بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب چه نیازی است به علی؟ | صفحه ۸ | طاقچه
تصویر جلد کتاب چه نیازی است به علی؟

بریده‌هایی از کتاب چه نیازی است به علی؟

۴٫۶
(۹۴)
در مقاله‌ای که درباره حضرت امیر نوشته بودم، اشاره کردم که نهج‌البلاغه بعد از قرآن بزرگ‌ترین کتاب ماست که آن را نمی‌خوانیم و نمی‌دانیم و نمی‌شناسیم؛ چنان‌که قرآن هم همین‌طور. قرآن را هم فقط ستایش می‌کنیم، می‌بوسیم و تبرک می‌دانیم.
lunaris
برای اینکه بزرگ‌ترین ستایش را از امامانمان و پیغمبرمان و بزرگ‌ترین مقدسین خودمان بکنیم، صفات فرشته‌ای به آن‌ها منسوب می‌کنیم و خیال می‌کنیم که اگر امام را به مقام یک فرشته بالا ببریم، او را از مقام انسان بالاتر برده‌ایم، در صورتی که پایین‌ترش آورده‌ایم.
lunaris
«من دیگر از این حکومت و امارت بر شما بیزارم. اما فکر کرده‌ام که این قدرت را به دست گیرم؛ شاید بتوانم حقی را، از این حق‌هایی که به زانو فرو افتاده‌اند، بر پای دارم و یا باطلی را، از این باطل‌هایی که بر پای ایستاده‌اند، از پای در اندازم. »
maria
از بزرگ‌ترین دوره و سخت‌ترین رسالت علی که سکوت اوست، سخنی به میان نمی‌آورند و کاش به میان نیاورند که هرگاه درباره‌اش صحبت می‌کنند بدترین اتهامات را برای توجیه این سکوت به شخصیت و عظمت علی روا می‌دارند و آن این است که «این سکوت از ترس است! چرا بیعت کرد؟ اگر نمی‌کرد می‌کشتندش! چرا شمشیر نکشید؟ می‌ترسید! به زور آوردندش و چون به زور آوردندش، به خلافت باطل رأی داد. »
zeynab
دکتر جرج جرداق، که بزرگ‌ترین انسانی است که علی را به بشریت امروز شناسانده است، در کتاب الامام علی صوت العدالة الانسانیه می‌گوید: «ای روزگار! کاش می‌توانستی همه قدرت‌هایت را، و ای طبیعت! کاش می‌توانستی همه استعدادهایت را در خلق یک انسان بزرگ، نبوغ بزرگ و قهرمان بزرگ جمع می‌کردی و یک بار دیگر به جهان ما یک علی دیگر می‌دادی. » نویسنده این کتاب یک طبیب مسیحی است و این نشان می‌دهد که علی تنها در چهارچوب یک فرقه ارزیابی نمی‌شود، بلکه هر انسانی که به مفاهیم انسانی معتقد است، به علی معتقد است و هر عصری و هر نهضتی که به این ارزش‌ها معتقد است و برای این هدف‌ها مبارزه می‌کند، به شناخت علی نیازمند است و مسلما وقتی که او را شناخت، به او عشق می‌ورزد و این عشق بزرگ‌ترین نیروی محرک و بزرگ‌ترین قدرت نجات‌دهنده انسان می‌شود.
zeynab
بارها گفته‌ام و باز تکرار می‌کنم که انسان امروز به شناخت علی نیازمند است نه به محبت و عشق به او، زیرا که عشق و محبت بدون شناخت نه تنها هیچ ارزشی ندارد بلکه سرگرم‌کننده و تخدیرکننده و معطل‌کننده نیز خواهد بود.
zeynab
یک روح تنها در دنیایی که با آن بیگانه است، در جامعه‌ای که دایما در آن زندگی می‌کند اما نتوانسته خودش را در سطح آن جامعه و سطح اسلام قبایلی یارانش پایین بیاورد و نتوانسته خودش را با آن بند و بست‌ها و با آن کشش‌ها و با آن خودخواهی‌ها و با آن سطح درکی که یاران پیغمبر از اسلام داشته‌اند منطبق کند، تنها مانده است... و می‌نالد. علی همان‌طور که فلسفه‌ها می‌گویند می‌نالد، به خاطر اینکه انسان است و به خاطر اینکه تنهاست.
معصومه
روح به میزانی که تکامل می‌یابد و به آن انسان متعالی‌ای که قرآن از آن به نام قصه آدم یاد می‌کند می‌رسد، تنهاتر می‌شود.
معصومه
اریک فروم می‌گوید: «تنهایی زاییده عشق است و بیگانگی. » راست است. کسی که به یک معبود، به یک معشوق عشق می‌ورزد، با همه چهره‌های دیگر بیگانه می‌شود و جز در آرزوی او نیست.
معصومه
نهج‌البلاغه بعد از قرآن بزرگ‌ترین کتاب ماست که آن را نمی‌خوانیم و نمی‌دانیم و نمی‌شناسیم؛ چنان‌که قرآن هم همین‌طور. قرآن را هم فقط ستایش می‌کنیم، می‌بوسیم و تبرک می‌دانیم. آن همه تجلیل و ستایش می‌کنیم، اما چه فایده دارد، چه تأثیری می‌تواند داشته باشد، وقتی که درونش را ندانیم چه می‌گوید؟
معصومه
اشتباه بسیاری از روشنفکران، به خصوص در کشورهای راکد، این است که می‌پندارند با علم و تکنیک جدید می‌توان جامعه مترقی و آزاد داشت، در صورتی که بینایی و آگاهی و دانش اعتقادی و ایدئولوژیک است که جامعه را حیات و حرکت و قدرت می‌بخشد.
معصومه
درد علی دو گونه است: یک درد، دردی است که از زخم شمشیر ابن ملجم در فرق سرش احساس می‌کند و درد دیگر دردی است که او را تنها در نیمه‌شب‌های خاموش به دل نخلستان‌های اطراف مدینه کشانده... و به ناله درآورده است. ما تنها بر دردی می‌گرییم که از شمشیر ابن ملجم در فرقش احساس می‌کند. اما این درد علی نیست، دردی که چنان روح بزرگی را به ناله آورده است، تنهایی است، که ما آن را نمی‌شناسیم! باید این درد را بشناسیم، نه آن درد را، که علی درد شمشیر را احساس نمی‌کند، و... ما درد علی را احساس نمی‌کنیم.
مهدی
و باز برای اینکه ناله او به گوش هیچ فهم پلیدی و هیچ نگاه آلوده‌ای نیالاید، سر در حلقوم چاه فرو می‌کند و می‌گرید. این گریه از چیست؟ افسوس که گریه او یک معما برای همه است، زیرا حتی شیعیان او نمی‌دانند علی چرا می‌گرید. از اینکه خلافتش غصب شده؟ از اینکه فدک از دست رفته؟ از اینکه فلانی روی کار آمده؟ از اینکه او از مقامش...؟ از اینکه...؟ از...؟ واقعا که چندش‌آور است!
مهدی
در مقاله‌ای که درباره حضرت امیر نوشته بودم، اشاره کردم که نهج‌البلاغه بعد از قرآن بزرگ‌ترین کتاب ماست که آن را نمی‌خوانیم و نمی‌دانیم و نمی‌شناسیم؛ چنان‌که قرآن هم همین‌طور. قرآن را هم فقط ستایش می‌کنیم، می‌بوسیم و تبرک می‌دانیم. آن همه تجلیل و ستایش می‌کنیم، اما چه فایده دارد، چه تأثیری می‌تواند داشته باشد، وقتی که درونش را ندانیم چه می‌گوید؟
مهدی
علی، میثم خرمافروش را، که خرماهای خوب را از بد سوا کرده و به دو قیمت مختلف می‌فروخت می‌بیند و برآشفته به او می‌گوید «چرا بندگان خدا را تقسیم می‌کنی؟ » و با دست‌هایش خرماهای بد و خوب را مخلوط می‌کند و می‌گوید که «همه را با یک قیمت میانگین بفروش» یعنی تساوی در مصرف، اساس عدالت در همه مکتب‌های عدالت‌خواه جهان.
مهدی
«تو حق را به مرد می‌سنجی، یا مرد را به حق؟ » حقیقت را از روی شخصیت‌ها تشخیص می‌دهی و یا شخصیت‌ها را از روی حقیقت؟ حق برای خودش ملاکی دارد که آن، شخصیت‌ها نیستند؛ پارسایان نیستند و برای تشخیص باید به آن ملاک‌ها برگشت و شخصیت‌ها را با آن سنجید.
شاپرک
جامعه اسلامی به یک آتش فکری انقلابی احتیاج دارد، به مکتب؛ و جامعه اسلامی در برابر استعمار به وحدت احتیاج دارد؛ و توده‌های مسلمان در نظام تبعیض، به عدالت. این است که به علی احتیاج دارد.
🌸📚💖Shamim💖📚🌸
دکتر جرج جرداق، که بزرگ‌ترین انسانی است که علی را به بشریت امروز شناسانده است، در کتاب الامام علی صوت العدالة الانسانیه می‌گوید: «ای روزگار! کاش می‌توانستی همه قدرت‌هایت را، و ای طبیعت! کاش می‌توانستی همه استعدادهایت را در خلق یک انسان بزرگ، نبوغ بزرگ و قهرمان بزرگ جمع می‌کردی و یک بار دیگر به جهان ما یک علی دیگر می‌دادی. » نویسنده این کتاب یک طبیب مسیحی است و این نشان می‌دهد که علی تنها در چهارچوب یک فرقه ارزیابی نمی‌شود، بلکه هر انسانی که به مفاهیم انسانی معتقد است، به علی معتقد است و هر عصری و هر نهضتی که به این ارزش‌ها معتقد است و برای این هدف‌ها مبارزه می‌کند، به شناخت علی نیازمند است و مسلما وقتی که او را شناخت، به او عشق می‌ورزد و این عشق بزرگ‌ترین نیروی محرک و بزرگ‌ترین قدرت نجات‌دهنده انسان می‌شود.
🌸📚💖Shamim💖📚🌸
علی در طول تاریخ تنها انسانی است که در ابعاد مختلف و حتی متناقضی که در یک انسان جمع نمی‌شود قهرمان است. هم مثل یک کارگر ساده که با دستش، پنجه‌اش و بازویش خاک را می‌کنَد و در آن سرزمین سوزان بدون ابزار قنات می‌کند و هم مانند یک حکیم می‌اندیشد و هم مانند یک عاشق بزرگ و یک عارف بزرگ عشق می‌ورزد. هم مانند یک قهرمان شمشیر می‌زند و هم مانند یک سیاستمدار رهبری می‌کند و هم مانند یک معلم اخلاق، مظهر و سرمشق فضایل انسانی برای یک جامعه است. هم یک پدر است و هم یک دوست بسیار وفادار و هم یک همسر نمونه. چنین انسانی و در چنین سطحی معلوم است که در دنیا تنهاست. چنین انسانی در جامعه‌اش و در برابر یاران همرزمش که عمری را در راه عقیده کار کرده‌اند؛ با پیغمبر صادقانه شمشیر زده‌اند، مبارزه کرده‌اند؛ به ایمان پیغمبرشان ایمان دارند، اما در اوج اعتقاد و ایمان و اخلاص‌شان به پیغمبر و اسلام، قبیله را فراموش نکرده‌اند؛ خودخواهی را فراموش نکرده‌اند؛ مقام را نتوانسته‌اند آگاهانه و یا ناخودآگاه از یاد ببرند و اخلاص مطلق و یکدست همچون علی شوند؛
🌸📚💖Shamim💖📚🌸
چه کسی تنها نیست؟ کسی که با همه، یعنی در سطح همه است؛ کسی که رنگ زمان به خود می‌گیرد؛ رنگ همه را به خود می‌گیرد و با همگان تفاهم دارد و در سطح موجودات و با وضع موجود، به هر شکلش و هر بُعدش، منطبق است. این آدم، احساس تنهایی و احساس تک بودن و مجهول بودن نمی‌کند، چرا که از جنس همگان است. او در جمع است، با جمع می‌خورد و می‌پوشد و می‌سازد و لذت می‌برد. احساس خلاء مربوط به روحی است که آنچه در این جامعه و زمان و در این ابتذال روزمرگی وجود دارد نمی‌تواند سیرش کند. احساس گریز، احساس تنهایی در جامعه و در روی زمین و احساس عشق ـ که عکس‌العمل این گریز است ـ او را به طرف آن کسی که می‌پرستدش و با او تفاهم دارد می‌کشاند، به آن جایی که جای شایسته اوست و متناسب با شخصیت او. احساس تنهایی و احساس عشق در یک روح به میزانی که این روح رشد می‌کند، قوی‌تر و شدیدتر و رنج‌آورتر می‌شود. درد انسان، درد انسان متعالی، تنهایی و عشق است.
🌸📚💖Shamim💖📚🌸

حجم

۳۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

حجم

۳۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

قیمت:
۸,۰۰۰
تومان