بریدههایی از کتاب درس هایی برای دنیای پساکرونا
۴٫۸
(۴)
با انتخاب اسم خارجی برای این ویروسها، ما به نوعی عقدهگشایی میکنیم، حتی گاهی نام ویروسها را، با توجه منشأ آنها، اشتباه ذکر میکنیم، اما با این کار درواقع راجع به انتشار وسیع این ویروس، دیگران را فریب میدهیم. علاقۀ زیادی به اعلام منشأ خارجی برای عوامل بیماریزا وجود دارد، اما مشخصاً بیماریها بهندرت در جاهایی که به نام آنجا خوانده میشوند به اسم معروفشان شناخته میشوند. مثلاً در اسپانیا به آنفولانزای اسپانیایی فقط آنفولانزا گفته میشود.
سمجد
حرفی که در این مورد زیاد ردوبدل میشود آن است که رویکرد فدرالرزرو سوسیالیسم برای ثروتمندان و سرمایهداری برای فقراست.
سمجد
به آمریکاییها که برنامههای حمایتی دولتی ندارند همواره آموزش داده شده است که برای موفقیت، روی پای خود بایستند. رؤیای آمریکایی!
سمجد
کسی که ثروتمند بود و رابطه داشت مشکل خاصی نداشت. در میانهٔ ماه مارس، تمام بازیکنان هشت تیم لیگ بسکتبال آمریکا تست کرونا دادند. سلبریتیها و سیاستمداران بدون هیچ علامتی آزمایش شدند، درحالیکه کارمندان بخش بهداشت و درمان تا هفتهها و بعضاً بیشتر باید در انتظار تست کرونا میماندند.
سمجد
در دوران این بیماری همهگیر، کمبودهایی آشکار شد و بسیاری از مردم آمریکا متوجه آنها شدند. دولتی ضعیف و ناکارآمد، دسترسیِ کاملاً ناعادلانه به خدمات بهداشتی، فرایندهای مساعدتی که بیشتر به افرادِ دارای پارتی و ثروتمندان کمک میکند تا کسانی که برای دستمزدشان کار میکنند. این سرخوردگی با بحران مالی جهانی آغاز شد. سیستم از هم پاشید و اکثراً مردمی که آسیب بیشتری دیده بودند، تنبیه شدند، نه کسانی که مقصر این وضع بودند. ثروتمندان و کسانی که دارای ارتباطاتی بودند بیش از بقیه تحت حمایت قرار گرفتند. در سالهای اخیر دو بار، یکی در ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹ و دیگری در ۲۰۲۰، دولت فدرال برای نجات شرکتهای بزرگ و سرپا نگه داشتنِ دارایی ثروتمندترین افراد آمریکا چندین هزارمیلیارد دلار هزینه کرده است، اما هنوز برای هزینه کردن چند میلیارد دلار بابت مراکز نگهداری خردسالان یا منزل افراد کمدرآمد درحال کشمکش است و دائماً برای هزینههای این طرحها و اثرات مخرب ارائۀ کمک مالی به مردم ابراز نگرانی میکند
سمجد
همانقدرکه موفقیت چین اهمیت دارد، شکست آمریکا نیز مهم است. آزادسازی بازارها طی دهههای گذشته، رشد و نوآوری به همراه داشته است، اما بخش عمومی فرسوده و افزایش نابرابری، مسیری بهسوی انحصارگرایی و نظام سیاسیای در خدمت قدرتمندان و ثروتمندان به وجود آورده است
سمجد
چین را در نظر بگیرید. سریعترین رشد اقتصادی جهان در بیست سال گذشته را داشته است، درواقع سریعترین رشد اقتصادی در تاریخ. آن کشور از الگوی خاص خودش که ترکیبی از سرمایهداری، برنامهریزی دولتی، باز بودن و دیکتاتوری است، پیروی کرده است. بااینکه اقتصاد چین پیشرفت کرده، اما این کشور کنترل سیاسی خود را نیز گسترش داده که نیکلاس کریستوف از نیویورکتایمز آن را «لینینیسم بازار» توصیف کرده است. چین با پیروی از الگوی خودش دومین اقتصاد بزرگ جهان شده، در صنایع سنتی مانند فولاد و سیمان برتری پیدا کرده و بازیگری پیشرو در عرصۀ کامپیوتر، ارتباطات، رسانههای اجتماعی و حتی هوش مصنوعی شده است. با مشاهدهٔ وضعیت پکن، بهراحتی میتوان فهمید چرا بسیاری از رهبران سراسر دنیا فکر میکنند تاچر اشتباه میکرده است. چون راه دیگری وجود دارد.
سمجد
همانطورکه ساموئل هانتیگتون، نظریهپرداز سیاسی، توضیح داده است، قدرت در آمریکا آنطورکه همیشه میگویند تقسیم نشده است، بلکه به اشتراک گذاشته شده و محل مناقشه است. برای همین وقتی میخواهید کاری انجام دهید، باید توافقنامهای تنظیم کنید و با دیگران کنار بیایید.
سمجد
مارک آندرسن، کارآفرین حوزۀ فناوری، در واکنش به بیماری همهگیر سال ۲۰۲۰ مطلبی طولانی در وبلاگ خود نوشت و بیان داشت: «اکنون زمان سازندگی است.» او با شکست حکومت آمریکا در مواجهه با این بیماری آغاز کرد، اما پا را از این موضوع فراتر گذاشت و سؤال کرد چرا ایالات متحده دیگر توانایی اجرا و حتی تصور پروژههای بزرگ مثل ساخت خانههای بیشتر، زیرساختهای بهتر، احیای تولیدات خانگی، توسعهٔ تحصیلات عالی برای میلیونها نفر و نمونههایی از این دست را ندارد. او برای توضیح این موضوع به این چند دلیل اشاره میکند: سکون، نبود ابتکار و تأثیر حاکمانی که از رقابت گریزاناند. اما دلیل واقعی ریشهدارتر از اینهاست. آمریکا تبدیل به چیزی شده است که فرانسیس فوکویاما آن را وتوکراسی مینامید. نظام توازن قوا، که در همهٔ سطوح حکومت تکثیر شده، نظامی به وجود آورده است که باعث میشود هر عمل مثبتی بالاخره در سطحی با ممانعت کسی روبهرو شود. آمریکاییها به ملت نهگو و مخالف تبدیل شدهاند.
سمجد
برخی از کشورها، شامل آلمان، سوییس و مهمتر از همه هلند، با سنت ریشهدار دولت توافقی و سرمایۀ اجتماعی قدرتمند، تمرکززدایی از دولت را بهخوبی مدیریت کردهاند. ایالات متحده در کمتر موضوعی توانسته به این مهم دست یابد.
سمجد
ژاپن، طی فرایند مدرن شدن خود در قرن نوزدهم، آگاهانه و هوشمندانه از بروکراسی پروس تقلید کرد و تا چندین نسل بعد، مؤثرترین و کارآمدترین دولت آسیا را داشت. شیلی در آمریکای لاتین، بهعلت داشتن دولتی ریشهدار و بسیار کارآمد، یک سروگردن از دیگر کشورهای منطقه بالاتر است. این دولت بعدها رشد پایدار اقتصادی ایجاد کرد. (دربارۀ علت این استثناگرایی شیلیایی بسیار بحث شده است. احتمال میرود این امر تحت تأثیر فرهنگ متکثر، رهبری و شانس بوده باشد). به عنوان مثال، سنگاپور الگوی این پدیده است. یعنی استفاده از ریشههای فرهنگیِ همبستگی اجتماعی، سنت ماندارین بروکراسی نخبگانی و میراث بریتانیایی نظام باز و شفاف، و البته تا حدی اقتدارگرایانه. این کشور همچنین رهبری متمرکز و بسیار منظمی دارد. امروزه دولت سنگاپور در ردهٔ موثرترین دولتهای جهان قرار دارد.
سمجد
مسافران پرتغالی که در زمان سلسلهٔ مینگ از این کشور بازدید کرده بودند از مسئولان عالیرتبهٔ چینی با عنوان ماندارینها یاد میکردند، اصطلاحی که تا به امروز نیز برای توصیف بروکراسیهای قدرتمند در هرجایی استفاده میشود.
سمجد
یک قرن پیش از افلاطون و در سرزمینهایی دورتر از غرب، کنفوسیوس از دولتمردانی به نیکی یاد میکند که بهجای استفاده از قوۀ قهریه، از اخلاق برای حکمرانی استفاده میکنند و هدفشان پروراندن اصول شرافتمندانۀ اخلاقی و حیا در میان مردمان است. چین با بهرهگیری از آموزههای کنفوسیوس یکی از اولین آزمونهای استخدامی کارمندان دولتی را پایهگذاری کرد. طلایهدار این ایده امپراتوری هان بوده است، اما تکمیل و راهاندازی این نظام در زمان سلسلۀ تانگ اتفاق افتاد که بین سالهای ۶۱۸ تا ۹۰۷ پس از میلاد حکمرانی میکردهاند. در این آزمون از داوطلبان دربارۀ اطلاعاتشان راجع به آیین کنفوسیوس و همچنین تاریخ نظامی و اصول استراتژیک سؤال میشد. در سلسلههای بعدی این آزمونها گستردهتر شد با این هدف که علاوه بر پر کردن جایگاههای دولتی امپراتوری چین، قدرت پادشاه متمرکزتر و دست رؤسای قبایل محلی از آن کوتاه شود. ایدهٔ امتحانات و این رویۀ نخبهگرایانه و شایستهسالارانه در تمام شرق آسیا بهویژه ژاپن، کره و ویتنام اشاعه یافت.
سمجد
مسئلهٔ قانون مالیاتی آمریکا یکی از طولانیترین قوانین در دنیاست و فقط یک علت دارد: سیاستمداران، در ازای جمعآوری کمکهای مالی انتخاباتی، هزاران بند اصلاحی به این قانون اضافه کردهاند.
سمجد
حتی ایالات متحده نیز همچنان رگههایی از یک ساختار مبتنی بر رابطه و لابیگری، اگر نگوییم موروثی، دارد که اساساً بهصورت فساد مشروع و قانونی عمل میکند. وقتی از یکی از افراد ردهبالای وزارت خزانهداری پرسیدم: «آیا منطقی است که بانکها همزمان زیر نظر پنج یا شش کمیتهٔ کنگره و چندین بخش مختلف قانونگذاریِ ایالتی باشند.» این کار پیچیدگیهای بیپایان و متناقضی را در فرایند معمول نظارت به وجود میآورد. مشخصاً جواب او «نه» بود، بااینحال این وضعیت هیچگاه تغییر نمیکند. او گفت: «هرکدام از کمیتهها و سیاستمداران ایالتها از این بانکها برای کمپینهای انتخاباتی خود پول جمعآوری میکنند. اگر نظارت را از وظایف آنها حذف کنی، پول موردنیازشان برای انتخابات را حذف کردهای!»
سمجد
احتمالاً برای ویروس جدید کرونا نیز اتفاق مشابهی رخ داده است؛ این ویروس بدن یک میزبان واسط (احتمالاً مورچهخوار که از فلسهای آن در تهیۀ داروهای سنتی چینی استفاده میشود) را آلوده کرده و از این طریق به انسان منتقل شده است.
سمجد
اثبات شده است که در هر سیستمی، فقط میتوان دو تا از سه مشخصهٔ باز بودن، پرسرعت بودن و پایداری را داشت. سیستم باز و پرسرعت، مانند دنیایی که در آن زندگی میکنیم، ذاتاً ناپایدار است. سیستم پرسرعت و پایدار به بسته بودن تمایل دارد، مانند نظام حاکم بر چین. اگر سیستمی باز و پایدار باشد، بهجای پویایی، کنُد خواهد شد. امپراتوریهای اتریش ـ مجارستان و عثمانی در قرن نوزده را در نظر بگیرید: گسترده، باز و دارای تنوع و البته رو به زوال
سمجد
درطول قرن گذشته کشورها، بیش از آنکه با یکدیگر در جنگ باشند، در صلح زندگی کردهاند. تجارت، مسافرت و سرمایهگذاریهای برونمرزی افزایش یافته است. ملتها فرایندها و سازمانهایی را برای همکاری و حل مشکلات مشترک به وجود آوردهاند، اما نهایتاً در بحرانیترین وضعیت، تنها هستند.
سمجد
به این بیماری آنفولانزای اسپانیایی گفته میشد، اما نه بهدلیل اینکه از اسپانیا آغاز شده بود، بلکه به این دلیل که آن کشور، بهخاطر عدم حضور در جنگ، اخبار بیماری را سانسور نمیکرد. اخبار شیوع بیماری بهسرعت از اسپانیا به همهجا میرسید و همین باعث شد مردم فکر کنند اصالتاً از آنجا نشئت گرفته است.
سمجد
همهگیری در ابتدا تا سی درصد و تا قرن شانزدهم، شصت الی نود درصد جمعیت را به کام مرگ کشید، تقریباً معادلِ دهها میلیون انسان. مکنیل دربارۀ مسائل روحیروانی بیماریای بحث میکند که فقط بومیان سرخپوست را میکشت و اسپانیاییها از آن جان سالم به در میبردند. او احتمال میدهد یکی از نتیجهگیریهای بومیان این بوده است که غریبههای تازهوارد، خدایان قدرتمندی را میپرستند. این موضوع علت گردن نهادن آنها به فرمان اسپانیاییها و گرایش به مسیحیت را توجیه میکند.
سمجد
حجم
۳۱۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۵۲ صفحه
حجم
۳۱۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۵۲ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
۶,۰۰۰۷۰%
تومان