بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دلایلی برای زنده ماندن | صفحه ۸۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دلایلی برای زنده ماندن

بریده‌هایی از کتاب دلایلی برای زنده ماندن

نویسنده:مت هیگ
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۴۴۴ رأی
۴٫۰
(۴۴۴)
چگونه زمان را متوقف سازیم؟ با بوسیدن عزیزان. چگونه در زمان سفر کنیم؟ با مطالعه. چگونه از زمان بگریزیم؟ با هنر. چگونه زمان را لمس کنیم؟ با قلم به دست گرفتن. چگونه زمان را فروبنشانیم؟ با نفس کشیدن.
شاداب
گاهی در آن احوالات ترحم به خود که فرومی‌رفتم، احساس می‌کردم برای این دنیای پرشتاب، تندوتیز و پرهیاهو، زیاده از حد نازک‌نارنجی هستم.
شاداب
بدیهی‌ست که اگر نازک‌نارنجی نبودم هرگز آن روزهای وحشتناک پوچی را تجربه نمی‌کردم.
شاداب
من انسانی هستم بسیار زودرنج و حساس. به گمانم این ویژگی بخشی از افسردگی و اضطراب من است؛
شاداب
دلم نمی‌خواهد والدین، خواهر و برادر و نامزدم آسیب ببینند. هر چقدر هم حالم بد شود مهم نیست. می‌دانم این افراد دلشان برایم تنگ می‌شود.
شاداب
:@HHDreamWolf خودکشی من ممکن است دوستان و خانواده‌ام را افسرده کند. من آرزو می‌کنم هیچ‌کس مبتلا به افسردگی نشود.
شاداب
هرچه بیشتر غمگین می‌شدم، کمتر می‌توانستم گریه کنم.
ftmz_hd
«با اینکه قلبت شکسته خواهد شد؛ تو با دل‌شکستگی تاب خواهی آورد و ادامه خواهی داد.»
شاداب
در حقیقت، اگر امور بیرونی زندگی انسان درست باشد و هر چیز سر جای خودش قرار داشته باشد، امکان وخیم‌تر شدن افسردگی افزایش می‌یابد.
شاداب
دلم نمی‌خواست بمیرم، فقط می‌خواستم زنده نمانم!
isehsan
اگر تابه‌حال گمان می‌کردید که یک فرد افسرده دلش می‌خواهد شاد باشد و خوشحال، در اشتباه بودید. افسرده‌حالان اصلاً و ابداً به بُعد تجملی شادکامی اهمیتی نمی‌دهند. تنها چیزی که می‌خواهند فقدان رنج است. دلشان می‌خواهد از شر ذهن شوریده و پر تب و تابشان خلاص شوند؛ جایی بروند که افکارشان آتش بگیرند و دود هوا شوند. همانند کسی که دارایی‌های کهنهٔ جهنمی‌اش را به عمد آتش می‌زند تا خاکستر شوند. چنین می‌کند تا به حال طبیعی بازگردد، یا دست‌کم تا جایی که ممکن است حالش عادی شود؛ تهی شود از هر فکر و خیالی.
ftmz_hd
فیلم‌ها، سریال‌های دراماتیک تلویزیونی و بیش از هر چیز دیگری کتاب. کتاب‌ها به معنای واقعی کلمه، انگیزه‌های من بودند برای زنده ماندن. هر یک از آنها محصول ذهن یک انسان هستند، با یک روحیهٔ منحصربه‌فرد.
شاداب
اما میان عشق به کتاب و نیاز به آن فاصله زمین تا آسمان است. من در آن برهه به کتاب احتیاج داشتم و کتاب در زندگی من، به منزلهٔ یک شیء تجملی نبود. آنها برای من یک مادهٔ مخدر درجه یک به شمار می‌رفتند.
شاداب
اوضاع از این بدتر نمی‌شود. شما میل دارید خودتان را بکشید. اما اگر چنین کنید اوضاع از این هم وحشتناک‌تر می‌شود. پس در همین نقطه بمانید؛ زیرا از اینجا به بعد صعود در پیش خواهید داشت.
شاداب
حیرت‌آورترین بُعد افسردگی و اضطراب همین است؛ حتی اگر خودتان با تمام وجود خواهان شادی باشید، بیماری به گونه‌ای عمل می‌کند که از شاد شدن بترسید.
شاداب
(اوقاتی را به خاطر می‌آورم که قادر به حرف زدن نبودم. گویی نمی‌تواستم زبانم را حرکت دهم و سخن گفتن برایم به‌شدت بی‌معنا و بی‌نتیجه بود. موضوعاتی که دیگران دربارهٔ آنها سخن می‌گفتند، در نظر من به جهانی دیگر تعلق داشتند.)
شاداب
هرچه مدت زمان بیشتری سپری می‌شد؛ دو درک و دریافت امیدبخش در ذهنم پررنگ‌تر می‌شد: ۱- هنوز زنده بودم. ۲- هنوز دیوانه نشده بودم.
شاداب
شاید هم در آینده، به جایی برسم که خودم دوباره دارو مصرف کنم. اما هم‌اکنون، فقط کاری را انجام می‌دهم که مرا سرحال بیاورد
شاداب
«آن‌گاه که طوفان به پایان می‌رسد، به خاطر نمی‌آوری چطور آن را از سر گذراندی و چگونه زنده ماندی. در حقیقت حتی مطمئن نیستی که آیا واقعاً طوفان تمام شده یا نه. اما در یک نکته شک و تردیدی نیست؛ از طوفان اگر جان سالم به در ببری، دیگر همان شخص طوفان‌زده نیستی. تنها حکمت نهفته در طوفان همین است و بس.»
شاداب
جالب‌تر آنکه هرچه بیشتر غمگین می‌شدم، کمتر می‌توانستم گریه کنم.
شاداب

حجم

۲۱۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۹۷ صفحه

حجم

۲۱۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۹۷ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰
۵۰%
تومان