بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اجاره نشین خیابان الامین | طاقچه
کتاب اجاره نشین خیابان الامین اثر علی‌اصغر عزتی پاک

بریده‌هایی از کتاب اجاره نشین خیابان الامین

انتشارات:نشر معارف
امتیاز:
۴.۷از ۱۰۷ رأی
۴٫۷
(۱۰۷)
«اگر عشقِ علی و خاندان علی کفر است، من دوست دارم بر این کفر بمیرم.»
محمدرضا میرباقری
یک بچه‌قنداقه‌ای را پیدا می‌کنند. برش می‌دارند و می‌آورند به حیاط. آن‌جا یکی‌شان می‌گوید: «این بچهٔ همان حرام‌زاده است.» و از ته قنداق می‌گیرد و می‌تکاند تا بچه می‌افتد زمین. بعد طفلک را برمی‌دارد و پرت می‌کند وسط حوضی که آن‌جاست. بعد با چوبی که مخصوص جمع کردن برگ‌های استخر است، گردن بچه را می‌گیرد می‌فرستدش زیر آب و ول می‌کند. خدا شاهد است. مکرر این کار را می‌کند. این طفلک وقتی رها می‌شد و می‌آمد بالا، گلویش صدا می‌داد. بعد یک نگاه معصومانه‌ای می‌کرد به اطراف که جگرِ آدم آتش می‌گرفت. خیلی وحشتناک بود! این‌ها در این فیلم آن‌قدر این کار را ادامه دادند تا بچه خفه شد. حرف‌های‌شان هم در طول بازی‌شان تهوع‌آور است: «عجب سگ‌جان است این پدرسوخته؛ نه گریه می‌کند، نه صدایش درمی‌آید!» و بعضی‌های‌شان می‌خندند با این حرف‌ها! باور کردنش سخت است، می‌دانم؛ ولی این اتفاق افتاد. این‌جا دقیقاً از آن جاهایی بود که به خودم گفتم: «حرمله تیر را انداخته.
🍃🌷🍃
به سید گفتم: «سید! ما و شما امام حسینی برای خودمان داریم که اگر دامنش را بگیریم، شکست در کارمان نمی‌آید. دیگران این را ندارند. این خودش خیلی پیروزی است. وقتی عقیده‌ات حسینی باشد، می‌دانی برای چه کسی می‌میری؛ می‌دانی مفت نمی‌میری.»
hiba
داشتم به این فکر می‌کردم که وقتی این حرام‌زاده‌ها در قرن بیست‌ویکم دارند این کار را می‌کنند، ببین جد و آبادشان ۱۴۰۰ سال پیش چه کرده‌اند؟! واقعاً دیگر همه‌چیز را باور کردم.
محمدرضا میرباقری
آرامشی که کنار حضرت رقیه هست، در هیچ جای دیگر نیست.
محمدرضا میرباقری
حالِ آدمِ توبه‌کار همین‌طورهاست دیگر. گذشته‌اش همیشه باهاش است و زیر بار آن همه خاطره و اندوختهٔ باطل. قبول؛ گذشته است از آن مرحله، اما خُب اشتباه رفته بوده. به نظرم شرم از آنچه بوده، به سختی رهایش می‌کند. سخت است.
hiba
شام کم‌کم جان گرفت و مردم فهمیدند چه رکَبَی خورده‌اند و چه باختی داده‌اند. وقتی قرار باشد از بیرونِ مرزها برایت تعیین تکلیف کنند، همین می‌شود که دیدید؛ خانه‌ات را روی سرت خراب می‌کنند و در نهایت هم می‌گویند: حیف؛ آنی که ما می‌خواستیم نشد!
🍃🌷🍃
گفتم: «نشئگی که توی حرم حضرت رقیه هست، تو هیچ بساطی نیست. یک عالم دیگری دارد. اصلاً یک جور دیگری است.»
محمدرضا میرباقری
گفت: «خُب دیوانه، حضرت علی اجازه نمی‌دهد دست از پا خطا کنی و چیزی بیشتر از حقت برداری! اما اگر با معاویه باشی، یک سفره پهن می‌کند پیش رویت که مرغ بریان و کبابِ گوشت گوسفند و شراب، کمترین خوراکی‌هایش هستند. حالا بگو کدام را انتخاب می‌کردی!» راست می‌گفت؛ انتخاب سخت بود و آدم نمی‌توانست خیلی با اعتمادبه‌نفس بگوید چه می‌کردم.
محمدرضا میرباقری
الآن با خدا خیلی قاتی‌ام؛ خیلی راحتم؛ خیلی نزدیکم. از راه تعمق و مطالعه به این رسیده‌ام، و نه هردمبیل.
hiba

حجم

۳۲۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۴۸ صفحه

حجم

۳۲۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۴۸ صفحه

قیمت:
۳۳,۳۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۹صفحه بعد