بریدههایی از کتاب اول شخص مفرد
۳٫۵
(۳۰)
تازه فهمیدم چقدر خستهام. خستگی عجیبی بود. انگار از مدتها پیش فرسوده بودم و کاملاً از آن غفلت کرده بودم و حالا یکباره به سراغم آمده بود.
da☾
چهچیزهایی در دنیا وجود دارد که آدم روحش هم از آن خبر ندارد.
da☾
یک اسم خشکوخالی گاهی میتواند قلب آدم را به لرزه دربیاورد.
Mary gholami
«دوست داشتنِ دیگری یکجور بیماری روانی است که بیمههای تأمین اجتماعی پوشش نمیدهند.»
Mary gholami
«دوست داشتنِ دیگری یکجور بیماری روانی است که بیمههای تأمین اجتماعی پوشش نمیدهند.»
baaraan
دوست داشتنِ دیگری یکجور بیماری روانی است که بیمههای تأمین اجتماعی پوشش نمیدهند.
pejman
آدمی در یک چشمبههمزدن پیر میشود (شاید هم اصلاً عجیب نباشد). هر لحظه کالبد ما در سفری بیبازگشت بهسوی نیستی و زوال پیش میرود و قادر نیستیم عقربههای ساعت را به عقب برگردانیم. چشمانم را میبندم، دوباره میگشایم و در این اثنا اوضاع جهان به منوال سابق نیست. در کشاکش بادهای سهمگین زمستانی، همهچیز، بانشان یا بینشان، بیهیچ ردپایی محو میشود. دیگر به خاطرات هم نمیتوان اعتماد کرد. آیا کسی پیدا میشود که خاطرات گذشته را موبهمو در خاطر داشته باشد.
اگر بخت یارمان باشد چند واژه با ما میماند. شبهنگام خاطرات به بالای کوه میروند، گودالی در قدوقامت خود حفر میکنند، به درون آن میخزند و در آنجا برای همیشه آراموقرار میگیرند
صبا
هیچچیز ارزشمندی در این جهان وجود ندارد که بهآسانی به دست آید.
یك رهگذر
پیرمرد سرش را تکان داد و گفت: «البته که نه، حدس میزدم. در مدرسه که اینها را یاد نمیدهند. خودت هم میدانی، مسائل مهم را در مدرسه درس نمیدهند.»
melik
همچون دو خط موازی بودیم که در نقطهای به هم رسیدیم و سپس هریک راه خودمان را رفتیم.
da☾
از دست رفتن رؤیاها بهمراتب اندوهبارتر از مرگ موجودی زنده است. گاهی اوقات به خودم میگویم اصلاً منصفانه نیست.
پویا پانا
زن هرچقدر هم خوشگل باشد همیشه عیوبی دارد و هرچقدر هم زشت باشد همیشه بخشی از وجودش زیباست و برخلاف زنان زیبا از آن بخش لذت میبرد، بی آنکه برایش در حکم استعاره یا جایگزین باشد.
Mary gholami
تجدید خاطرات به اسبابی برای برانگیختن احساسات ارزشمند و حتی بقا مبدل شده بود
pejman
تمام آمال و آرزوهای دوران جوانیام جملگی از دست رفته؛ برای همیشه. از دست رفتن رؤیاها بهمراتب اندوهبارتر از مرگ موجودی زنده است.
bita yaghubii
«دوست داشتنِ دیگری یکجور بیماری روانی است که بیمههای تأمین اجتماعی پوشش نمیدهند.»
لیلا یزدی
اگر مسیر دیگری را انتخاب کرده بودم، بهاحتمال بسیار زیاد، الان اینجا نبودم. ولی از اینها که بگذریم، آن آدم در آینه کیست؟
da☾
مدتی طولانی از شهر محل تولدم دور بودهام و
اینجا، در این جزیرهٔ کوچک و دورافتاده، در جریان آبهای اقیانوس
قلبم به درد میآید.
da☾
فکر میکنم عشق همان سوخت ضروریست که به ما امکان ادامهٔ زندگی را میدهد. ممکن است آن عشق روزی تمام شود یا ممکن است به جایی نرسد. اما حتی اگر از بین برود یا یکطرفه هم باشد، بازهم میتوانی به خاطرهٔ دوست داشتن یا عاشق کسی بودن بچسبی؛ و این منبع ارزشمندی از گرماست.
da☾
زندگیمان صرفاً پر شده از ظواهر و تجملات و زرقوبرقهای موقتی و زودگذر.
da☾
گاهی اوقات احساس میکنم به درکی سطحی از آن دایره نائل آمدهام؛ درکی عمیقتر، اما همیشه دیریاب بوده و این بارهاوبارها برایم پیش آمده است. این دایره، به ظن قوی، دایرهای ملموس و عینی نیست؛ بیشتر انتزاعی است و در ذهن ما حیات دارد. این شهود من است. وقتی به فردی عشق و محبت واقعی نثار میکنی یا فردی را مورد شفقت و دلجویی قرار میدهی یا تصویری آرمانی از جهان در ذهن خود تجسم میکنی و هر زمان که ایمان میآوری (یا چیزی شبیه به آن)، آنجاست که وجود این دایره را بدیهی میانگاری و آن را با تمام وجود حس میکنی.
کاوشگر
حجم
۱۳۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه
حجم
۱۳۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه
قیمت:
۳۹,۵۰۰
تومان