بریدههایی از کتاب دلایلی برای زنده ماندن
۴٫۰
(۴۴۴)
اما هماکنون، فقط کاری را انجام میدهم که مرا سرحال بیاورد. ورزش بیبرو برگرد به حالم مفید است، همانطور که یوگا نیز چنین است. غرق شدن در امور یا اشخاصی که عاشقشان هستم نیز حالم را خوش میسازد؛ پس این کارها را انجام میدهم. به زعم من، در جهانی چنین درهم تنیده با عدمقطعیت، ما بهترین آزمایشگاههای تجربی خویشتن هستیم.
•| ز غبار این بیابان |•
«و در پایان این ادامهٔ زندگیست که شجاعت بیشتری میطلبد، نه خودکشی.»
Decalcomania
«و در پایان این ادامهٔ زندگیست که شجاعت بیشتری میطلبد، نه خودکشی.»
inside._.my._.busy._.mind
«این متکا رو میبینی؟ همینجا بمون و به این متکا فکر کن؛ به غم متکاها فکر کن که هیچوقت تموم نمیشه.»
farzane
همانطور که شوپنهاور میگوید: «ما برای آنکه همچون دیگر مردمان شویم، دست از سهچهارمِ خویش میشوییم.» آنگاه اگر عشق را -حقیقیترین آن را- بیابیم، میتوانیم آن بخشهای از دست دادهٔ خویش را دوباره بازیابیم. میتوانیم آن آزادی ازدسترفتهٔ کودکی خویش را دیگربار به دست آوریم. شاید عشق تنها عبارت است از یافتن کسی که با او میتوان، عجیبترین بُعد خویش را آشکار ساخت.
Eli
کتابها عوالمی هستند شدنی. درعینحال راه گریز نیز هستند. وقتی هیچ گزینهای پیش روی خود ندارید، درِ دنیاهای دیگری را به روی شما میگشایند. هر یک از آنها به منزلهٔ خانهایست برای اذهان بیخانمان.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
چگونه زمان را متوقف سازیم؟ با بوسیدن عزیزان.
چگونه در زمان سفر کنیم؟ با مطالعه.
چگونه از زمان بگریزیم؟ با هنر.
چگونه زمان را لمس کنیم؟ با قلم به دست گرفتن.
چگونه زمان را فروبنشانیم؟ با نفس کشیدن.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
دلم نمیخواست گریه کنم، به دو دلیل:
۱- نمیخواستم پدر گریه کردنم را ببیند.
۲- اگر گریه میکردم، حالم وخیمتر میشد.
:)
«آنچه هستی را بس شیرین میسازد، تکرار نشدن آن است.»
سارا
چگونه زمان را متوقف سازیم؟ با بوسیدن عزیزان.
چگونه در زمان سفر کنیم؟ با مطالعه.
چگونه از زمان بگریزیم؟ با هنر.
چگونه زمان را لمس کنیم؟ با قلم به دست گرفتن.
چگونه زمان را فروبنشانیم؟ با نفس کشیدن.
شیوا
چگونه زمان را متوقف سازیم؟ با بوسیدن عزیزان.
چگونه در زمان سفر کنیم؟ با مطالعه.
چگونه از زمان بگریزیم؟ با هنر.
چگونه زمان را لمس کنیم؟ با قلم به دست گرفتن.
چگونه زمان را فروبنشانیم؟ با نفس کشیدن.
Emma
از خواندن کتاب دو نوع تلقی وجود دارد: یا کتاب میخوانید که از خود فرار کنید یا کتاب میخوانید که خود را پیدا کنید.
Agha_M@hdiar
. دانش اینگونه پیش میرود: برای پیشرفت در آن ایمانِ کورکورانه جایی ندارد؛ بلکه شک مدام است که راهگشاست.
sumit
شگفتانگیزترین بُعد ذهن آن است که پرهیاهوترین اتفاقات در آن رخ میدهد، اما هیچکس دیگری قادر به دیدن آنها نیست.
masum75
زمان خود درمانگر دردهاست.
کسی درونم ، من است :)
میگویند دیوانگی، واکنشیست معقول نسبت به دنیای دیوانه. شاید افسردگی هم تنها واکنش ما نسبت به جهانیست که از آن سر در نمیآوریم. مسلم است که کسی فهم کامل و جامعی از ابعاد زندگی خود ندارد، هرچند عمیقاً در باب آن بیندیشد. نکتهٔ آزارندهٔ افسردگی این است که تفکر دربارهٔ زندگی را اجتنابناپذیر میسازد.
اما همین افسردگیست که از همهٔ ما افسردگان، متفکر میسازد؛
باور ندارید؟
سورینام
چرچیل، برای بدل شدن به یک رهبر قدرتمند، بر افسردگی خود فائق نیامد. بلکه درک عمیقش از این بیماری بود که او را توانمند ساخت.
روباه شازده کوچولو
طوفان بالاخره تموم میشه. باورم کن.
مرضیه
جالبتر آنکه هرچه بیشتر غمگین میشدم، کمتر میتوانستم گریه کنم
mahdi ansari
سقوط
«و در پایان این ادامهٔ زندگیست که شجاعت بیشتری میطلبد، نه خودکشی.»
آلبر کامو، از کتاب مرگ خوش
کاربر ۸۶۵۵۹۲۸
حجم
۲۱۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۹۷ صفحه
حجم
۲۱۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۹۷ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰۵۰%
تومان