بریدههایی از کتاب علی حقیقتی بر گونه اساطیر
۴٫۸
(۲۵)
زیرا انسان به میزانی که برخوردارتر است انسان نیست، بلکه انسان به میزانی که خود را نیازمندتر احساس میکند انسان است.
Moslem Shiri
«نیاز، گاه به قدری شدید میشود که تحقق خارجی پیدا میکند. »
Sarah
درد علی خیلی بزرگتر است و آن درد خیلی باید درد نیرومندی باشد که این روح را این اندازه بیتاب بکند. مسلما این همان درد انسانی است که خود را در این عالم زندانی میبیند. انسانی است که خود را بیشتر از این عالم میبیند و احساس خفقان در این عالم میکند. مسلما هر کس که انسانتر است، بیش از آنچه هست در خود نیاز احساس میکند، زیرا انسان به میزانی که برخوردارتر است انسان نیست، بلکه انسان به میزانی که خود را نیازمندتر احساس میکند انسان است. و مسلما علی بیش از هر انسانی احساس نیازهای متعالیای که در این عالم نیست، میکرده و بیش از هر کسی در این عالم احساس غربت میکرده و بیش از هر کسی باید غریبانه در این آفرینش بنالد و این ناله است که چنین روحی را، علی را، به چنین نالهای وادار میکند.
n.k
پاسخ گفتن به این مسئله مهم که علی در بشریت و در انسانیت چه مقام خاصی دارد بسیار مشکل است، زیرا مقدمتا هم باید علی را شناخت که خود چنان که گفتم یک معضل فلسفی و یک معمای علمی است و نه یک بیوگرافی و یک شرح حال از یک شخصیت بزرگ، و دوم[ اینکه شناخت او ]موکول به شناختن یک موجود پیچیده و مجهول دیگر به نام انسان است که مجهولترین موجود در علم، انسان است!
سپیده
«هرگز انسان در طول تاریخ، به اندازه سه قرن اخیر که سه قرن علم است مجهول نبوده»
mastane
سخن گفتن درباره علی بینهایت دشوار است؛ زیرا به عقیده من، علی یک قهرمان یا یک شخصیت تاریخی تنها نیست. هر کس درباره علی از ابعاد و جهات مختلف بررسی کند، خود را نه تنها در برابر یک فرد، یک فرد برجسته انسانی در تاریخ میبیند، بلکه خود را در برابر یک معجزهای و حتی در برابر یک مسئله علمی، یک معمای علمی این خلقت احساس میکند. بنا بر این درباره علی سخن گفتن برخلاف آنچه که در وهله اول به ذهن میآید، درباره یک شخصیت بزرگ سخن گفتن نیست، بلکه درباره یک معجزهای است که به نام انسان و به صورت انسان در تاریخ متجلی شده است.
شکوفه ▪︎
«من دیشب با خودم فکر کردم، دیدم خدا وقتی میخواست مرا خلق کند، با پدرم مشورت نکرده بود. حالا من میخواهم او را بپرستمش. برای چه دیگر با پدرم مشورت بکنم؟ هرچه هست بگو، اسلام را بر من عرضه کن. »
Shamini
و هنر انواع و اقسام هنر، تلاش انسانی بوده که در این خانه خودش را باز اسیر مییافته و ناچار به زیستن، و[ چون ]او احساس کمبود میکرده و این دنیا را زشت احساس میکرده و به زیباییها و تعالیهای بیشتری نیاز داشته که در این خانه برآورده نمیشده، برای این کار دست به خلق (خلق هنر، خلق شعر، خلق موسیقی، خلق نقاشی، تصویرهای گوناگون ساختن، دکورهایی که در عالم نیست و ما خودمان میسازیم) میزده. بنا بر این همه هنرها عبارت است از دست زدن انسان به آفریدن و خلق کردن آن زیباییها و خوبیهایی که در عالم نیست و او دلش میخواهد باشد. از این جهت انسانی که دست به کار هنری میزند، مسلما احساس کمبود در درونش بوده که دست به خلق هنری میزند. منتها اگر که اثر زیبا و خوب و متعالی نمیآفریند، یا مال ضعف قدرت هنریاش است که نتوانسته خوب بسازد، یا ضعف قدرت فکریاش است که نتوانسته از این بهتر تصور بکند. ولی به هر حال هر کس دست به هر کار زیبا یا یک کار هنری که میزند، احساس میکند که به یک خوبی و زیبایی نیاز دارد که در عالم در دسترسش نیست و در اینجا نیست و باید تکمیلش کند
Sarah
این است که آثار غمانگیز، آثار متعالی است و این است که ما غم را دوست داریم و هر انسان متعالیتر آثار هنری غمانگیز را بیشتر دوست دارد. چرا؟ اگر فیلمها را، اگر پیسها را، اگر شعرها را بگذاریم و تقسیمشان کنیم به مبتذل و متعالی، تمام آثاری که متعالی، آثار زیبا و آثار عمیق و انسانی هستند، غمانگیزند؛ [ اما ]تمام آثار پست و مبتذل، بدون استثنا، همواره آثار نشاطانگیز هستند. چرا ما دوستدار یک شعر غمانگیز هستیم؟ چرا انسانهایی که متعالی هستند، تصنیفهای شاد را هیچوقت مطالعه نمیکنند و بیشتر آثار شعری اندوهگین را مطالعه میکند؟ در تمام اروپا آمار گرفته شده. فیلمهای کمدی را بیشتر افراد مبتذل و افرادی که از لحاظ فرهنگ پایین هستند، میروند و مشتریاش هستند. [ ولی ]آثار غمانگیز را نخبهها و کسانی که از لحاظ فرهنگ بالاتر هستند میروند.
Neda.R.R
زیرا انسان به میزانی که برخوردارتر است انسان نیست، بلکه انسان به میزانی که خود را نیازمندتر احساس میکند انسان است.
کاربر ۳۳۰۸۷۸۷
حجم
۵۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۵۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
قیمت:
۱۰,۰۰۰
۵,۰۰۰۵۰%
تومان