بریدههایی از کتاب نمی توانی روز مرا خراب کنی
۴٫۱
(۳۷)
کشاورزی بود که سالهای متمادی با کشت و برداشت محصولهای کشاورزی زندگی میکرد تا آنکه روزی اسبش فرار کرد. وقتی همسایگانش ماجرا را شنیدند، گفتند: «چه بد شد. این بدشانسی بزرگی است.»
زارع پاسخ داد: «تا ببینیم که چه میشود»
صبح روز بعد اسبش با سه کُرّهاسب وحشی بازگشت.»
همسایگانش گفتند: «چه عالی.»
زارع پیر گفت: «تا ببینیم.»
روز بعد پسر مرد زارع که خواسته بود سوار یکی از کُرّهاسبهای رامنشده شود، از روی اسب افتاد و پایش شکست. دوباره همسایگانش گفتند: «چه بد شد.»
زارع گفت: «تا ببینیم.»
روز بعد، مأموران ادارهٔ نظام وظیفه آمدند تا برای ارتش سربازگیری کنند. وقتی به پسر زارع که پایش شکسته بود رسیدند، تصمیم گرفتند که او را اجیر نکنند. همسایگان زارع گفتند: «چه خوب شد.»
و زارع پاسخ داد: «تا ببینیم.»
Arefe
خیلیها بر این عقیدهاند که قانون عدم تفاوت، به معنای ضعیف بودن و توسری خوردن است. هرگز اینطور نیست. عدم تفاوت به معنای بیاعتنا بودن نیست، نشانهٔ ضعف و جهل و نادانی نیست. عدم تفاوت از تفاوت قویتر است. عدم تفاوت به معنای عشق و شجاعت است.
نانسی نورمن
Arefe
«بخشودن مانند سرطان است. شما را از درون میخورد. بخشودن به خاطر دیگران نیست. اگر من کسی را ببخشایم، از زشتی کاری که او کرده است چیزی کم نمیکند. بله اوشیا پسر مرا کشت، امّا من اگر او را ببخشایم، کمکی به او نکرده بلکه به خودم یاری رساندهام.»
Arefe
پیش از آنکه چیزی را در زندگی خود تغییر دهید، باید بخواهید و برای تغییر آماده باشید. تکرار میکنم، پیش از آنکه چیزی را در زندگی خود تغییر دهید، باید بخواهید و برای تغییر آماده باشید.
اوضاع بهخودیخود تغییر نمیکند. برای تغییر دادن به انرژی نیاز داریم. اگر میخواهید چیزی به شکلی که هست نباشد، نخستین پرسشی که باید از خود بکنید، این است: «آیا میخواهم؟»
«آیا مایلم؟»
«آیا مایلم وضعیت تغییر کند؟»
noorabady
اگر قرار باشد از این کتاب یک چیز را برداشت کنید، این است: در هیچ اندیشه یا عملی معنای نهفتهای وجود ندارد. شما هستید که برای همه چیز معنایی در نظر میگیرید.
و اگر یک کلمه در پس هر اندیشهای در این کتاب وجود داشته باشد، آن کلمه «انتخاب» است، زیرا این کتاب تنها دربارهٔ این موضوع بحث میکند. شما یا انتخاب میکنید که کس دیگری یا چیز دیگری روز شما را خراب کند، یا از قدرت خود بهره میگیرید و اجازه نمیدهید چنین اتفاقی بیفتد.
احسان رضاپور
ممکن است به جایی که میخواستم بروم، نرفته باشم، امّا به گمانم در آخر کار به جایی رسیدم که قصد داشتم باشم.
داگلاس آدامز
jamil
پایانِ پایان، بهترین نقطه برای آغاز کردن پایان است، زیرا شما از آغاز ـ آغازِ پایان برای پایان دادن به پایان، به پایان میرسید.
لمونی اسنیکت
jamil
به نقل از کارنگی آمده بود وقتی ما از دیگران متنفر میشویم، به آنان نیرویی مضاعف میدهیم و به آنان امکان میدهیم که در خواب ما، اشتهای ما، فشارخون ما، سلامت ما و خوشبختی ما تأثیر بگذارند.»
Farah
همانطور که اکهارت تول، نویسنده کتاب «قدرت اکنون» خاطرنشان میکند، «استرس ناشی از آن است که «اینجا» باشید و بخواهید که «آنجا» باشید. در زمان حاضر بهسربرید و بخواهید که در آینده باشید.»
Farah
همهچیز را آنطور که هستند ببینید
باید بیاموزیم که بپذیریم... زندگی را بپذیریم، خودمان را بپذیریم، نه کورکورانه، بلکه با یک لبخند. باید پایان یافتن زندگی را بپذیریم، نه به این دلیل که منطقی و رضایتبخش است، بلکه چون این تنها چیزی است که ما داریم.
هاروی میندس
Farah
حجم
۱۸۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۱۸۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
قیمت:
۳۲,۰۰۰
۱۶,۰۰۰۵۰%
تومان