فقدان بنیانی مستحکم و مطلق برای اخلاق، منجر به نیهیلیسم یا باور به بیمعنا بودن زندگی میشود.
محمد
هدفْ بینقص بودن یا اشتباه نکردن بهصورت مطلق نیست، بلکه تکرار نکردن اشتباههای گذشته و بهبودِ روزافزون است.
محمد
بیاموزید که فاضلانه زندگی کردن باید تداوم داشته باشد. احساس عذاب وجدان شما را به انسان بهتری تبدیل نخواهد کرد، اما تجربهای که شما از رویدادهای ناگوار کسب میکنید این کار را خواهد کرد. سختگیری و محدود کردنِ خود، شما را به انسان کاملی نخواهد رساند که از زندگیِ عالی برخوردار است. زندگیْ هرگز از آموختن تجربه به شما باز نخواهد ماند و هرگز حالت پایدار و بینقص زندگی را در نخواهید یافت.
محمد
درواقع باروخ جهان و هرچه را در او هست، یک هستی یگانه میداند و خدا را مجموعهٔ کل هستی مینامد تاآنجاکه میگوید اگر کسی دیگری را بیازارد، خود را آزرده است زیرا ما همه از روح، جسم، شخص و شیء واحد هستیم.
احسان رضاپور
فلسفهٔ اسپینوزا بر این اساس است که تمایلات شما، آرزوها و شهوتهایتان، همان نیروی برانگیزندهٔ شماست و هویتتان را شکل میدهد. جنگیدن با این نیروها بیفایده است و جدا کردن خودتان از آنها غیرممکن، زیرا جوهرهٔ شما را تشکیل میدهند. نباید اشتیاق را بهمنزلهٔ امری منفی تلقی کنید. اشتیاق خوب و به معنای داشتن زندگی طبیعی است. اسپینوزا مینویسد: «اشتیاق جوهرهٔ انسان است.» بهدلیل قوی بودن کناتوس، صرفنظر از تمایل، محدود کردن یا مدیریت آن بسیار دشوار است. فقط مرگ میتواند کناتوس را متوقف کند.
احسان رضاپور