بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دلایلی برای زنده ماندن | صفحه ۱۸ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دلایلی برای زنده ماندن

بریده‌هایی از کتاب دلایلی برای زنده ماندن

نویسنده:مت هیگ
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۴۴۴ رأی
۴٫۰
(۴۴۴)
آدمی تفکر را بسیار ارج می‌نهد، اما احساسات نیز همان منزلت را دارند و به همان میزان ضروری‌اند. من دلم می‌خواهد کتاب‌هایی بخوانم که به خنده‌ام بیندازد، اشکم را دربیاورند، بیم و امید در دلم بیندازند و در یک کلام، حال و هوای مرا به شدت عوض کنند. دلم کتابی را می‌خواهد که به آغوشم بکشد یا حتی از پس گردنم بگیردم و آویزانم کند. مهم نیست که به شکمم مشت بزند زیرا ما خلق شده‌ایم تا احساس کنیم.
Raha1300
همان‌طور که شوپنهاور می‌گوید: «ما برای آنکه همچون دیگر مردمان شویم، دست از سه‌چهارمِ خویش می‌شوییم.»
Raha1300
درحالی‌که نامزدم در ویلا نشسته بود و گمان می‌کرد من فقط به کمی هوای تازه احتیاج دارم، من قصد داشتم به هر قیمتی که هست خود را خلاص کنم.
choa poa
همان‌طور که مولانا شاعر پارسی‌زبانِ قرن دوازدهم می‌گوید: «زخم مدخلی‌ست برای رسوخ نور به وجود آدمی.» در جای دیگری نیز می‌گوید: «خانهٔ امن را از یاد ببر، جایی زندگی کن که از آن هراس داری.»
amusic1983
«ذهن شما چونان یک کهکشان است. چنان تاریک که یک بارقهٔ نور آن را روشن نمی‌سازد. اما روشن که شد، دیگر به همهٔ دنیا می‌ارزد. می‌خواهم بگویم خودتان را نکشید؛ حتی اگر اسیر ظلمات محض‌اید. همیشه گوشهٔ ذهن داشته باشید زندگی ساکن و راکد نیست. زمان در گذر است. شما در امتداد کهکشان ذهن خود در حرکت‌اید؛ پس صبر کنید تا ستاره‌ها نمایان شوند.»
منزویشم
در کنار یک افسرده ماندن حقیقتاً کار ساده‌ای نیست...
clockwork
مدام با خود تکرار کنید «افسردگی یک گناه یا ضعف نیست که باید به آن اقرار کرد یا آن را پوشاند. این پدیده یک تجربهٔ انسانی‌ست.» افسردگی ماهیت و ذات شما نیست؛ صرفاً اتفاقی‌ست که برایتان رخ داده است. مرضی‌ست که گاهی تنها با حرف زدن از میان می‌رود. دوایش واژگان، تسلّی و حمایت است؛ تنها همین سه‌گانهٔ شگفت‌انگیز.
ریحانه اقبالی
«هیچ‌کس رهایی‌بخش ما نیست جز خودمان. نه کسی توانش را دارد و نه امکانش را.»
مهدیس
دلم‌می‌خواهد در این عمری که به یک چشم بر هم زدن تمام می‌شود، تا می‌توانم لحظه‌ها را به احساس کردن و لمس کردن بگذرانم. احساس کردن هر آنچه احساس شدنی‌ست.
مهدیس
باید مجال داد تا جنون و جنون‌وارگی خود را نمایان کنند. اینکه یک جامعهٔ هراسیده و سرکوب‌گر، به هر انسان متفاوتی انگ دیوانگی می‌زند، ولی تفاوت انسان‌ها الزاماً به معنی دیوانگی نیست، بلکه بیماری‌ست. بیماری به منزلهٔ داشتن افکار دیوانه‌وار نیست. و نیز به منزلهٔ خل‌وضعی و خرفتی هم نیست. بیماری آن نیست که آثار خورخه لوئیس بورخس بخوانید، یا به آثار هنری کاپتان بیف هارت گوش فرا دهید و پیپ بکشید و در توهماتتان یک قطعه شکلات غول‌پیکر را ببینید. بیماری مترادف است با درد و رنج. تابه‌حال خوب بودید و ناگهان دیگر نیستید.
tabasom
«فقط چشاتو ببند و نفستو حبس کن. همه‌چیز دوباره قشنگ می‌شه.»
مهدیس
سطح آگاهی خود را ارتقاء دهید؛ میزان درکتان را نیز بیفزایید. برخی از کارهایی که در نظر شما سهل و ساده می‌آید (مثل یک خرید کردن معمولی)، شاید برای آنها چالشی باشد جان‌کاه.
キラキラ
«پسرها گریه نمی‌کنند.» این عبارت را حتماً شنیده‌اید. اما چنین نیست؛ آنها گریه می‌کنند؛ ما گریه می‌کنیم؛ من گریه می‌کنم. ما همیشه اشک در چشمانمان حلقه می‌زند. (خود من همین امروز عصر گریه‌ام گرفت؛
キラキラ
اگر افسرده باشید، درد و رنجتان نامرئی‌ست؛ مستور و مستتر
キラキラ
اگر تابه‌حال گمان می‌کردید که یک فرد افسرده دلش می‌خواهد شاد باشد و خوشحال، در اشتباه بودید. افسرده‌حالان اصلاً و ابداً به بُعد تجملی شادکامی اهمیتی نمی‌دهند. تنها چیزی که می‌خواهند فقدان رنج است.
キラキラ
به نظرم اگر دقیق به ندای زندگی گوش بسپاریم، همیشه برای زنده بودن- و نه مردن- استدلال‌هایی در چنته دارد. این استدلال‌ها ممکن است ریشه در گذشتهٔ ما داشته باشند: شاید آنان که ما را بزرگ کرده‌اند یا دوستانمان، یا آنان که عاشقشان بودیم. شاید همه از آیندهٔ ما نشئت گرفته باشند: فرصت‌هایی که با مرگ خود مسکوتشان می‌گذاریم.
Ali.T
و در پایان این ادامهٔ زندگی‌ست که شجاعت بیشتری می‌طلبد، نه خودکشی
سپهر
بیماری مترادف است با درد و رنج. تابه‌حال خوب بودید و ناگهان دیگر نیستید. من هم آن زمان حالم خوش نبود، پس بیمار بودم. مسئله این نبود که منشأ آن ناخوشی اجتماع بود یا مشکلات زیست‌شناختی. حس می‌کردم دیگر حتی یک لحظه هم نمی‌توانم آن حال را تحمل کنم، پس باید به زندگی خودم خاتمه دهم.
الناز خزایی
«و در پایان این ادامهٔ زندگی‌ست که شجاعت بیشتری می‌طلبد، نه خودکشی.»
Lopha
افسردگی شاید هزینه‌ای گزاف بود که باید می‌پرداختم تا چشمم به روی زندگی حقیقی باز شود.
fateme ahmadi

حجم

۲۱۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۹۷ صفحه

حجم

۲۱۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۹۷ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰
۵۰%
تومان