باران نگرفت
plato
در سینه، کویر لوت باقی مانده دل، لانه‌ی عنکبوت باقی مانده من شاعر کوچه‌های غربت هستم از من دو ـ سه خط، سکوت باقی مانده
িមተєကє .నមժមተ
باید همه را به زیر پا بگذارم تا دست تو را توی حنا بگذارم با این همه شرطی که تو داری باید مرغی بشوم، تخم طلا بگذارم
امیری حسین

حجم

۳۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

حجم

۳۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

قیمت:
۸,۰۰۰
تومان