بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دلایلی برای زنده ماندن | صفحه ۱۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دلایلی برای زنده ماندن

بریده‌هایی از کتاب دلایلی برای زنده ماندن

نویسنده:مت هیگ
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۴۴۴ رأی
۴٫۰
(۴۴۴)
دلم نمی‌خواست بمیرم، فقط می‌خواستم زنده نمانم!
nasrindorrani
چگونه زمان را متوقف سازیم؟ با بوسیدن عزیزان. چگونه در زمان سفر کنیم؟ با مطالعه. چگونه از زمان بگریزیم؟ با هنر. چگونه زمان را لمس کنیم؟ با قلم به دست گرفتن. چگونه زمان را فروبنشانیم؟ با نفس کشیدن.
fateme
از خواندن کتاب دو نوع تلقی وجود دارد: یا کتاب می‌خوانید که از خود فرار کنید یا کتاب می‌خوانید که خود را پیدا کنید. راستش من در این دو برداشت تفاوتی نمی‌بینم. ما از طریق مکانیزم فرار از خود است که خویشتن را پیدا می‌کنیم. مهم نیست در کدامین نقطه قرار داریم، مهم این است که قصد داریم به کجا روانه شویم.
❤ محمد حسین ❤
دانش این‌گونه پیش می‌رود: برای پیشرفت در آن ایمانِ کورکورانه جایی ندارد؛ بلکه شک مدام است که راه‌گشاست.
❤ محمد حسین ❤
«پسرها گریه نمی‌کنند.» این عبارت را حتماً شنیده‌اید. اما چنین نیست؛ آنها گریه می‌کنند؛ ما گریه می‌کنیم؛ من گریه می‌کنم. ما همیشه اشک در چشمانمان حلقه می‌زند.
❤ محمد حسین ❤
برای جبران درد و رنج، همیشه لازم نیست لذت را جایگزین آن کنیم؛ گاهی لذت و شادی خود از دل درد و رنج زاییده می‌شود.
جو مارچ
اگر بخواهیم به زبان خود شوپنهاور بگوییم: «منشأ رنج میل و طلب بیش از اندازه است.»
Milad
اگر گاهی از چسبیدن به محیط زندگی همیشگی خود دست برداریم، ممکن است از شر حالت ناخوش روانی‌مان، دست کم برای مدتی خلاص شویم. هرچه نباشد حرکت، نقطهٔ مقابل سکون به شمار می‌رود و گاهی پاسخگوست؛ البته گاهی.
#ℳ_S
بلکه از جایی بس ژرف‌تر می‌جوشیدند. گویی از اندرون جانم سرچشمه می‌گرفتند و بیرون می‌زدند. تمام پیکرم به لرزه افتاده بود. سد شکسته شده و سیل جاری شده بود و دیگر بند هم نمی‌آمد؛ حتی وقتی پدرم وارد اتاق شد. او به من خیره ماند
کاربر ۱۱۴۵۹۱۶
در سراسر جهان، نرخ خودکشی مردان سه‌برابر بیشتر از زنان است.
محمدرضا میرباقری
جسم انسانی، به خودی خود، یک جهان تمام‌عیار است. هرکدام از ما آدمیان متشکل از صدها تریلیون سلول هستیم. در هر سلول، تقریباً به همان میزان اتم وجود دارد؛ این یعنی بی‌شمار عناصر تشکیل‌دهنده. تنها مغز ما شامل تقریباً یکصد میلیارد سلول مغزی‌ست. با این همه اغلب اوقات به ماهیت نسبتاً نامتناهی جسم خود آگاه نیستیم. با ساده‌انگاری خودمان را متشکل از اجزای بزرگ‌ترمان تصویر می‌کنیم
محمدرضا میرباقری
«من در اثر ابتلا به افسردگی بود که به نوشتن روی آوردم. پیش از آن یک نویسنده نبودم.» زمانی که افسردگی نداشتم، از کنجکاوی و نیروی محرکهٔ لازم برای کشف پدیده‌ها در من اثری نبود. هراس، کنجکاوی ما را برمی‌انگیزد. اندوه از ما فیلسوف می‌سازد.
キラキラ
به خاطر داشته باشید کلیدی‌ترین نکته در باب زندگی متغیّر بودن آن است. ماشین‌ها زنگ می‌زنند، کاغذها زرد می‌شوند، تکنولوژی‌های امروزه از مد می‌افتند، پیله‌ها پروانه می‌شوند، شب‌ها روزها را می‌زایند و افسردگی از محاصرهٔ شما دست برمی‌دارد.
Ali.T
«چنان قدم بردار که گویی با پاهایت، بر رخسارهٔ زمین بوسه می‌زنی.»
منکسر
چگونه زمان را متوقف سازیم؟ با بوسیدن عزیزان. چگونه در زمان سفر کنیم؟ با مطالعه. چگونه از زمان بگریزیم؟ با هنر. چگونه زمان را لمس کنیم؟ با قلم به دست گرفتن. چگونه زمان را فروبنشانیم؟ با نفس کشیدن.
مهدی
اگر تابه‌حال گمان می‌کردید که یک فرد افسرده دلش می‌خواهد شاد باشد و خوشحال، در اشتباه بودید. افسرده‌حالان اصلاً و ابداً به بُعد تجملی شادکامی اهمیتی نمی‌دهند. تنها چیزی که می‌خواهند فقدان رنج است. دلشان می‌خواهد از شر ذهن شوریده و پر تب و تابشان خلاص شوند؛ جایی بروند که افکارشان آتش بگیرند و دود هوا شوند. همانند کسی که دارایی‌های کهنهٔ جهنمی‌اش را به عمد آتش می‌زند تا خاکستر شوند. چنین می‌کند تا به حال طبیعی بازگردد، یا دست‌کم تا جایی که ممکن است حالش عادی شود؛ تهی شود از هر فکر و خیالی. تنها راهی که می‌توانستم خود را تهی کنم پایان دادن به زندگی‌ام بود
الناز خزایی
«من می‌دانم چرا کنده‌های شعله‌ور تف می‌کنند. تحلیل می‌روند و من این حس را می‌شناسم.»
littel dark age(محمد)
«و در پایان این ادامهٔ زندگی‌ست که شجاعت بیشتری می‌طلبد، نه خودکشی.» آلبر کامو، از کتاب مرگ خوش
Neda Tehrani
یکی از نشانه‌های محرز افسردگی این است که سر سوزن امیدی به هیچ چیز ندارید و آینده‌ای را متصور نمی‌شوید. گویی داخل یک تونل مانده‌اید که دو سر آن مسدود است و به هیچ وجه قادر نیستید روزنهٔ نوری که در انتهای آن سوسو می‌زند را ببینید.
nazanin
«هرآنچه تو را نمی‌کشد قوی‌ترت می‌سازد.»؛ نه. این ضرب‌المثل زیاد درمورد من صدق نمی‌کند. آنچه مرا نکشت؛ دست‌کم ضعیف‌ترم ساخت. چیزی که موجب مرگتان نشود، ممکن است باعث شود تا آخر عمرتان بلنگید.
من زنده ام و غزل فکر میکنم

حجم

۲۱۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۹۷ صفحه

حجم

۲۱۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۹۷ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰
۵۰%
تومان