ما زنها همیشه قوی و جسور هستیم. ما بچهها را تو وجودمون پرورش میدیم و وقتی میمیرن اندوهشون رو تو قلبمون نگه میداریم.
یك رهگذر
فقط ارواح عاشقان واقعی بعد از مرگ یکدیگر را ملاقات میکنند. حتی اگر نتوانند زندگیهای قبل از آن را به یاد بیاورند، با نخستین لمس و نخستین دیدار این حس به وجود میآید.
یك رهگذر
رئیس قبیله مهمترین نکته زندگی را به من آموخت: مرگ حقیقی وجود ندارد. جسم از بین خواهد رفت، اما روح هرگز نمیمیرد. او همیشه از نو متولد میشود. یک بار در کالبد زن و یک بار در کالبد مرد، تا پایان دنیا. در این بین، مهم نیست یک فرد در زندگی بد باشد یا خوب. برای کمک به دیگران خودش را قربانی کرده باشد یا نه. به کسی خسارت زده باشد یا حتی کسی را کشته باشد. مهم نیست که آیا اصلاً هنری خلق کرده یا بهکل وجود خود را هدر داده است.
یك رهگذر
روح آن چیزی نیست که بوداییها، هندوها، مسلمانان، مسیحیان یا یهودیان تصور میکنند. روح مانند طبیعت است. هرچه بیشتر ادعا کنند که دربارهاش میدانند، حقیقت روح را کمتر درک میکنند.
یك رهگذر
- ما دوباره همو پیدا میکنیم.
- چطور میتونی مطمئن باشی؟
- چون عشقمون بزرگتر از اونی هست که فراموش بشه.
یك رهگذر
هیچ چیز بیعیبی در دنیا وجود نداشت.
یك رهگذر
آیا دریا، اشک بینهایت چشمانی که گریه میکنند، بود؟
یك رهگذر
«گاهی غصههای یک دوست مهمتر از غصههای خود ماست»
یك رهگذر
نخستین بار بود که به یک درخت دقت میکردم، به تنه محکمش که هیچ باد و طوفانی توانایی به زمین انداختنش را نداشت، به عبور نور نارنجی غروب خورشید از میان شاخههایش و برگهایی که میدرخشیدند. درخت، به نظرم صلحجو آمد. انگار میگفت: در پناه من از هر گزندی در امانی و از بین برگهایم میتوانی تا آسمان خیره شوی
یك رهگذر
اگر بفهمی یکی دوستت دارد، مُردن زیاد هم بد نیست.
یك رهگذر