بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خاتون و قوماندان | صفحه ۷ | طاقچه
کتاب خاتون و قوماندان اثر مریم قربان‌زاده

بریده‌هایی از کتاب خاتون و قوماندان

۴٫۵
(۶۳)
علیرضا می‌گفت: «خدا را شکر می‌کنم که دو رکعت نمازم برابر با هفتاد رکعت نماز مجرد است. این را هم به‌خاطر وجود تو در زندگی‌ام دارم».
عباسی
دسته‌گل میخک را که روبان بلندی هم داشت به دستم داد و چادرم را سرم انداخت. چادر سُر می‌خورد. گفت: «یک سنجاق بدهید بزنم به چادر که نیفتد».
عباسی
من ام‌البنین حسینی، همسر شهید علیرضا توسلی با عشق به وطن عزیزم افغانستان و به یاد فرزندان شهیدش که در جای‌جای کرهٔ خاکی، خونشان آذین کوه و دره و کوچه‌ها می‌شود، به پایان می‌رسانم فصلی از زندگی و خاطراتم را که حاصل سیزده سال زندگی مشترک با علیرضا توسلی و پنج سال زیستن با خاطرهٔ مردی دلاور است.
کاربر ۳۶۸۷۱۹۲

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۸۲ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۸۲ صفحه

صفحه قبل۱
...
۶
۷
صفحه بعد