بریدههایی از کتاب دلایلی برای زنده ماندن
۴٫۰
(۴۴۴)
معمولاً مردم زمانی از بیماری یک فرد مطلع میشوند که خود شخص دربارهٔ آن سخن بگوید. اما وضع درمورد افسردگی چنین نیست؛
شاداب
اوایل که بیمار شده بودم تمام نیرویم را صرف این میکردم که طبیعی به نظر برسم.
شاداب
زمانی که افسرده یا مضطرب هستید؛ قادر نیستید بیرون بروید، یا از روی کاناپه برخیزید، یا اساساً به چیزی جز اندوه بیندیشید، اوقاتتان به طرز استیصالآوری میتواند طافتفرسا شود.
شاداب
اگر کمرتان درد میکند، امکان دارد با نشستن، درد آن کمتر شود. اما چنانچه افکارتان درد میکند، با تفکر درد آن بیشتر میشود.
شاداب
اضافه شدن اضطراب به افسردگی به این میماند که کوکائین را به الکل بیفزایید. این مؤلفه به بروز علائم پیری شدت و سرعت میبخشد. اگر تنها به افسردگی دچارید، گویی ذهنتان در باتلاق فرو میرود و نیروی حرکت آنی خود را از دست میدهد. اما اگر چاشنی اضطراب به آن اضافه شود، باتلاق همچنان باتلاق است؛ اما در خود گرداب دارد.
شاداب
غمتان نباشد که چه مدت زمانی را به اندوه و پریشانی گذراندهاید. زمانی که بعدها به شادکامیتان خواهد گذشت؛ ارزشش چندین برابر خواهد شد.
h
اگر کسی به شما مهر میورزد، به او اجازهٔ عشقورزی را بدهید. به نیروی عشق باور داشته باشید و به عشقِ عاشقی زندگی کنید؛ حتی زمانی که گمان میبرید فایده و نتیجهای نخواهد داشت.
h
۲۷- به گفتهٔ هملت -افسردهترینِ افسردگان- دقیق فکر کنید: «در جهان نیکی و بدی وجود ندارد؛ ذهن ماست که پدیدهها را نیک یا بد میانگارد.»
h
شاید اگر میشد ده دقیقه در مغزم قرار بگیرند، چنین چیزی میگفتند: «آه، عجب؛ خب راستشو بخوای، باید بپری. هیچ دلیلی نداره که مجبور باشی این حجم از رنج رو به دوش بکشی.
شاداب
میگویم: اگر تابهحال گمان میکردید که یک فرد افسرده دلش میخواهد شاد باشد و خوشحال، در اشتباه بودید. افسردهحالان اصلاً و ابداً به بُعد تجملی شادکامی اهمیتی نمیدهند. تنها چیزی که میخواهند فقدان رنج است.
شاداب
ممکن نبود جهنم مرموزی که در آن دست و پا میزدم را احساس کنند، یا دریابند که چرا مرگ، یک راهکار ویژه و مفید برای من به شمار میرود.
شاداب
پس صرفِ انتشار این کتاب گواه است بر اینکه افسردگی دروغ میگوید. باعث میشود گمان ببرید که همهچیز خراب است.
اما خودِ پدیدهٔ افسردگی دروغ نیست، حقیقیترین پدیدهایست که تابهحال تجربه کردهام؛ و البته که پدیدهایست نامحسوس و نامرئی.
شاداب
سخنان تأسفآوری که مردم به افسردگان میگویند، اما در دیگر موقعیتهای خطیر زندگی چنین اظهار نظرهایی نمیکنند.
«ای بابا، بیخیال؛ میدونم مرض سل داری، ولی اوضاع میتونست از این بدترم باشه. حداقل نمیکشدت که!»
«فکر میکنی واسه چی سرطان معده گرفتی؟»
«آره بابا، میدونم سرطان رودهٔ بزرگ خیلی بده، ولی فکر کن مجبور بودی با یکی زندگی کنی که اون سرطان داره؛ اوف؛ چه ضدحالیه!»
«اووه؛ میگی آلزایمر؟! اینو به من نگو تو رو خدا؛ من که همیشهٔ خدا آلزایمر دارم!»
«اووه؛ مننژیت؟! به خودت تلقین نکن، خوب میشی!»
«پاهات دارن آتیش میگیرن؟ باشه؛ ولی به نظرت اگه همهش بشینی و پاشی و ازش حرف بزنی خوب میشن؟»
maryom
شگفتانگیزترین بُعد ذهن آن است که پرهیاهوترین اتفاقات در آن رخ میدهد، اما هیچکس دیگری قادر به دیدن آنها نیست. گویی جهان در برابر شما شانه بالا میاندازد و اظهار بیاطلاعی میکند.
mehrii
شگفتانگیزترین بُعد ذهن آن است که پرهیاهوترین اتفاقات در آن رخ میدهد، اما هیچکس دیگری قادر به دیدن آنها نیست. گویی جهان در برابر شما شانه بالا میاندازد و اظهار بیاطلاعی میکند.
mehrii
عشق هم قدرترین قاتل اضطراب است. عشق نیروییست که ما را از خویشتن خویش بیرون میکشد، جادهایست که ما را از وادی وحشت و هراس بیرون میکشاند، زیرا اضطراب سراپای وجود ما را با کابوسها میپوشاند. روی آوردن به عشق، برای رهایی از چنگ اضطراب شاید خودخواهانه به نظر برسد؛ اما چنین نیست. اگر با شعلههای آتش احاطه شدهاید، خودخواهی نیست که به خلاصی از درد یا وحشتتان بیندیشید.
h
افسردگی ماهیت و ذات شما نیست؛ صرفاً اتفاقیست که برایتان رخ داده است. مرضیست که گاهی تنها با حرف زدن از میان میرود. دوایش واژگان، تسلّی و حمایت است؛ تنها همین سهگانهٔ شگفتانگیز.
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
ترس است که تخیل را موجب میشود، تخیل هم از آن سو وحشت دوباره میآفریند و این ماجرا در یک دور تسلسل میافتد؛
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
«و در پایان این ادامهٔ زندگیست که شجاعت بیشتری میطلبد، نه خودکشی.»
آلبر کامو، از کتاب مرگ خوش
منصوره یوردکان
اشکها هستند که در برزخ، روحمان را پالایش میدهند.
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
حجم
۲۱۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۹۷ صفحه
حجم
۲۱۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۹۷ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰۵۰%
تومان