بریده‌هایی از کتاب راز یک فریب

آنها برای سیر جوامع در مسیر خواستة نظام سلطه، بر تغییر عقاید و نظام ارزشی حاکم بر جوامع سرمایه‌گذاری می‌کنند و در این راه چه خوب موفّق شدند. مثال سادة آن: از خانم‌های آلمانی هم‌وطن خود بپرس، کلمة «پاکی» و «حیا» را ترجمه و تبیین کنند. در معنای «پاکی» می‌نویسند: مراعات بهداشت، و در معنای «حیا» می‌نویسند: صفتی که سبب می‌شود شخص در گذرگاه‌های عمومی جلو دیگران مثلاً ادرار نکند. این آخرین تفسیر و انتظار آنها از «حیا» و «پاکی» است. اما این‌که زنی در حضور پانصد مرد بیگانه برهنه در دریا شنا کند، هیچ رفتار خلاف حیا نیست.

در کشور شما آن‌قدر که سگ‌ها از امنیت برخوردارند، خانم‌ها برخوردار نیستند. بچه‌های سقط شده انسان بیشتر از توله سگ‌هایی است که قبل از تولد می‌میرند، با این‌که سگ‌ها معمولاً چند قلو می‌زایند و دوره بارداری کوتاه دارند. آمار تجاوز به همان دختران و زنان زیباروی کشور خود را بررسی کنید! تأسف بار است. همان مردانی که در کشور شما قرار است از زیبارویی خانم‌ها بیشتر لذّت ببرند اعتراف کرده‌اند که از مرگ سگ‌شان بیشتر اندوهگین می‌شوند تا از مرگ زن زیبایشان. من این گزارش‌ها را از نشریات کشور خود شما خوانده‌ام، نه کشور خودم.

غریزه جنسی در آدمی، به خلاف دیگر حیوانات، حدّ و مرز نمی‌شناسد. این غریزه در حیوانات به جفت‌گیری پایان می‌پذیرد، امّا در بشر چنین نیست.

من که نمی‌توانم هر جوانِ بیکار و بیعاری را که در خیابان و اداره و بازار دیدم از خود برانم و به یکایک آنها بگویم اهل فساد و زشتی نیستم... . به همین منظور با روسری و چادرم به کنایه آنها را هشیار و هشدار داده‌ام! تا بدانند که من اهلِ انحراف نیستم و از مسئولیت همسری و مادری خویش، برای هیچ و پوچ دست بر نمی‌دارم. من با این کار، هم خود را حفظ می‌کنم و هم آنها را. برخلافِ خانم‌های بی‌حجاب که نه هنر حفظ خویش را دارند و نه قدرتِ دور کردن بُلهوسان را.

قاضی از گواهان پرسید: گواهی می‌دهید زنی‌که مقابل شما است پانصد مثقال از شوهرش که این مرد است طلب دارد و او نپرداخته است. گواهان گفتند: سزاست این زن نقابِ مقابل صورت خود را عقب بزند تا ما لحظه‌ای وی را درست بشناسیم که او همان زن است، تا آنگاه گواهی دهیم. چون زن این سخن را شنید بر خود لرزید و شوهرش فریاد برآورد: شما چه گفتید؟ برای پانصد مثقال طلا، همسر من چهره‌اش را به شما نشان دهد؟! هرگز! من پانصد مثقال دیگر خواهم داد و رضایت نمی‌دهم که چهرة همسرم در حضور دو مرد بیگانه نمایان شود. هرچند آن دو مرد، گواهان چشم پاک و عادل‌اند.

زمانی که پروفسور برنارد (متخصص معروف پیوند قلب) به تهران وارد شد شاید استقبال کنندگان او کمتر از دویست نفر بودند. اما موقعی که دو رقاص ایتالیایی وارد فرودگاه تهران شد از ازدحام جمعیت وضع فرودگاه به هم ریخت. روزنامه اطلاعات/ ۲۹ خرداد سال ۱۳۴۸

زمانی که پروفسور برنارد (متخصص معروف پیوند قلب) به تهران وارد شد شاید استقبال کنندگان او کمتر از دویست نفر بودند. اما موقعی که دو رقاص ایتالیایی وارد فرودگاه تهران شد از ازدحام جمعیت وضع فرودگاه به هم ریخت.

در تاریخ ۲۹ خرداد سال ۱۳۴۸ دو هنرپیشه و رقّاص ایتالیایی آلبانو و رومینا پاور، که از نظر قانون زن و شوهر نبودند ولی با هم روابط زناشویی داشتند، وارد تهران شدند. جوانان پسر و دختر از آن دو چنان استقبالی کردند که خبر آن در مطبوعات جهان منعکس گردید. تماشاچیان و استقبال کنندگان تهرانی چنان فریادهای وحشتناکی برای ابراز احساسات سرداده بودند که مشاهده تصاویر آنان در حال فریاد زدن، هر بیننده را متوحّش می‌نمود.

بر پایه آمارها فقط در آلمان ده هزار زن برخلاف میلشان در کانون‌های رقص و میخانه‌ها به کار مشغول‌اند، که از کشورهای لهستان، چک و بلغارستان به آن‌جا آورده شده‌اند. در یک گزارش تلخ می‌خوانیم: دست کم یک میلیون نفر کودک کمتر از پانزده سال در آسیای جنوب شرقی فقط از راه فحشا روزگار می‌گذرانند.

وقتی کسی متولّد می‌شود برای تعیین قلمرو خصوصی او برایش شناسنامه صادر می‌کنند. با صدور شناسنامه، کشور، شهر، محل تولد و نام پدر و مادر شخص معلوم می‌شود. حجاب هم یک تعیین قلمرو است. فرد با پذیرش یا نپذیرفتن آن، قلمرو خود و دیگران را تعیین می‌کند. تصوّر می‌کنید چرا آزار و کنایه‌های خیابانی بیشتر متوجه زنان خودنما می‌شود؟ چون نوع رفتار و پوشش، علایم زبان دار و گویای سطح توقع فرد از جامعه است.

جز افرادی اندک بیشتر مردم رباینده پول نیستند، ولی گروه بی‌شماری از مردم در مهار چشم و دل خود ناتوانند. علاوه بر این، ضرر دستبرد به پول پیوسته از ضرر دستبرد به ناموس کمتر است. مردمان غیرتمند رواتر می‌دانند که از آنها میلیون‌ها ربوده شود ولی ناموسشان از قصد بد در امان باشد

گزارش‌ها حاکی از آن است که فساد و انحراف اغلب دختران و زنان به علت کمبود محبّت و فریفته شدن به محبّت‌های دروغین بوده است.

یشتر اظهار علاقه‌ها و محبّت‌های افراد بیگانه به زن جنبه سودجویی دارد و با صداقت و خیرخواهی همراه نیست. بنابراین، وظیفه خود او است که وجود ظریف و حساس خویش را از این آسیب دور بدارد

بیشتر اظهار علاقه‌ها و محبّت‌های افراد بیگانه به زن جنبه سودجویی دارد و با صداقت و خیرخواهی همراه نیست. بنابراین، وظیفه خود او است که وجود ظریف و حساس خویش را از این آسیب دور بدارد و به اظهار علاقه‌ها و وعده‌های افراد، خوشبین نباشد و میان آنان و خویشتن، حریم پاکی را حفظ کند، تا از زبان‌های پر فریب و دیده‌های دریده مصون ماند

حیا، عفاف و پوشش، تدبیری است که خود زن با یک نوع الهام برای گرانبها کردن خود و حفظ موقعیتش در برابر مرد به کار برده است. زن، باهوشِ فطری و حسِّ مخصوص به خود دریافته است که از لحاظ جسمی نمی‌تواند با مرد برابری کند و اگر بخواهد در میدان زندگی با مرد پنجه نرم کند، از عهده زور و بازوی مرد بر نمی‌آید، و از طرف دیگر ضعف مرد را در همان نیازی یافته است که خلقت در وجود مرد نهاده است، که او را مظهر عشق و طلب، و زن را مظهر معشوقیت و مطلوبیت قرار داده است. .. وقتی زن مقام و موقع خود را در برابر مرد یافت و ضعف مرد را در برابر خود دانست، همان طور که به زیور و خودآرایی و تجمل متوسل شد، تا از آن راه، قلب مرد را تصاحب کند، متوسل به دور نگه داشتن خود از دسترس مرد نیز شد

پسرکی که امروز از لطف و سخاوت شما بهره می‌برد، حتی اگر خیلی باهوش نباشد، خوب می‌تواند بفهمد که شما فرد نیازمندی هستید. از سخاوت رفتار نرم شما، به ارزشی که برای خود قایل‌اید، پی می‌برد. به روزهای خوش امروز نگاه نکنید. این روزها در زمانی کوتاه سپری می‌شود و از آن تنها چیزی‌که باقی می‌ماند میزان ارزشی است که شما برای خود قایل شده و در ذهن او نقش بسته است.

پسرکی که امروز از لطف و سخاوت شما بهره می‌برد، حتی اگر خیلی باهوش نباشد، خوب می‌تواند بفهمد که شما فرد نیازمندی هستید. از سخاوت رفتار نرم شما، به ارزشی که برای خود قایل‌اید، پی می‌برد. به روزهای خوش امروز نگاه نکنید. این روزها در زمانی کوتاه سپری می‌شود و از آن تنها چیزی‌که باقی می‌ماند

آدمیان ـ بخصوص پسران ـ وقتی چیزی را بدون تحمل زحمت و رنج به دست آورند کمتر بهایش را می‌دانند.

آیا این حماقت نیست که دختری ساعت‌ها با پسرکی به گفتگو بپردازد، بی‌آنکه وی پیشتر بهای این همصبحتی و همنشینی را پرداخته باشد؟!

حجاب» پس از زمانی است که زن به درستی شناخته و تعریف شده باشد. زیر مجموعه این شناخت مسایل زیر است: ۱. خصوصیات جسمی، روانی و اخلاقی زن چیست؟ ۲. چه عواملی بر تصمیم گیری‌ها و روحیة زن اثرگذار است؟ ۳. شخصیت انسانی زن در سایه چه رفتاری حفظ می‌شود؟ ۴. چه عواملی برای وی خطرآفرین و آسیب رسان است؟ ۵. امنیت روانی زن چگونه تأمین می‌شود؟