بریدههایی از کتاب آری این چنین بود برادر!
۴٫۳
(۵۷)
من که تجربه به من آموخته است که همهجا (در کتابها، آدمها، آیهها، روایتها، آثار و افکار، و بیشتر در جامعه و تاریخ) به دنبال گمشدهها و متهمها باشم، چه، بیشتر ارزشها را در چیزهایی یافتهام که کمتر مطرح است، زیرا ارزشها را یا کتمان میکنند و یا اگر نتوانستند، بدنام
Sajjad Nikmoradi
سه پنجم همه املاک ایران را موبدان خداوند و اهورا! از ما گرفتند و ما برای آنها رعیت و برده و سرو بودیم. و چهار پنجم همه زمینهای فرانک را کشیشان خداوند از ما گرفتند.
mostafa
چون ارسطو ـ میگویند که برخی برای بردگی و گروهی برای آقایی است که به این دنیا میآیند، یقین کردم که ما برای بردگی به دنیا آمدهایم و جز این سرنوشتی نداریم و سرنوشت مقدرمان باربری و ستمکشی و تازیانهخوردن و تحقیر شدن و نجس تلقی شدن و بردگی است، و جز این دیگر هیچ.
mostafa
او برخلاف حکیمان دیگر، برخلاف نوابغ و اندیشمندان دیگر ـ که اگر نابغهاند مرد کار نیستند و اگر مرد کارند، مرد اندیشه و فهم نیستند و اگر هر دو هستند، مرد شمشیر و جهاد نیستند و اگر هر سه هستند، مرد پارسایی و پاکدامنی نیستند و اگر هر چهار هستند، مرد عشق و احساس و لطافت روح نیستند و اگر همه هستند، خدا را نمیشناسند و خود را در ایمانشان گم نمیکنند و خودشان هستند ـ مردی است در همه ابعاد انسانی.
زهرا
همه تمدنها و فرهنگها و مذهبها، یا انسانها را حیوانات اقتصادی ساختهاند و یا حیوان نیایشگر درونگرای فردی در دخمههای عبادت و روحانیت، یا مردان اندیشه و تفکر و عقل، ولی بیاحساس، بیدل، بیعمق و بیعشق، یا مرد احساس و عشق و الهام اما بیعقل، بیتفکر، بیعلم، بیمنطق.
•° زهــــرا °•
اگر نابغهاند مرد کار نیستند و اگر مرد کارند، مرد اندیشه و فهم نیستند و اگر هر دو هستند، مرد شمشیر و جهاد نیستند و اگر هر سه هستند، مرد پارسایی و پاکدامنی نیستند و اگر هر چهار هستند، مرد عشق و احساس و لطافت روح نیستند و اگر همه هستند، خدا را نمیشناسند و خود را در ایمانشان گم نمیکنند و خودشان هستند
•° زهــــرا °•
او بهتر از دموستنس سخن میگوید، اما نه برای احقاق حق خویش. او بهتر از بوسوئه خطیب سخن میگوید، اما نه در دربار لوئی؛ بلکه پیشاپیش ستمدیدگان، بر سر قدرتمندان است که فریاد میکشد. او شمشیرش را نه برای دفاع از خود و خانواده و نژاد و ملت خود، و نه برای دفاع از قدرتهای بزرگ، بلکه بهتر از اسپارتاکوس و صمیمیتر از او برای نجات ما در همه صحنههاست که از نیام بیرون پرانده است.
sara.kh
ناگهان دیدم، برادر! که شمشیرهایی که به سینهشان آیات جهاد حک شده بود و معابدی که سرشار از سرود و نیایش اللّه بود و مأذنههایی که اذان توحید میگفت و چهرههای مقدسی که به نام خلافت و به نام امامت و ادامه سنت آن پیامآور دستاندرکار بودند و ما را به بردگی و قتلعام گرفته بودند، پیش از من، کسی دیگر را قربانی مظلوم این شمشیرها و محرابها کردند: علی!
gofteman_enghlab57
باورم نشد. گفتم او نیز همچون پیامبران دیگر (در ایران و چین و هند... ) شاهزادهای است که به نبوت مبعوث شده است تا با قدرتمندی همپیمان شود و قدرتی تازه بیافریند.
گفتند: نه، یتیمی بوده است و همه او را دیدهاند که در پشت همین کوه، گوسفندان را میچرانیده است. گفتم: عجبا! چگونه است که خداوند فرستادهاش را از میان چوپانان برگزیده است؟
mary.sdn
تمدن یعنی دشنام، یعنی نفرت، یعنی کینه، یعنی شکنجه و شلاق، بهرهکشی، خونخواری، جلادی، شهادت، فساد و شهوت و هوس و خودخواهی و اسارت و... بالاخره بنای سه طبقه ستم هزاران سال بر گرده خواهران و برادران من.
yeganeh hariri
حجم
۱۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۴۸ صفحه
حجم
۱۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۴۸ صفحه
قیمت:
۸,۰۰۰
۴,۰۰۰۵۰%
تومان