بریده‌هایی از کتاب چگونه دیگران را مدیریت کنیم

به یاد داشته باشید که اعمال، بسیار قدرتمندتر از کلمات هستند.

بچه‌ها بیشتر تحت تاثیر آنچه می‌بینند قرار می‌گیرند تا آنچه شما می‌گویید. آن‌ها شما را صادق می‌پندارند. اگر شما پیوسته بالای منبر رفته و مطالبی را به آن‌ها گوشزد کنید و تصادفاً خود آن‌را انجام ندهید، آن‌ها آن‌را مستقیماً به رویتان می‌آورند. من به دخترم می‌گفتم که غذا خوردن در حالی که آرنج‌هایت را روی میز گذاشته‌ای مودبانه نیست، سپس هنگام شام در حالی که آرنج‌هایم را روی میز گذاشته بودم، او گفت بابا آرنج‌هایت روی میزه.“ خیلی باید مرد باشید که بگویید” حق با توست“، و آرنج‌های‌تان را از روی میز بردارید

یک رهبر، استانداردها را ایجاد کرده و سپس به آن‌ها می‌چسبد.

رهبری با تمرکز عالی و اعتماد به‌نفس، چیزی است که یک تصور را به واقعیت تبدیل می‌کند.

اولین گام به سمت موفقیت، تشخیص توانایی‌های رهبری خودتان می‌باشد.

توانایی برقراری ارتباط مطلوب چیزی است که شعلهٔ اشتیاق درونی افراد را روشن می‌کند.

۱. برقراری ارتباط را در راس اولویت‌های خود قرار دهید. ۲. آمادهٔ شنیدن حرف‌های دیگران بوده و در دسترس آن‌ها باشید. ۳. فضایی پذیرنده برای برقراری ارتباط بوجود آورید.

همهٔ نظرات عالی در جهان در صورتی که با دیگران مطرح نشوند، بی‌ارزش هستند.

لازم نیست گفت‌وگوها در اتاق‌های کنفرانس بزرگ صورت گیرند. برخی از بهترین گفت‌وگوهای گروهی به صورتی ظاهراً غیررسمی رخ می‌دهند.

” یک رهبر باید در ابتدا یک تصویر از وضعیت آیندهٔ مطلوب و ممکن سازمان مورد نظرش در ذهن خود ترسیم کند. این تصویر، که ما آن‌را دوراندیشی می‌نامیم، ممکن است همانند یک رویا مبهم یا همانند یک هدف و یا بیان وظیفه دقیق و مشخص باشد.“

یک روز ظهر وقتی اسکوآب داشت در یکی از کارخانه‌های فولادسازیش قدم می‌زد با جمعی از مردانی مواجه شد که درست زیر تابلوی سیگارکشیدن ممنوع، داشتند سیگار می‌کشیدند. فکر می‌کنید که او به تابلو اشاره کرد و گفت:” نمی‌تونید بخونید؟“ مطمئناً خیر، این‌کار از استاد ارتباطات انسانی بعید است. آقای اسکوآب خیلی دوستانه با آن‌ها گفت‌وگو کرد و هرگز درباره اینکه داشتند زیر تابلوی سیگارکشیدن ممنوع سیگار می‌کشیدند چیزی نگفت. در آخر وی به آن‌ها چند سیگار داد و با برقی در چشمانش گفت:” پسرا ممنون می‌شم اگر بیرون سیگار بکشید.“ این تمام چیزی بود که او گفت. آن مردان فهمیدند که اسکوآب متوجهٔ تخلفشان شده است، و برای اینکه آن‌ها را تحقیر نکرده بود خیلی خوشحال بودند. دیل کارنگی

آیا آماده‌اید تا روابط خود را با آرامش و موفقیت بیشتری مدیریت کنید؟

جان رمپی مدیر مسئول توسعه در کارخانهٔ نساجی پیشروی میلیکن و شرکا می‌گوید: ” مهارت‌های خوب و برقراری روابط انسانی، توانایی تغییر دیگران را از سازماندهی گرفته تا هدایت دارند. افراد می‌توانند یاد بگیرند که از نظارت کردن به هدایت نمودن، از رقابت به همکاری، از عمل تحت سیستمی رازگونه و سربسته به کار کردن تحت سیستمی براساس بیان اطلاعات مورد نیاز از یک روش منفعلانه به روشی خطرپذیر و از نگاه هزینه‌ای به افراد به نگاه سرمایه‌ای به آن‌ها تغییر رویه دهند.

جان رمپی مدیر مسئول توسعه در کارخانهٔ نساجی پیشروی میلیکن و شرکا می‌گوید: ” مهارت‌های خوب و برقراری روابط انسانی، توانایی تغییر دیگران را از سازماندهی گرفته تا هدایت دارند. افراد می‌توانند یاد بگیرند که از نظارت کردن به هدایت نمودن، از رقابت به همکاری، از عمل تحت سیستمی رازگونه و سربسته به کار کردن تحت سیستمی براساس بیان اطلاعات مورد نیاز از یک روش منفعلانه به روشی خطرپذیر و از نگاه هزینه‌ای به افراد به نگاه سرمایه‌ای به آن‌ها تغییر رویه دهند.

برنده‌ها، سازمان‌هایی با رهبرانی باهوش و خلاق خواهند بود که می‌دانند چطور با افراد ارتباط برقرار کرده و به نحو موثری آن‌ها را در داخل و خارج شرکت ترغیب کنند.

هرچه امکانات برقراری ارتباط بیشتر باشد، انجام آن با عدم توفیق بیشتری مواجه می‌شود. اگر مردم ندانند که چطور آن‌ها را با یکدیگر در میان بگذارند. این اطلاعات به چه درد می‌خورد.

اینکه وسایل ارتباطی به راحتی در دسترس هستند به این معنا نیست که افراد یاد گرفته‌اند به خوبی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. تا بحال چنین چیزی حاصل نشده است

پیام دمینگ برای ژاپنی‌ها: سعی نکنید دستورالعمل‌های پیچیدهٔ مؤسسات بزرگ را کپی کنید. در عوض، نوع جدیدی از یک شرکت ژاپنی بسازید (شرکتی که به نقش کارکنان، بهبود کیفیت و رضایت مشتریانش متعهد باشد) و روی متحد کردن تمامی کارکنان برای رسیدن به این اهداف کار کنید.

در زمانی که آمریکایی‌ها در حال لذت بردن از میوه‌های دوران پس از جنگ جهانی دوم بودند، ژاپنی‌ها داشتند به آینده می‌اندیشیدند. بسیاری از تاسیسات زیر بنایی آن‌ها نابود شده بود. همچنین برای تولید کالاهای نامرغوب و ارزان و ارائه خدمات درجه دو به مشتریان شهرتی جهانی داشتند. اما پس از آن همه سختی که متحمل شدند آماده بودند تا از اشتباهاتشان درس بگیرند. به همین علت از کشور خود خارج شدند و بهترین مشاورانی را که می‌توانستند بیابند از جمله دکتر وابلیو ادوارد دمینگ را استخدام کردند.

رهبران جدید باید جای‌جای سازمان‌ها و مؤسسات تحت نظرشان را (از کف فروشگاه گرفته تا اتاق مدیر) برای کشف استعداد و خلاقیت مورد کندوکاو قرار دهند.