بریدههایی از کتاب تنها علاج
۴٫۱
(۱۱)
امروز دوران این گفتمان است که باور کنیم: «تنها و تنها با امام حسین میتوان نجات پیدا کرد» و نه این که او را صرفا به عنوان یک رویکرد در کنار رویکردهای دیگر بپذیریم؛ اینجا داستان «فمعکم معکم لا مع غیرکم» است، نه «لا مع عدوکم» باید به یقین رسید که «من بیحسین نمیتوانم»
سید
در مورد خاک تربت گفتهها زیاد است، اما این سخن رمزآلود امام کاظم حساب تربت امام حسین را حتی از حساب تربت مابقی اهلبیت جدا میکند هرچند که «کلهم نور واحد».
امام کاظم در ضمن حدیثی که از رحلت خویش خبر داد فرمود: «چیزی از خاک قبر من بر ندارید، تا به آن تبرک جویید چرا که هر خاکی بر ما حرام است جز تربت جدم حسین که خداوند آن را برای شیعیان و دوستان ما شفا قرار داده است. »
کربلایی
باید دعای مکارم الاخلاق به عنوان یک مبارزه پنهان برای درمان رذایل اخلاقی که منجر به فاجعه کربلا شد، بازخوانی شود. ابزاری به نام دعا در دست یادگار کربلا و فرزند عاشورا که کربلای ۶۱ هـ . ق را در آن آسیبشناسی کرده است و اصلا علت آن فاجعه را انحطاط اخلاقی میداند.
کربلایی
اگر حسین همتا و عِدل قرآن است، روش رسیدن به یکی، قابل الگوبرداری و الهامبخشی برای دیگری خواهد بود. قرآن طالب خود را آزمایش میکند و تا مطمئن نشود که جوینده حقیقی است، چیزی به او نخواهد داد. هرچند قرآن کتابی ساکت است، اما کتابی بیتفاوت نیست که برایش فرق نکند که خواننده او کیست!
قرآن از ضمیر خواننده خود باخبر است. گاه مدتها خواهان خود را امتحان میکند تا ببیند طالب حقیقی است یا خیر. اما اگر صبر و اصرار و پافشاری باشد و نیت را نیز خالص ببیند او را مأیوس نخواهد کرد.
کربلایی
انس با قرآن باید به گونهای باشد که اصلا زمان را با قرآن احساس نکنی. تا چشم به هم بزنی، تمامی قرآن کل شبت را فرا بگیرد و تو غرق معنا باشی!
یکی از دلایلی که باعث میشود در اجرای برنامهها موفق نباشیم این است که دلسردی بر ما مسلط میشود. اینکه حبیب شب تا صبح قرآن میخوانده است نشان میدهد که به برنامهاش عشق میورزیده و با آن انس داشته است. در این جمله امام به حبیب سوز عشق به چشم میآید.
کاربر ۴۹۷۴۷۸۶
«لِلهِ درک یَا حَبیب لَقَدْ کُنْتَ فَاضِلاً تَخْتِمُ الْقُرآنَ فِی لَیْلَة وَاحِدَة!!»
کاربر ۴۹۷۴۷۸۶
امام کاظم در ضمن حدیثی که از رحلت خویش خبر داد فرمود: «چیزی از خاک قبر من بر ندارید، تا به آن تبرک جویید چرا که هر خاکی بر ما حرام است جز تربت جدم حسین که خداوند آن را برای شیعیان و دوستان ما شفا قرار داده است. »
کوشکی
حضرت حق چهار چیز در عوض شهادت به امام داد:
أَنَّ اللهَ عَوَّضَ الْحُسَیْنَ علیه السلام مِنْ قَتْلِهِ أَرْبَعَ خِصَالٍ
۱. جَعَلَ الشِّفَاءَ فِی تُرْبَتِهِ؛
۲. وَ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ تَحْتَ قُبَّتِهِ؛
۳. وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ؛
۴. وَ أَنْ لَا تُعَدَّ أَیَّامُ زَائِرِیهِ مِنْ أَعْمَارِهِمْ
کوشکی
با عرفهات آنچنان پیشخوانی روضههایت کردی و در ذکرهایت نعمتهای خدا و شکر او که همه نعمتهای خدا در پیکرت روضهخوان تو شد به اشارت دعای عرفه؛ لب... دندان... مو... صورت... قلب...
کوشکی
این توصیه بزرگانی چون مرحوم علامه قاضی است که فرمودند: «علیکم بقرائة القرآن الکریم فی الیل بالصوت الحزین فهو شراب المومنین»
کوشکی
هرچیزی به حبیب دادند از دو چیز بود:
شب زنده داری (فی لیلة واحده)
قرآن (تَخْتِمُ الْقُرْآن)
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ
از یمن دعای شب و ورد سحری بود
کوشکی
با انس با قرآن میشوی حبیب قرآنی، فقط باید فقر و احساس نیاز به قرآن را حس کنی! از خدا این فقر و عطش را بخواهید.
کوشکی
اگر عطش را از امام حسین (ع) بخواهی، امام، حبیب و عطش او را به تو نشان میدهد. هرشب با قرآن باشی و سیر نشوی.
همیشه احساس نیاز کن چون فقیری (یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَی اللَّـهِ وَاللَّـهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ) (فاطر/۱۵)
کوشکی
سرّ این که گفتهاند شما روایات را بر قرآن کریم عرضه کنید تا روشن شود که مخالف قرآن نیست، برای این است که معلوم بشود آیا این کار، کار امام بود یا نبود؟ آیا این سخن، سخن امام بود یا نبود؟ آیا این تقریر و امضا، امضای امام بود یا نبود؟ یعنی ما برای اصل مطلب باید به قرآن رجوع کنیم.
وگرنه اگر کسی در خدمت امام باشد و ببیند امام چنین سخنی را گفت، یقینا حجت است و نیازی به عرضه به قرآن کریم ندارد.
کوشکی
باید به یقین رسید که «من بیحسین نمیتوانم»
حسین، کرانناپیداست و اصلا اسلام هم هرچه دارد از عاشوراست و آنچه دیگران ندارند نزد اوست: «کل الخیر فی باب الحسین»، آنچنان که دیگر امامان هم شیفته و مشتاق او شدهاند.
کوشکی
در فقه گفته میشود آب قلیل اگر به کر متصل باشد دیگر حکم آب کر را دارد. اصحاب هم اینگونه بودند خود را به اقیانوسی وصل کردند که برای همیشه حضور دارد پس آنها هم حضورشان همیشگی است. این سرّ جاودانگی اصحاب امام حسین (ع) با خود امام است
کوشکی
کسی که برای دریافت پیامش، ضرورتی به عنوان دین و باورهای آیینی مثل اسلام هم مطرح نیست، آنچنان که خود او در واپسین لحظاتش این مطلب را گوشزد میکند، اگر دین ندارید هم میتوانید مخاطب این پیام باشید، آزادمردان جهان با کلام او آشنایند. این مطلب را از یکی مثل گاندی هندی باید پرسید که دستگاه فکریاش را با حسینبنعلی پایهریزی میکند و کشورش را از دست استعمار دشمن نجات میدهد.
درسهای زندگانی بلند او، فرا زمانی و فرا مکانی است
کوشکی
به راستی، اگر بنا باشد برای یک گروه مسیحی یا اصلا غیر مسلمان، از عاشورا و نهضت حسینی بگویید کدام صحنه را بازگو خواهید کرد؟ از چه ادبیاتی استفاده خواهید کرد؟ مورد کاوی؟ تراژدی؟ درام؟ فاجعه تاریخی؟ اتفاق؟ جغرافیا؟
اصلا در دانشگاه هاروارد از امام حسین (ع) چه میشود (و باید) گفت؟ برای تقریری فراگیر از عاشورا از چه گفتمانی باید (و یا نباید) استفاده کرد؟
کوشکی
اشک محرم، زلالتر از پیش شده و پذیرای اشراق انوار حسینی، باید با عزمی راسختر به این مسیر نورانی و متبرک و پرشور ادامه دهیم که بیشک آخرالزمان در کف عاشوراییان
کاربر ۱۴۹۲۰۳۸
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان