بریدههایی از کتاب اینترنت با مغز ما چه میکند؟
۴٫۲
(۹۸)
همانطور که سلولهای عصبیای که با هم جرقه میزنند به هم وصل میشوند، سلولهای عصبیای که با هم جرقه نمیزنند هم به هم وصل نمیشوند. وقتی زمانی که صرف مشاهده صفحات وب میکنیم از زمانی که صرف خواندن کتاب میکنیم فراتر میرود، وقتی ساعاتی که صرف تبادل پیامهای کوتاه متنی میکنیم، بیشتر از ساعاتی میشود که صرف نگارش جملات و پاراگرافها میکنیم و وقتی زمانی که صرف حرکت در میان لینکها میکنیم، از زمانی که صرف تأمل و تفکر آرام میکنیم، بیشتر میشود ــ مدارهای مغزیای که از کارکردها و عادات فکری قدیمی پشتیبانی میکردند، ضعیف و از هم جدا میشوند. مغز نیز سلولهای عصبی و سیناپسهایی را که مدتها بیکار و معطل افتادهاند بازیافت میکند و برای کارکردها و فعالیتهای جدید دیگری که ضروری هستند به کار میگیرد
Mahdi1992
استفاده ما از اینترنت مستلزم تناقضات فراوانی است، اما یکی از این تناقضات که عمیقترین تأثیر بلندمدت را بر نحوه تفکر ما خواهد گذاشت این است: اینترنت فقط بدین منظور توجه ما را جلب میکند که بتواند بعدا حواسمان را پرت کند
Mahdi1992
ما هنوز هم جزئیات را در مورد اینکه مغز چطور خودش را از نو برنامهریزی میکند نمیدانیم، اما این مسئله روشن شده که، به قول فروید، راز این فرایند در معجون شیمیایی غلیظ سیناپسها نهفته است. اینکه چه اتفاقی در فضاهای میکروسکوپی بین عصبها میافتد، مسئلهای بینهایت پیچیده است، اما به زبان ساده میتوان گفت که این اتفاقات حاصل واکنشهای شیمیایی مختلفی است که تجربیات ما را در مسیرهای عصبی مغز ثبت و ذخیره میکنند. هر بار که کاری را انجام میدهیم یا حسی را تجربه میکنیم ــ خواه جسمی باشد یا ذهنیــ مجموعهای از سلولهای عصبی مغز ما فعال میشوند.
soshiant
دکارت معتقد بود که سازوکار مغز سازوکار روح آگاه را تبیین نمیکند. روح، به عنوان جوهر نفس، فراتر از مکان و قوانین مربوط به ماده است. روح و مغز میتوانند بر هم تأثیر بگذارند (تأثیری که به تصور دکارت از طریق عملکرد عجیب و مرموز غده صنوبری بر هم میگذاشتند)، اما از دو جنس کاملاً جداگانهاند.
soshiant
جردن گِرَفمن، رئیس بخش عصبشناسی ذهنی مؤسسه ملی اختلالات عصبی و سکته مغزی، معتقد است که تغییر مداوم توجه ما از یک چیز به چیز دیگر در فضای آنلاین باعث چالاکی مغز بخصوص در مواقعی میشود که مغز درگیر چندین کار در یک زمان واحد است، اما این چالاکی عملاً توانایی ما را برای تفکر عمیق و خلاقانه مختل میکند.
نیما
مرورگری و مشاهده اجمالی یا حتی مرور سریع و مشاهده سریع فینفسه عیبی ندارد. ما همواره بیش از آنکه روزنامهها را بخوانیم، مروری گذرا بر آنها داریم و اغلب هنگام خواندن کتاب و نشریات نیز صرفا نگاهی سطحی به آنها میاندازیم تا حرف اصلی یک مطلب را دریابیم و تصمیم بگیریم آیا لازم است با دقت بیشتری آن را بخوانیم یا نه. توانایی مطالعه سطحی متن به اندازه مطالعه عمیق آن مهم است. اما مسئله متفاوت و مشکلساز در این میان این است که مطالعه سطحی کمکم به عادت غالب مطالعه در ما تبدیل میشود. نگاه سرسری که زمانی راهی بود برای رسیدن به یک هدف ــ روشی برای کشف اطلاعات برای مطالعه عمیقترــ اکنون خودش یک هدف شده است
نیما
در پایان هم وانمود میکنیم که فناوری بهخودیخود اهمیتی ندارد و با خودمان میگوییم، مهم این است که ما چطور از آن استفاده کنیم. معنی تلویحی این جمله، که تسکینبخش غرورمان است، این است که زمام امور همچنان در دست ماست. فناوری فقط یک ابزار است، تا وقتی آن را در دست نگرفتهایم بیبو و خاصیت است و به محض اینکه آن را زمین میگذاریم بار دیگر بیبو و خاصیت میشود.
Parisa
تصور کنید، بخواهیم یک وان حمام را با یک انگشتدانه پر کنیم: این همان چالشی است که مستلزم انتقال اطلاعات از حافظه کاری به حافظه بلندمدت است. رسانهها با نظم بخشیدن به سرعت و شدت جریان اطلاعات تأثیری عمیق بر این فرایند میگذارند. وقتی ما کتابی میخوانیم، شیر اطلاعات، جریانی ثابت را در اختیار ما قرار میدهد که ما میتوانیم با تنظیم سرعت خواندن کتاب، آن را کنترل کنیم. ما با تمرکز عمیق بر روی متن، همه یا بیشتر اطلاعات را، انگشتدانه به انگشتدانه وارد حافظه بلندمدتمان میکنیم و تداعیهایی غنی را که برای ایجاد طرحوارهها لازم هستند، ایجاد میکنیم. اما در اینترنت ما با شیرهای اطلاعاتی فراوانی مواجهیم که همگی تا آخر باز هستند. وقتی ما با عجله از یک شیر به سراغ شیر دیگر میرویم، انگشتدانه کوچک ما از اطلاعات سرریز میشود. ما فقط میتوانیم سهم کوچکی از این اطلاعات را به حافظه بلندمدتمان منتقل کنیم و چیزی که منتقل میکنیم ملغمهای از قطرات اطلاعاتی از شیرهای مختلف است، نه جریانی مداوم و یکدست از یک منبع.
نیما
زمانی که کتابی با جوهر روی صفحه کاغذ چاپ میشود، کلمات آن ماندگار میشدند. قطعیت عمل نشر مدتها در بهترین و متعهدترین نویسندگان و ویرایشگران این میل یا حتی اضطراب را ایجاد میکرد که آثاری تولید کنند که در اوج کمال باشند ــ یعنی با چشم و گوشی به سوی ابدیت بنویسند. اما متن الکترونیک ناپایدار است. در بازار دیجیتال، نشر فرایندی جاری است و نه یک اتفاق یکباره و تجدیدنظر در آن میتواند تا بینهایت ادامه یابد. حتی بعد از آنکه کتاب الکترونیک در ابزاری متصل به شبکه اینترنت دانلود شد، باز بهراحتی و به صورت خودکار میتوان آن را بهروز کرد ــ درست همانطور که امروزه برنامههای نرمافزاری بهروز میشوند. ۱۸ احتمالش هست که از بین بردن این حس که فرایند نگارش کتاب نقطه پایانی دارد، نگرش نویسندگان را به آثارشان تغییر دهد. در این شرایط، فشاری که نویسنده برای به کمال رساندن کارش حس میکرد و به همراه آن اشتیاق هنریای که آن فشار تحمیل میکرد کاهش مییابد
نیما
هر ابزاری، حتی وقتی امکانات جدیدی فراهم میسازد، محدودیتهایی را نیز بر ما تحمیل میکند. هر قدر بیشتر از آن استفاده کنیم، بیشتر در قالب و کارکرد آن فرو میرویم. حالا میفهمم که چرا بعد از کار کردن با برنامه پردازش کلمات، توانایی نوشتن و ویرایش دستی را از دست دادم. بعدها متوجه شدم که این اتفاق فقط منحصر به من نیست.
Zeinab
حجم
۳۱۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۴۰ صفحه
حجم
۳۱۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۴۰ صفحه
قیمت:
۱۲۴,۰۰۰
تومان