بریدههایی از کتاب ماجرای فکر آوینی
۴٫۷
(۱۱۸)
در دورهٔ رنسانس این تفکر شکل میگیرد که دلیلی ندارد انسان خود را شکنجه دهد؛ او باید راحت باشد و از بهرههای مادی و دنیوی لذت ببرد. دگرگونی از اینجا شروع میشود. این طرز فکر کمکم از بین میرود که ریاضت و زهد و شکنجهٔ نفس، زمینهٔ رستگاری است و حتی اینها خلاف عقل و ذات انسان انگاشته میشود! بنابراین در ایتالیا در قرن چهاردهم و پانزدهم، کمکم مجالس عیش و طرب در شهرها شکل میگیرد: مجالس رقص و شعرخوانی شبانه. کمکم قبحِ بدننمایی از بین میرود. در دوران قرون وسطا، بدنها کاملاً پوشیده بوده است. نه تنها زنان، بلکه مردان هم بدنهایشان را میپوشاندهاند. قبحِ بدننمایی کمکم شکسته میشود و حتی کار به جایی میرسد که هنرمندان تندیسهایی زیبا از اندام مردان و زنان میسازند و در میدانهای اصلی شهر نصب میکنند
محمد کلهر
در دههٔ شصت، هم ثروتمند وجود داشت و هم علاقه به ثروت، ولی تظاهر به توانگری علیالظاهر ناپسند بود. مردم پرهیز میکردند. چهرهها را عمداً به مستضعفان شبیه میکردند. مرفه بودن را گرایش به استکبار و اسلام آمریکایی تلقی میکردند و تنگدستی را همنشینی با مستضعفان و پابرهنهها و طرفداری از انقلاب
محمد کلهر
در دوران قرون وسطا، تظاهر به رفاه، گناه به حساب میآمد؛ چون حضرت مسیح (ع) سر بر سنگ میگذاشت، بر خاک و زیر آسمان دراز میکشید و سادهترین تغذیه را داشت. آنچنان فرهنگ ریاضت و زهد و پرهیز از دنیا بر مجموعهٔ مسیحیان پیور سیطره داشت که گاهی راهبهها از فرط روزهداری میمُردند و به همین دلیل در تاریخ، فتوایی از پاپ ثبت شده است که روزهداری تا سرحد مرگ حرام است. شکنجهٔ نفس برای آنها مساوی با رستگاری بود
محمد کلهر
در مفاهیم دینی، انسانِ حقیقی کسی است که اهل ذکر است. حتی در فقه هر چیزی که ارمغانش فراموشی باشد، مورد مذمت قرار گرفته و یا حتی حرام دانسته شده است؛ از مسکرات (مستکنندهها) گرفته تا موسیقیهایی که حالت تفکر و وقار انسان را خدشهدار کنند. مفهوم «خلوت» که نزدیکترین مفاهیم به «ذکر» است در مدرنیته حذف میشود، چون خلوت برای انسان مدرن دلهره میآورد و موجب یادآوری میشود
محمد کلهر
برای بشر مدرن هر چیزی که ایجاد فراموشی کند، ارزش دارد
محمد کلهر
عارضه و اثر فراموشی، لذت و هیجان است. نقطهٔ مقابل فراموشی «یادآوری» است که مفهوم دینی آن «ذکر» است، و ذکر همان است که به انسان یادآوری کرده و متذکر حقایق میشود؛ چه بودن و چگونه بودن را یادآوری میکند
محمد کلهر
اندیشهٔ مدرن نشان میدهد. خواستِ بشر مدرن، ایجاد بهشت زمینی است که خود او تصمیم گرفته آن را بسازد و طغیان و خودبنیادی رستگاری هم در پی خواهد داشت. انسانِ مدرنی که به علم جدید (science) اعتقاد دارد و میتواند مدیریت جهان را به عهده بگیرد، در نهایت در جایی پشتوانهٔ روحی و فکری خود را از دست خواهد داد و به یک مفهوم، به تنهایی و افسردگی نزدیک خواهد شد.
محمد کلهر
در فلسفهٔ تاریخ میگویند که تبدیل فرهنگ به تمدن، چندصد سال زمان میبرد؛ یعنی زمان درازی لازم است که بتوان با مجاب کردن همهٔ ساکنان کشور یا عالمی، به لحاظ ذهنی و قلبی، آنها را به فضای واحدی وارد کرد که دنیایشان را دگرگون کند.
محمد کلهر
آغاز غرب مدرن را قرن چهاردهم و پانزدهم میشناسند
محمد کلهر
تمدن روم در نزاع با ساکنان همین مناطق از بین رفت؛ کسانی که به اصطلاحِ خودِ تاریخ غرب، بربر (وحشی) بودند و هیچ دین و فرهنگِ شناختهشدهای برای آنها ثبت نشده است. کشیشهای مسیحی همین مردمان بیفرهنگ، بیتمدن، عاری از گزارههای دینی و معنوی و حتی فاقد تاریخ (که بدترین چیز بیتاریخ بودن، یعنی بیهویت بودن است) را مسیحی کردند و آداب زیست انسانی، بهداشت، سواد خواندن و نوشتن و آداب نکاح به آنها آموختند، چون اینها ازدواج و تشکیل خانواده را نمیدانستند و به نحوی دورانی اشتراکی را از سر گذرانده بودند. حتی آداب خوردن و آشامیدن به اینها آموختند!
محمد کلهر
اسلام سه سال مخفی بود، دَه سال تحت فشار بود و از سال یازدهم رسماً حکومت تشکیل داد. پانزده سال بعد هم جهانی شد؛ یعنی نیمی از دنیای متمدنی را که انسان در آن زندگی شهری داشت، تصرف کرد
محمد کلهر
از میانهٔ قرن سیزدهم هجری شمسی به بعد، مواجههٔ نظری و تمدنی ما با غرب شروع شد
محمد کلهر
اما آوینی تحت ظلمتزدگی دوران معاصر قرار نگرفت و مشهورات زمانه او را فریب نداد. درست در دورانی که هیجان توسعه و شهوت تکنوکراسی، چشمها را مسحور و عقلها را ربوده بود، او با شجاعت، درباره چرخهٔ گیج کنندهٔ توسعه و مصرف هشدار داد و همگان را از فروافتادن در ورطه غربزدگی برحذر داشت
محمد کلهر
مخاطبان اصلی این مباحث جوانانی هستند که در آغاز راه مطالعات فرهنگی و تمدنی هستند و غالبا دغدغه این را دارند که فهم و تحلیل رخدادها و تحولات سیاسی، تاریخی و تمدنی را از چه نقطهای باید آغاز کنند.
HaniMoh
آوینی کلماتی مثل «دیروز»، «امروز» و «فردا» را در آثارش فراوان به کار میبرد؛ یعنی تاریخ دیروز، امروز و فردایی دارد و ما در آستانهٔ عصر فردا و پس از آن هستیم.
مهدی نادریان
معماری خوب، انسان را باحیا و باغیرت و اهل ذکر و خلوت میکند و معماری بد، او را بیحیا و بیغیرت و اهل دنیا و شهوت
مهدی نادریان
او معتقد است مبدأ اثر هنری، الهام ملکوتی است؛ این یک درک ملکوتی است که یک اثر هنری میآفریند.
مهدی نادریان
تمام جهان سنتی (جهان پیشاتجدد) لابد روزی به این مرحله خواهد رسید یا معطوف به این نقطه حرکت خواهد کرد. لرنر در دههٔ شصت میلادی چنین گفت و در سال هشتاد با چالش جدی مواجه شد و بسیاری از حرفهایش را پس گرفت. او ایران، سوریه، لبنان، ترکیه، مصر، اردن و... را مورد بررسی قرار داده و بعد در کتابش گفته است که با توجه به مختصات فرهنگی کشورهایی که او در خاورمیانهٔ اسلامی دیده است، کشوری که دیرتر از همه به توسعهیافتگی خواهد رسید، ایران است
مهدی نادریان
اکنون ممکن است گفتن این حرفها راحت باشد، اما در سالهایی که آوینی چنین سخنانی گفته، اینها جزو حرفهای مگو و ضدانقلاب به حساب میآمده است. آن زمان مخالف هاشمی ممکن بود دشمن پیغمبر (ص) تلقی شود!
مهدی نادریان
انسانی که مخلص نباشد، کارآمد نیست. این با توسعهیافتگی اصلاً سازگار نیست.
مهدی نادریان
حجم
۲۵۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۶۰ صفحه
حجم
۲۵۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۶۰ صفحه
قیمت:
۱۱۰,۰۰۰
۵۵,۰۰۰۵۰%
تومان