بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب داستان مکس و املی | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب داستان مکس و املی اثر داوید زافیر

بریده‌هایی از کتاب داستان مکس و املی

نویسنده:داوید زافیر
انتشارات:نشر روزگار
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۸از ۴ رأی
۴٫۸
(۴)
- مامان، من هیچ‌وقت نمی‌تونم مثل تو شجاع باشم. - البته که می‌تونی. هر موجودی این توانایی رو داره. - چطور؟ - مثل پدرت باش. - منظورت چیه!؟ - قلب بزرگی داشته باش. - به چه درد می‌خوره؟ - اونایی که قلب بزرگی دارن می‌تونن معجزه کنن. «آناتیاری» کمی فکر کرد، بعد پرسید: - اما این چه ربطی به شجاعت داره؟ - اگه قلب بزرگی داشته باشی، می‌تونی کار بسیار شجاعانه‌ای انجام بدی. - و اون چیه؟ - دوست داشتن! - برای دوست داشتن باید خیلی شجاع بود؟ - با دوست داشتن، می‌تونی هر سرنوشتی رو تغییر بدی.
یك رهگذر
او احساسش را به من هدیه داد. بهترین کاری که یک دوست می‌تواند بکند. تصمیم گرفتم من هم دوستش داشته باشم!
یك رهگذر
در این دنیا چیزهای زیادی بهتر از زیبایی وجود دارند.
یك رهگذر
وقتی هیچ‌کس نمی‌تونه بهت کمک کنه، باید خودت به خودت کمک کنی.
یك رهگذر
- بدون تو اصلاً زندگی قشنگ نیست. «مکس» زوزه‌اش را قطع کرد و من را بویید و آخرین رایحه عطرم را که هنوز از سرما در امان بود، نفس کشید: - چطور...منظورت چیه؟ - اگه به زباله‌دونی نیومده بودی، برای همیشه اونجا می‌موندم. بدون اینکه بفهمم دنیا چه شکلیه. بدون اینکه دنیا رو کشف کنم. بدون اینکه معنی بودن خودم رو بفهمم. برای همه اینا ازت ممنونم.
یك رهگذر
یک دوست، تا زمانی که به یاد او هستی زنده است، حتی اگر دیگر نباشد.
یك رهگذر
عشق اشکال مختلفی دارد. عشق به طبیعت، عشق به مادر، عشق به خواهر، عشق به کسی که حتی باعث عذابت می‌شود، عشق به کسی که شادی‌اش را با تو تقسیم می‌کند و عشق به کسی که دوستش داری
یك رهگذر
- لطفاً قبل از من نمیر! متحیر پرسید: - چی؟ - لطفاً قبل از من نمیر، نمی‌تونم داغت رو تحمل کنم. - من قبل از تو نمی‌میرم. آهنگ صدایش لرزه به تنم انداخت. - بهم قول می‌دی؟ کمی فکر کرد. احتمالاً چون غیرممکن بود بتواند چنین قولی بدهد. در دنیایی که جوان‌ترها قبل از پیرها می‌میرند، چطور ممکن است یکی قول بدهد که بیشتر از آن یکی زنده بماند تا مجبور باشد غم دوری‌اش را تحمل کند؟ - اگه این آرزوت باشه. آروم گفتم: - آره، آرزومه. - پس من بهت قول می‌دم که از تو بیشتر زنده بمونم.
یك رهگذر
اگر مرگ یک بار دیگر آن‌قدر به ما نزدیک شود، آرزو می‌کنم زودتر از او بمیرم. نمی‌توانم بایستم و ببینم چطور او این دنیا را ترک می‌کند.
یك رهگذر
- خب، این جرأت رو از کجا آوردی؟ - برای اینکه دیدمش! - کی رو؟ - اون زن رو. - متوجه نمی‌شم! - اگه اون ما رو پیدا کنه... - پیدا نمی‌کنه. - اما اگه پیدا کرد...و بخوایم از دستش خلاص شیم.... -...باید کشتن یاد بگیری؟ - آره، باید کشتن یاد بگیرم. آهی کشید، سکوت کرد و بعد ادامه داد: - اگه نتونم ازت دفاع کنم پس لایقت نیستم.
یك رهگذر

حجم

۲۶۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

حجم

۲۶۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
تومان