بریدههایی از کتاب محاکمه خوک
۳٫۹
(۲۴)
سخت بیمارگونه است خواندن امیدهای مدفون یک محکوم.
نسیم رحیمی
بعضی دردها اشک را میخشکاند.
نسیم رحیمی
هر بار که بیدار میشود بسترش را ترک میکند و میرود جایی دیگر. شاید میتوانست نظمی به خودش بدهد اینجا و آنجا کمی استراحت کند امّا ترجیح میدهد راهش را از سر بگیرد. حتماً این خشونتی را که خورند وجودش است دوست دارد؛ این تکراری ابدی است. هرگز صندلیای به او پیشکش نشد؛ خودش هم پی آن نبود. آیا نظری راجع به نشستن دارد؟
javadazadi
گاهی کافی است چیزی را با صدای بسیار بلند بگوییم تا مخاطب آن را بپذیرد. برعکس، اقرار به تردیدها، آن هم وقتی آدم دست به آفرینش میزند هرگز برای اوضاع خوب نیست؛ شکافی باز میشود و دیگران دربارهاش قضاوت میکنند.
mary
یک جای زخمْ بیشتر چه تفاوت دارد وقتی کسی زخمش را وقعی نمیگذارد.
mary
لحظهای به والدینِ این کودک و خواهرش فکر کنید. آنها شایستهٔ حرکتی قاطعانه هستند. رنجِ بیپایانی که آنها را از پا درمیآورد احتمالاً هرگز تسکین نخواهد یافت امّا ما بهعنوان انسان چیزی بهشان بدهکاریم. چه کردند که مستحق این مصیبت باشند؟ آرام و شرافتمندانه زندگیشان را میکردند. مثل من و شما عمر میگذراندند. شر را کنار زده بودند تا زندگی ببخشند. و خُب یک روز، روزی غمانگیز، شر ظاهر شد تا عزیزترین چیزی را که داشتند از آنها جدا کند. از آنجا که نمیتوانیم به گذشته بازگردیم و چون نمیتوانیم زخمهایشان را درمان کنیم، باید انتقامشان را بگیریم.
کورش
اگر دست روی دست بگذاریم، دود جهنم همهجا را فرو میپوشاند. دشتهایمان را میآلاید و خانههایمان را در چنبره میگیرد. به فرزندان و زنانمان آسیب میزند. جانمان را ضایع میکند و دنیایی که ما را در برگرفته ویران میشود. وحشتِ سیاه همچون غشایی همهچیز را خواهد پوشاند. اگر همین حالا دست نجنبانیم، گذاشتهایم که تا همیشه پیروز شود. میخواهید دنیا را نابود کنید؟ امان میدهید که خشنترین و مختصرترین توحش، وحشیانهترین توحش، بدون کیفر بماند؟
کُشتن یک کودک! رذالتی بدتر از این سراغ داریم؟
تهدید استعاره نیست، روبهروی شماست، آنجاست، با طنابها بسته شده. بوی گند میدهد. بیشرمانه و بیپشیمانی میکُشد. توضیح نمیدهد چراکه متولّد شده تا ویران کند، تا هر چیز ناب را بسوزاند. انتخاب با شماست.
کورش
ببینید، من اینجا نیستم تا دردی را که فقدانِ فرزند به همراه دارد کوچک بشمرم یا کماهمیت جلوه دهم. اینکه مادر و پدر رنج میکشند مسلّم است. زندگی ما محکوم است به نیستی. افسوس، غمانگیز است. دستکم ما آن را همچون واقعهای ناگوار درک میکنیم. امّا یک زندگیِ ازدسترفته بهمعنای پیروزی شر نیست. دنیای ما، همهٔ اطرافمان، حرکتش را ادامه خواهد داد.
Amrh3yn
یک زندگیِ ازدسترفته بهمعنای پیروزی شر نیست. دنیای ما، همهٔ اطرافمان، حرکتش را ادامه خواهد داد.
مسعود
دود جهنم اصلاحپذیر نیست. باید محوش کرد. خطر در هوا شناور است. اگر دست روی دست بگذاریم، دود جهنم همهجا را فرو میپوشاند. دشتهایمان را میآلاید و خانههایمان را در چنبره میگیرد. به فرزندان و زنانمان آسیب میزند. جانمان را ضایع میکند و دنیایی که ما را در برگرفته ویران میشود.
مسعود
حجم
۸۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۸۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
قیمت:
۳۴,۰۰۰
تومان