بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب تندتر از عقربه ها حرکت کن | صفحه ۲۴ | طاقچه
کتاب تندتر از عقربه ها حرکت کن اثر بهزاد دانشگر

بریده‌هایی از کتاب تندتر از عقربه ها حرکت کن

انتشارات:نشر معارف
امتیاز:
۴.۴از ۲۰۹ رأی
۴٫۴
(۲۰۹)
من می‌گویم می‌شود فقط کار کرد و می‌شود در کنار کار، دغدغهٔ کار داشت. این‌ها دو تا بحث است. ممکن است ما کار بکنیم. صبح بیاییم و عصر هم برویم. مطمئن هم هستیم کار می‌کنیم؛ ولی دغدغهٔ کار مسئلهٔ دیگری است. اگر دغدغه داشتی، دیگر اصلاً متوجه ساعت نیستی. اصلاً خیلی چیزها را نمی‌بینی و فکرش را نمی‌کنی. آن کار را به بهترین شکل انجام می‌دهی. آن کسی که فاسد است و دارد کار را اشتباه انجام می‌دهد که هیچ، آن کسی که فقط کار می‌کند و دغدغه ندارد هم فایده ندارد.
kosar
گفتم آقای دکتر، در این شرکت هیچ مدیریتی وجود ندارد. گفت یعنی چه؟ یعنی یک دخل اینجا گذاشته‌ای و هر چیزی که می‌فروشی، می‌اندازی توی این دخل و از همین جا هم خرج می‌کنی؟ گفتم نه. صبح به صبح می‌گوییم بسم الله الرحمن الرحیم. خدایا امروز چه چیزی می‌خواهی تقدیر کنی؟ ما ایستاده‌ایم و جلو آمده‌ایم.
kosar
در شرکت هم این‌جور نیست که فقط مدیر مؤثر باشد و فقط او حال جهادی داشته باشد؛ اما کار کارمند یا کارگر بی‌ارزش است، پس او جهادگر نباشد. اگر باورمان و منشمان با این نگاه جهادی شکل بگیرد، هم وظیفه‌مان را به بهترین شکل انجام می‌دهیم. هم خودمان رشد می‌کنیم، هم خداوند کمک می‌کند. این‌گونه است که پیشرفت کارمان هم چند برابر می‌شود. اگر گسترهٔ جهاد را این‌قدر باز ببینیم، آن وقت یقین می‌کنیم بخش مهمی از انسانیت ما هم در همین حضورمان در جهاد است. در چنین جهادی است که تفاوت خودمان را با حیوانی که فقط برای بقا و زنده‌ماندنش تلاش می‌کند، متوجه می‌شویم.
kosar
شیرموز و کت‌شلوار و کار جهادی با یکدیگر جور درنمی‌آیند. باید از یک جایی بزنید تا به یک خواستهٔ مهم دیگر برسی
kosar
خط‌کشی راحت‌ترین کار است؛ اینکه بگویید محدودهٔ من این است و محدودهٔ شما یک چیز دیگر. در حالی که کسی که نماز نمی‌خواند، می‌گوید من مملکتمان را دوست دارم و می‌خواهم برایش کارهای مهم انجام دهم؛ پس، از همین نقطهٔ مشترک می‌شود شروع کرد و ارتباط درستی را پایه‌گذاری کرد.
گیله مرد
ما می‌گوییم هر کاری که در دنیا انجام شده است، یعنی شدنی است. حالا می‌گوییم اگر بیشتر از آن خواستید بپرید، شاید نشود؛ اما تا آن حد را باید بپرید.
گیله مرد
جهاد به آدم حس زندگی می‌دهد. اینکه بتوانی جلوی شرارت بایستی، جلوه‌ای از حیات را در تو زنده می‌کند. حالا گاهی جهاد در بیرون توست و لابه‌لای خاک‌ریزها. گاهی هم در خود توست. جاهایی که بین دو انتخاب مانده‌ای. یکی برایت سود و منفعت بیشتری دارد. با رسیدن به آن شادی. می‌توانی راحت‌تر زندگی کنی؛ اما یکی دیگر تو را به سختی می‌اندازد. در عوض، اطرافیانت راحت‌تر زندگی می‌کنند؛ درست مثل یک مادر، مثل یک پدر. به خودشان سختی می‌دهند تا فرزندانشان راحت‌تر زندگی کنند؛ وگرنه که با درآمد کمتر و کار کمتری می‌توانند رفاه بیشتری برای خودشان فراهم کنند. در این دومی شاید سختی بیشتری تحمل کنی؛ اما درونت آرام‌تر است.
kosar
این کار خدا بودن هم بعدها شد یکی از اصول زندگی من. اینکه ببین خدا برایت چه می‌خواهد. اگر بتوانی پیدایش کنی یا کشفش کنی، آن وقت راحت‌تر و آرام‌تر خواهی بود.
گیله مرد
اینکه چگونه پیدایش کردم و آن موفقیت چه تفاوت‌هایی با دیگر موفقیت‌ها داشت، به اندازهٔ همان مسیری که طی کردم طولانی است. من آن را در یک شب و در یک نگاه پیدا نکرده‌ام که حالا بتوانم در چند کلمه یا چند جمله خلاصه‌اش کنم. اگر قرار باشد این جماعتی که نشسته‌اند روی این صندلی‌ها، چیزی از این پیروزی‌ها را بفهمند و بتوانند اجرا کنند، باید مسیری را که من طی کرده‌ام، با من مرور کنند؛ اینکه چگونه توانستم از یک مغازهٔ تایپ و زیراکس ساده، برسم به تأسیس یکی از مهم‌ترین شرکت‌های دانش‌بنیان منطقه و شاید در آیندهٔ جهان.
حسین
این هم مصیبتی است که ارگان‌های دولتی فکر می‌کنند دارند از بیت‌المال حفاظت می‌کنند، یا زرنگی می‌کنند که یک کاری را طوری قرارداد ببندند و آن‌قدر با تأخیر پول پیمانکار را بدهند که طرف اصلاً ورشکست و نابود بشود. این‌طوری به‌مرور بخش خصوصی‌مان را نه‌تنها حمایت نمی‌کنیم، که داریم نابودش می‌کنیم.
حسن

حجم

۲۶۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

حجم

۲۶۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

قیمت:
۶۸,۴۰۰
تومان