بریدههایی از کتاب راز یک فریب
۳٫۸
(۱۳)
«العامل علی غیر بصیرة کالسائر علی غیر الطریق لا یزیده سرعة السیر الاّ بعدا: آنکه بدون بینش و بصیرت به کاری بپردازد همانند فردی است که در بیراهه سیر میکند؛ هر چه شتابانتر، از راه دورتر میگردد».
Chamran_lover
وقتی که انسان عظمت خود را شناخت و به سرچشمهها رسید، به کمها و حقارتها قانع نمیشود و از کوزههای شکسته آب نمیخورد و وقتی که دنیا را راه دید و مقصد را جایی دیگر، در راه نمیماند.
Chamran_lover
وقتی انسان وجودی فقط مادی و دنیایی است و همپای دیگر حیوانات، و آنچه برای او اصالت دارد تنها لذت است، برهنگی پدیدهای طبیعی و لازم شمرده میشود.
Chamran_lover
در هر جامعه نوع و کیفیت لباس زنان و مردان تابع جهان بینی و ارزشهای حاکم بر فرهنگ آن جامعه و حتی مبین و آینه آن است. از این رو پوشیدگی در اسلام و برهنگی در غرب را باید در جهان بینی آنان و تلقّی و تعریفی که از انسان دارند جستجو کرد.
Chamran_lover
مادامی که انسان به این هدف نرسیده باشد نمیتوان به او دستور داد و از او انتظار ویژه داشت.
Chamran_lover
در یک جامعهای که ... انسان تا حد موجودی با نیازهای حیوانی محض تنزل کرده و تمام قلمرو حکومت و حرکت او از گهواره تا گور است و تمام هدفش زنده به گور کردن استعدادهای خودش، مسئله حجاب مطرح نمیگردد.
Chamran_lover
ما از مقدار نفت چراغ میتوانیم حدود روشن بودنش را حدس بزنیم و از مقدار سوختی که در ماشین است حدود حرکت آن را؛ همین طور از استعدادهای عظیم انسان مییابیم که برای این محدوده هفتاد سال نیست. چون بیشتر از این حرفها، سرمایه دارد. آیا میلیاردها تومان سرمایه برای شلغم فروشی؟ آیا یک نیروگاه اتمی برای روشن کردن یک چراغ فتیلهای؟
Chamran_lover
اگر زندگی تنها دستیابی به رفاه و لذت بود آدمی به این همه استعداد انبوه چه نیاز داشت؟! با همان غرایز (و اندکی هوش) میتوانست به همه لذتها دست پیدا کند. این همه استعداد برای دستیابی به لذت و خوشی، نه فقط زیاد است که حتی مزاحم است. به وجدان و خودآگاهی چه نیازی داشتم، که حتی در اوج خوشیها، مانع خوشی من است!
Chamran_lover
کسی که سراسر عمر و ژرفای زندگیاش همین پوشیدن و نمایش دادن و جالب توجه بودن و در چشم نشستن است چطور میتواند خودش را زندانی لباس کند!
Chamran_lover
کسی که سراسر عمر و ژرفای زندگیاش همین پوشیدن و نمایش دادن و جالب توجه بودن و در چشم نشستن است چطور میتواند خودش را زندانی لباس کند!
Chamran_lover
دو فرد وقتی میتوانند درباره ارزشمندی حجاب با یکدیگر به توافق برسند که هر دو در جهان بینی و کشف راز زندگی تا حدی با هم به تفاهم و سازگاری دست یافته باشند.
Chamran_lover
دخترک بیحجابی که در مقابل تذکر دیگران میگوید «بگذارید راحت زندگی کنیم!» به اعتقاد خود با داشتن حجاب نمیتواند راحت زندگی کند. بنابراین وقتی کسی به او میگوید با حجاب باش، در حقیقت مزاحم زندگی راحت او است. تفسیری که او از زندگی دارد (اعتقاداتش، جهان بینی و طرز فکرش) با داشتن حجاب، سازگار نیست. تا فردی نتواند نادرستی اعتقادات او را به وی ثابت کند نمیتواند وی را به حجاب معتقد سازد. باید بهجای گفتگو درباره حجاب، از او تفسیر زندگی را پرسید که زندگی در نگاه تو چیست که به خاطرش نباید حجاب داشت و با داشتن حجاب نمیتوان آن را خوش و راحت سپری کرد؟ زندگی کردن یعنی چکار کردن؟
Chamran_lover
این حقیقتی است که در داخل و خارج از کشور از افراد غیر مسلمان بسیار شنیدهام. آنها با دیدن یک خانم با حجاب، به من میگفتند: این خانمها اگر هیچ امتیازی نمیداشتند، در صورتی که حجاب خود را با منطق و رضایت خاطر پذیرفته باشند، این امتیازشان کتمان شدنی نیست که زنان هوشمندی هستند که در سایه حجابشان، آخرین حد زیباییشان را مخفی داشتهاند و در میان هفت میلیارد جمعیت کره زمین، آن را فقط به گروه محدودی نشان میدهند
Chamran_lover
«حجاب، علاوه بر پوشاندن زن از نگاه نامحرم، عاملی برای حذف ارزشهای ظاهری، در مقابل ارزشهای معنوی است.» اگر ضرورت و معیار «بهتر پوشاندن صورت» مخصوص خانمهای زیبارو باشد، هر زنی به بهانة اینکه زیبارو نیست در حفظ پوشش خود کوتاهی میکند. از طرفی این امر دستمایة طعنه به خانمهای غیر زیبا میشود، که شما لازم نیست خیلی خود را بپوشانید، چون کسی به شما نگاه نمیکند! هدف از حجاب این است که همة این مقایسه ها به دور افکنده شود.
Chamran_lover
من این نکته را از چندین زن شنیدهام که: اصلاح و آرایش ما، برای شوهرمان عادی شده است، ولی نیاز ما به جلوهنمایی همچنان ادامه دارد. باید چه کنیم؟! یا باید با تکیه بر ایمان، از این کار جلو نامحرم خودداری ورزیم یا به جلوهنمایی در حضور آنها، احساس شادی کنیم.
Chamran_lover
نکته سوم: در یک نظرسنجی از پسران جوان، حدود ۴۵% از آنها اعتراف کردهاند که هرچند ممکن است دختری با زیبانمایی بتواند قلب ما را تسخیر کند تا وی را به همسری برگزینیم، یک ندای درونی به ما میگوید دخترانی که برای جلب توجه دیگران به چنین روشی رو نمیآورند گویا از وجود سرمایهای در درون خود آگاهاند که آنها را از این رفتار بینیاز کرده است. به همین خاطر احتمال پایداری زندگی با این گروه، بیشتر از گروه دختران جلوهنما است. به نظر میرسد آنها که برای جلب توجه دیگران و تأثیرگذاری بر افراد، خود را به زیبانمایی ناچار میبینند، به چنین قدرت درونی خود پی نبرده اند؛ یا آن را دارا نیستند و یا نتوانستهاند آن را کشف و تقویت کنند.
Chamran_lover
دختران و پسران جوان همین که رابطة آغاز زندگی خود را عاشقانه ببینند تصوّر میکنند این عشق قادر است همة مشکلات آینده شان را برطرف سازد. علاوه بر آن، لذت گرمی آن همیشه وجود دارد و چهبسا بیشتر شود! آری اگر آنها فنون مهرورزی و اصول پایداری عشق را بدانند، این انتظار و آرزو، دست نایافتنی نیست، ولی چرا همیشه چنین نمیشود؟ چون آنها نمیدانند که عشق اگر تغذیه نشود به پایان میرسد. لازم است زن و مرد برای دوام عشق و توان بخشیدن به آن، از نیروهای نهفته و تازه استفاده کنند. وقتی دختر قبل از ازدواج، نیمی از سرمایه را به کار برده باشد، نسبت به آن نیمه، خلع سلاح شده است.
Chamran_lover
نکته اول: از بیش از هزار نفر پسر و مرد جوان درباره همین رفتار شما نظرسنجی کردم: درباره دختری که پیش از فرا رسیدن زمان ازدواجش، چهره خود را اصلاح و آرایش میکند، چه نظری دارید؟ بیش از هفتصد نفر آنها پاسخ نوشته بودند: گمان میکنیم آنها شتاب زده مشتاق ازدواجاند
Chamran_lover
در مواردی مشاهده شده است که فرد پس از مدتی که از جلوهنمایی خود در حضور همسر خسته میشود، یا آن را چندان مایة به وجد آوردن او نمیبیند، آن را تقدیم کسی میکند که آن جلوه برایش تازگی داشته باشد و این آغاز یک انحراف بزرگ و اعتیاد بیدرمان است.
Chamran_lover
از آن هفته به بعد حس و حالِ خانمهای بیحجاب و آرایش کرده را خوب درک میکردم: چیزی شبیه جنون، مستی، وسواسِ آرایش کردن، نیاز به خودنمایی معتادگونه.
Chamran_lover
حجم
۲۸۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۲۸۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
قیمت:
۷۰,۰۰۰
۳۵,۰۰۰۵۰%
تومان