بریدههایی از کتاب شب صورتی
۴٫۱
(۱۳۱)
آدما وقتی میگن یکی رو دوست داریم، خودشونو دوست دارن. اونو میخوان برای خودشون. اگه راست میگن، باید اونو به خاطر خودش بخوان. به خاطر خودش دوسش داشته باشن.
ترمه
آدمِ عاقل تا مجبور نباشه، محصول روزها و هفتهها زحمت و دلدادگی رو با یه تیکه کاغذ عوض نمیکنه. هنر رو هر کی خرید، سود کرد؛ هر کی فروخت، ضرر کرد.
ترمه
«اینم یه امتحان الهیه. بدونِ اینکه بخوای، نگات افتاده به دختر مردم. لابد چادر یا روسری نداشته و بچهٔ مردمو گرفتار کرده. روسری و چادر برای همینه. یادت باشه درِ یه خونه رو که میزنی، باید کنار وایسی ببینی کی درو باز میکنه. کسی هم که درو باز میکنه، باید حواسش باشه. اینها رو که بیخود نگفتهن. روی حساب و کتاب گفتهن. توی این ماجرا، تو گناهی نداری؛ اما از این به بعد اگه اختیار خودتو بدی دست دلت که هر بلایی خواست به سر تو یا اون دختر بیچاره بیاره، گناه کردی. خیلی مواظب باش!»
ترمه
کسی که یه روز عاشقه، یه روزم فارغه؛ اهل محبت نیس، اهل هوا و هوسه. با یه کشمش، گرمیش میکنه، با یه غوره، سردیش. اینجا چشم و اَبرویی میبینه، دل میبازه. اونجا قد و بالایی میبینه، از حال میره. آدمی که حالی به حالی میشه، به درد جِرز لای دیوار میخوره!... عشقهایی کز پی رنگی بوَد / عشق نبوَد، عاقبت ننگی بوَد!
ترمه
مامان! من دیگه بچه نیستم که همهش نگرانم باشی.
خنده از لب مادر رفت.
ـ همین که خیال میکنی بزرگ شدی و دیگه تنهایی از پس خودت، از پس کارهات برمیای، نگرانم میکنه.
ترمه
«افسوس که آدمیزاد تا حالش خوبه، قدر نمیدونه! خودشو که گرفتار کرد، اونوقت میفهمه آسودگی خیال و راحتی یعنی چی!»
ترمه
آدم تا زندهس به همدم احتیاج داره. بهترین همدم، همسر آدمه. یه چیزایی رو به رفیق و فرزند و همکار نمیشه گفت که به همسر میشه گفت. همسر، شریک خواب و بیداری آدمه. رفیقِ دنیا و آخرت آدمه.
Hanieh.ha
ای برادر! چو خاک خواهی شد / خاک شو، پیش از آنکه خاک شوی!
ملیکا
؛ اونوقت هی دست و پا میزنه و بیشتر خودشو گرفتار میکنه. بعد یکدفعه میبینه دیگه راه نجاتی نداره. دیگه به هیشکی امیدی نداره، جز خدا. از ته دل میگه خدایا کمکم کن! خدا هم نجاتش میده. خیلی مهربونه. شک نکن!
Pasdar_113
خدا ممکنه امتحانی سر راهت بذاره که اصلاً نفهمی امتحانه. مردود بشی و حالیت نشه. قبول بشی و نفهمی!
Pasdar_113
با توکل بر خدا، سعی کن تو امتحانی که یکهو ممکنه پیش بیاد، قبول بشی. همین. بقیهش حله.
Pasdar_113
این را نگفت که دوست دارد سر روی شانهاش بگذارد و گریه کند
Pasdar_113
آدمیزاد یا خودمحوره یا خدامحور. یعنی یا خودبینه یا خدابین. آدمِ خودبین، از خودراضیه. همه رو فدای خودش میکنه؛ برای همین، همه ازش دوری میکنن. پرهیزگاری، شغل آدمای خدابینه. خدابین از خودبینی نجات پیدا میکنه. پرهیزگاری یعنی تمرین برای دوری از خودخواهی.
ZH
«افسوس که آدمیزاد تا حالش خوبه، قدر نمیدونه! خودشو که گرفتار کرد، اونوقت میفهمه آسودگی خیال و راحتی یعنی چی!»
محمدجواد
ـ این شوری که میگم، فقط رنج و گرفتاری نداره؛ به آدم قدرتم میده. عاشق میتونه کوهها رو جابهجا کنه! بیستون را عشق کَند و شهرتش فرهاد بُرد.
red rose
ـ حالت چطوره جَوون؟
ـ خوبم. ممنون!
ـ اگه خوبی، قدرشو بدون. افسوس که آدمیزاد تا حالش خوبه، تا راحته، قدر نمیدونه! خودشو که گرفتار کرد، بیچاره که شد، اونوقت میفهمه آسودگی خیال و راحتی یعنی چی!
ellena_1988
کسی که یه روز عاشقه، یه روزم فارغه؛ اهل محبت نیس، اهل هوا و هوسه. با یه کشمش، گرمیش میکنه، با یه غوره، سردیش. اینجا چشم و اَبرویی میبینه، دل میبازه. اونجا قد و بالایی میبینه، از حال میره. آدمی که حالی به حالی میشه، به درد جِرز لای دیوار میخوره!... عشقهایی کز پی رنگی بوَد / عشق نبوَد، عاقبت ننگی بوَد!
Amir
«افسوس که آدمیزاد تا حالش خوبه، قدر نمیدونه! خودشو که گرفتار کرد، اونوقت میفهمه آسودگی خیال و راحتی یعنی چی!»
Amir
احسان از سینا پرسید: «از عشق و عاشقی چه خبر؟»
ـ با کمک آسمندلی، خودمو جمعوجور کردم و همهچیو سپردم به خدا. تا ببینیم او چی میخواد!
ـ ناراحتی که داره میره؟ شاید دیگه تا تابستون سال بعد نیاد!
ـ رقیهخانم تا یه ماه دیگه برمیگرده. اگه حاضر بشه با آبابا عروسی کنه، از اون به بعد مرتب همدیگه رو میبینیم. شایدم این بار نوروز، ما رفتیم شیراز.
ـ پس حالت خوبه.
سینا لبخند زد.
ـ ناراحت که هستم، ولی حالم خوبه. آسمندلی میگه بَرنده کسیه که به خدا اعتماد کنه. من و آبابا این کارو کردیم. میبینی که. امروز این باغ شده مثل بهشت. هیچوقت اینجوری نبود.
یک خوره کتاب :)
آدمیزاد یا خودمحوره یا خدامحور. یعنی یا خودبینه یا خدابین. آدمِ خودبین، از خودراضیه. همه رو فدای خودش میکنه؛ برای همین، همه ازش دوری میکنن. پرهیزگاری، شغل آدمای خدابینه. خدابین از خودبینی نجات پیدا میکنه. پرهیزگاری یعنی تمرین برای دوری از خودخواهی. اگه دیدی همه ازت بریدن، معلوم میشه که راهو اشتباه رفتی. باید برگردی تا اوضاع عوض بشه. شک نکن!
ابن سینا
حجم
۲۷۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۸۸ صفحه
حجم
۲۷۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۸۸ صفحه
قیمت:
۸۰,۰۰۰
۴۰,۰۰۰۵۰%
تومان