بریدههایی از کتاب استعداد نافرمانی و شکستن قوانین کار و زندگی
نویسنده:فرانسسکا جینو
مترجم:یاسمین شاکری
انتشارات:بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۸از ۱۳۰ رأی
۳٫۸
(۱۳۰)
زمانی که کار را با هدف یادگیری انجام دهیم ــ نظیر افزایش تبحر، کسب مهارتهای تازه، تسلط بر موقعیتهای جدید ــ نسبت به زمانی که نتیجهمحور هستیم، عملکرد بهتری خواهیم داشت. وقتی انگیزهٔ ما یادگیری باشد تا اجرا، آزمونها را بهتر جواب میدهیم و نمرههای بهتری میگیریم. همچنین در حل مسئله و شبیهسازیها به موفقیتهای بزرگتری دست مییابیم. انگیزهٔ یادگیری به ما کمک میکند که پس از آموزش، رتبههای بالاتری بهدست بیاوریم.
Dr.FtmFatemi
. تمایل ما به تغییر رفتار، نتیجهٔ فشاری است که اطرافیانمان به ما وارد میکنند.
Dr.FtmFatemi
نافرمانها قلباً دلبستهاند. آنها انرژی و تابآوری ذهنی بالایی دارند که در کار و روابط شخصی سرمایهگذاری میکنند. آنها حتی زمانی که طی کردن راه طاقتفرسا میشود، مقاومت میکنند. آنها از کارهایی که انجام میدهند و از کسانی که میشناسند، الهام میگیرند. نافرمانها خود، منبع الهاماند. نافرمانها به لطف دلبستگیشان، آدمهای موفقی هستند.
arezou
او رئیس قلمرو خودش بود، یک نافرمان.
imaanbaashtimonfared
هر چه سطح فروتنی فکری بالاتر باشد، تمایل بیشتری برای شنیدن نظراتی داریم که با ما همسو نیستند.
کاربرm-jamali
در این کتاب، شما را با استعدادهایی که بهکرّات در نافرمانها دیدهام، آشنا کردم: نوآوری، کنجکاوی، وسعت دید، تنوع و راستین بودن. نکتهٔ جذاب، فصل مشترک همهٔ این "استعددها" است: همگی راههایی بهسوی دلبستگی هستند. استعداد نوآوری کمک میکند با ملالت حاصل از روزمرگی و سنتها مقابله کنیم.
عمیق و بی انتها
در مورد روابط نزدیک، دلبستگی و اشتیاق شدید منجر به تعهد طولانیمدت، شادی و رضایت بیشتر و تمایل قویتر نسبت به همیاری در مواجهه با مصیبتهاست. در مورد والدین، دلبستگی موجب اعتماد بیشتر بین والدین و فرزندان، تعهد بیشتر نسبت به خانواده و لذت بیشتر از پویایی خانواده، خواهد شد.
عمیق و بی انتها
عملکرد شرکتهایی که کارکنان دلبستهای دارند، نسبت به آنهایی که از کمبود دلبستگی کارکنانشان گزارش میدهند، دویست درصد بهتر است.
عمیق و بی انتها
خطر باور همه چیزدانی، ما را بهسمت توجیه عقلانی نظرات و تصمیمات قبلیمان سوق میدهد. هر چه میزان تجربه بیشتر شود این پافشاری هم افزایش مییابد.
عمیق و بی انتها
بداهه به ما میآموزد، گاهی بد نیست شرایط نامساعد را تجربه کنیم. آسایش و راحتی، بیش از حد جدی گرفته شدهاند. آنها برخلاف تصورمان، ما را شاد نمیکنند. با آنهمه آسودگی، توان پیشبینی اینکه چه اتفاقی در آینده رخ میدهد را از دست میدهیم. اگر نمیخواهیم آینده با هدایایش ما را غافلگیر کند، بهتر است مثل کودکی که خواب بابانوئل را میبیند زندگی نکنیم.
عمیق و بی انتها
وقتی برای حرف زدن مردد میمانیم، سلامتیمان به خطر میافتد. هر چه رفتارهای ساختگی بیشتری داشته باشیم، اضطرابمان بیشتر میشود، احساس تندرستی کاهش مییابد و بیشتر مستعد فرسودگی خواهیم بود.
عقل سرخ
شرکتکنندگان را به گروههای چهارنفره تقسیم کردم. داخل اتاق تعدادی هنرپیشه، دستمزد گرفته بودند که تیشرت تا بزنند. گروههای چهارنفره داخل اتاق میشدند. برای بعضی از گروهها روند صحیح تا زدن تیشرت ارائه میشد. برای بعضی هم یکسری کارهای نامربوط، نظیر انباشتن سه تیشرت روی هم قبل از تا زدن یا تا زدن و باز کردن آستینها، به روند کار اضافه شده بود. در آغاز تحقیق به شرکتکنندگان گفته میشد که با احتساب تعداد تیشرتهایی که در زمان معینی تا میزنند، دستمزد دریافت میکنند (افزودن مراحل غیرضروری سرعت کار را کم میکرد). شرکتکنندگان چند دقیقهای روش تا کردن تیشرت را تماشا و سپس کارشان را آغاز میکردند. هر کدامشان به مدت ده دقیقه تیشرت تا میزدند. سپس گروه بعدی وارد میشدند. روش آنها را تماشا میکردند و کار را تحویل میگرفتند. این الگو ششبار با گروههای چهارنفره تکرار شد.
میان شرکتکنندگانی که روش نادرست تازدن تیشرتها را دیده بودند، ۸۷ درصد همان روش گروه هنرپیشهها را تقلید کردند. در نتیجه پول کمتری نسبت به گروه دیگر دریافت کردند. گروهی که از روش ناصحیح تقلید کرده بودند، همان روش را به گروههای دیگر هم منتقل کردند. از ۳۳۶ نفری که در این تحقیق شرکت کردند، فقط سه نفر سؤالاتی پرسیدند، یا در مورد ناکارآمد بودن روش نظر دادند.
Rasoul
از دانشجویان کالجی در امریکا، خواستیم مقابل توصیفی که از شکل و شمایل استاد یک مدرسهٔ بسیار خوب و سطح بالا ارائه میدهیم، واکنش نشان دهند. برای عدهای از آنان، استادی چهلوپنجساله با تیشرت و ریش را توصیف کردیم. اما برای گروه دیگر از یک آدم اتوکشیده گفتیم که کراوات میبندد. بهنظر دانشجوها، استادی که تیشرت داشت باسوادتر بود. اینکه یک فرد عدم تطابق با هنجارها را آگاهانه انتخاب کند، حائز اهمیت است.
Rasoul
از زنی سیوپنجساله که وارد بوتیک میشد، دو جور عکس چاپ کرده بودیم. در یکی از عکسها پیراهن و کت خز به تن داشت و در عکس دیگر لباس ورزشی پوشیده بود. از دستیاران فروش بوتیکهای لوکس، خواستیم که به سؤالات ما پاسخ دهند. سؤال اول اینکه بهنظر آنها کدام زن خریدار واقعی است. دیگر اینکه طبق ارزیابی آنها کدام یک آدم معروف و محبوب یا مهمی است. این ارزیابیها، بهعنوان معیارهای فروشندگان در تشخیص مشتری بالقوه، مورد استفاده قرار گرفتند.
برخلاف انتظار شما، خانم شیک با کت خزش کمتر از خانمی که لباس ورزشی داشت، امتیاز گرفت. دستیاران فروش از ته دل باور داشتند آدمهایی که لباسهای غیررسمی میپوشند، بهعمد از هنجارهای رفتاری مناسب سرپیچی میکنند. یکی از دستیاران فروش گفت: "آدمهای ثروتمند خیلی بد لباس میپوشن تا برتریشون رو ثابت کنن. اگر جرئت داشته باشی که با لباسهای خیلی غیررسمی وارد این بوتیکها بشی، حتماً میخوای یه چیزی بخری." اینکه فرد در چه متن و محیطی باشد، نقش مهمی ایفا میکند. همین عکسها را به آدمهایی که در ایستگاه مرکزی متروی میلان ایستاده بودند، نشان دادیم. آنها به خانم خزپوش رأی دادند.
Rasoul
تفاوت بین یک بانو با دختری گلفروش در طرز رفتار آنها نیست، بلکه در نوع رفتار دیگران با آنهاست.
جورج برنارد شاو، پیگمالیون
الهام راگا
تمام این پرسشها نیازمند پاسخ بودند. هودینی با شتاب به خانه رفت و طنابی پیدا کرد که بین دو درخت ببندد. پشتکوارو روی طناب آسان نبود. اولینبار که سعی کرد، به زمین افتاد. با پشتکار یاد گرفت روی طناب راه برود. اما او که نمیدانست آن مرد در سیرک از محافظ دندان استفاده کرده، در اولین تلاشش برای گرفتن طناب بین دندانها و آویز شدن، دو دندان پیشش را از دست داد. کنجکاو بودن بها دارد.
دیار
پژوهش خود من، نشان داد که آدمهای کنجکاو به چند دلیل در محل کارشان تبدیل به ستاره میشوند: آنها شبکهٔ ارتباطی بزرگتری دارند؛ پرسیدن برایشان راحت است؛ راحتتر با دیگران در محل کار رابطه ایجاد کرده و این ارتباط را تقویت میکنند. روابطی که میتوانند برای پیشرفت و موفقیت شغلی حیاتی باشند. شرکت هم از وجود این افراد بهره میبرد. زیرا این کارمندان کنجکاو، ارتباطات بیشتری با بقیه دارند و میتوانند به دیگر کارکنان هم برای چیره شدن بر چالشهای کاری کمک کنند. آنها انگیزهٔ بیشتری برای سنگ تمام گذاشتن دارند.
الهام راگا
پژوهشها نشان دادهاند که کنجکاوی، با رضایت بیشتر و احساس حمایت اجتماعی عمیقتر در روابط موجود همراه است. بعد از یک روز کاری که به خانه برمیگردید، اگر از همسرتان بپرسید روزش را چگونه گذرانده، این کنجکاوی حس ارتباط بیشتری را بین شما ایجاد میکند. در روابط تازه شکلگرفته، اگر طرف مقابل سؤالاتی را از شما بپرسد که باعث شود بیشتر در مورد خودتان بگویید، آشنایی لذتبخشتری خواهید داشت. این کار، هیجان شما را نیز برای ایجاد رابطههای جدید افزایش میدهد. وقتی با پرسشهایتان ابراز کنجکاوی میکنید، دیگران هم مسائل بیشتری را با شما به اشتراک میگذارند و در نهایت، لطفتان را جبران کرده، از شما هم بیشتر سؤال میکنند. این بده بستانی است که صمیمت را تقویت میکند.
الهام راگا
تحقیقات ما نشان داده که مردم افرادی را که بیشتر میپرسند، بیشتر دوست دارند. وقتی با کسی قرار آشنایی دارید، اگر بیشتر سؤال کنید، احتمال برگزاری دومین قرار، بیشتر خواهد بود.
الهام راگا
اغلب اوقات طرز فکر ما در مورد پرسشگری، مخصوصاً اگر در مناصب مدیریتی باشیم، اشتباه است. میترسیم، زیرا همهٔ پاسخها را نداریم، و از اینکه دیگران در موردمان پیشداوری منفی کنند میترسیم. درحالیکه، واقعیت دقیقاً برخلاف این است. زمانی که با دیگران تعاملاتی در قالب پرسشگری داشته باشیم، روابطمان قویتر میشود. زیرا برای یاد گرفتن از آنها، شنیدن نظراتشان و آشنایی بیشتر، علاقهٔ واقعی نشان میدهیم. در نتیجه، اعتمادشان را بهدست میآوریم و رابطهٔ دلچسبتر و صمیمیتری برقرار خواهیم کرد. اگر نگران این هستید که پرسیدن ممکن است نشانهٔ بیکفایتی شما باشد، دچار اشتباهید: آدمهای پرسشگر از دید مردم باهوشترند.
الهام راگا
حجم
۳۴۲٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۳۴۲٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
قیمت:
۱۲۴,۰۰۰
۶۲,۰۰۰۵۰%
تومان