بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب از گیل گمش تا وال استریت؛ اقتصاد خیر و شر | صفحه ۴ | طاقچه
کتاب از گیل گمش تا وال استریت؛ اقتصاد خیر و شر اثر توماش زدلاچک

بریده‌هایی از کتاب از گیل گمش تا وال استریت؛ اقتصاد خیر و شر

انتشارات:نشر نو
امتیاز:
۴.۵از ۸ رأی
۴٫۵
(۸)
نخستین وظیفه انسان تأمین نیازهای مشروع خانواده خودش است. فقط پس از برآورده شدن نیازهای خانواده وظیفه داریم نیازهای شهر خودمان برآورده کنیم. سرانجام، پس از تأمین نیازهای شهر خودمان، فقط پس از آن وظیفه داریم نیازهای شهرهای دیگر را برآورده سازیم (بابا مزیا ۷۱ الف).
shima mahdavi
یکی از کارهای بزرگ موسی این بود که توانست یک بار برای همیشه به ملت خود بفهماند که گرسنه ماندن و آزاد بودن بهتر است از بردگی با غذای «مفت». اگر اصطلاح «ناهار مفت» به ذهن می‌آید می‌توانیم مطمئن شویم که کل ملت فریب خورده بودند که «ناهار مفت» می‌خورند و هیچ‌کس نمی‌فهمید که «ناهار مفت» به بهای آزادی ــ تا حد زیادی ــ همه هستی‌شان تمام می‌شد.
shima mahdavi
روشن نیست که چرا امروز از اقتصاددانان خواسته می‌شود آینده را پیش‌بینی کنند. از همه علوم اجتماعی، یا حتی می‌گویم همه علوم انسانی، اقتصاد علمی است که بیشترین تمرکز را بر آینده دارد؛ رشته‌های دیگر تا این اندازه به آینده نمی‌پردازند. شاید این مسئله بی‌ربط نباشد ــ به راحتی این احساس به ما دست می‌دهد که از نگاه اقتصادانان بهشت در آینده است، حال آنکه از نظر جامعه‌شناسان، زیست‌بوم‌شناسان یا حتی روان‌شناسان بهشت در گذشته حسرت‌بار قرار دارد (زمانی که انسان در هماهنگی با خانواده، طبیعت یا روان خود می‌زیست). همچنین علم اقتصاد خود را دقیق‌ترین علم در میان همه علوم انسانی به‌شمار می‌آورد؛ دلیل آن هم شاید این باشد که آینده را احساس می‌کند.
shima mahdavi
اگر بتوانیم مشکلات را پیش‌بینی کنیم و اقدامات مناسب را در پیش بگیریم، این مشکلات اصلا پیش نخواهد آمد. بنابراین پیش‌بینی‌های عهد عتیق به هیچ روی نگاه جبرگرایانه به آینده نبود بلکه هشدار و تغییرات راهبردی در امور ممکن‌الوقوع بود که نیازمند نوعی واکنش بود. اگر واکنش بسنده بود، آنچه پیش‌بینی شده بود معمولا اصلا رخ نمی‌داد.
shima mahdavi
وقتی انسان چارچوب زبان‌شناختی تازه یا الگوی تحلیلی نوی می‌یابد، یا از به‌کار بردن چارچوب یا الگوی پیشین دست می‌کشد، واقعیت را می‌آراید یا از نو می‌آراید. الگوها فقط در ذهن ماست، در «واقعیت عینی» وجود ندارد. به این معنا، نیوتن جاذبه را ابداع کرد (نه اینکه فقط کشف کند). او چارچوبی (خیالی و کاملا مطلق!) ابداع کرد که عمومآ پذیرفته شد و کمی بعد به واقعیت «تبدیل شد». مارکس هم مثل او ابداع کرد؛ او مفهوم استثمار طبقاتی را ابداع کرد. به‌واسطه اندیشه او مفهوم تاریخ و واقعیت تقریبآ به مدت یک قرن تمام در بخش بزرگی از دنیا تغییر یافت.
shima mahdavi
واقعیت چیز معینی نیست؛ منفعل نیست. درک واقعیت و «واقعیات» مستلزم مشارکت فعالانه انسان است. آخرین گام را انسان برمی‌دارد، عملی که به‌واسطه آن شاید بتوان همچنان واقعیت را خلق کرد (و ما نزدیکی واقعیت و عمل را درک می‌کنیم). عمل واقعیت‌بخشیدن از جانب ما نشان‌دهنده آفرینش یک سازه است، نسبت دادن معنا و نظم (که عمل نامیدن، یا طبقه‌بندی، دسته‌بندی، نظم دادن، در کتاب مقدس به زیبایی آن را بیان می‌کند). الگوهای علمی ما واقعیت را پرداخت می‌کنند زیرا (۱) تفسیر می‌کنند، (۲) پدیده‌ها را نام‌گذاری می‌کنند، (۳) به ما امکان می‌دهند جهان و پدیده‌ها را برحسب شکل‌های منطقی طبقه‌بندی کنیم و (۴) ما درواقع به کمک این الگوها واقعیت را درک می‌کنیم. به کمک این نظم (که ما آن را نسبت داده‌ایم) واقعیت کم‌کم به‌راستی پدیدار می‌شود؛ بی‌این نظم واقعیت معنای خود را از دست می‌دهد. و همان‌طور که نویباوئر فیلسوف چک می‌گوید: «و آنچه معنی نمی‌دهد اصلا پدیدار نمی‌شود.»
shima mahdavi
ــ محدودیت‌های زبان ما محدودیت‌های جهان ماست. همچنین نمی‌توانیم به چیزی بیندیشیم که نمادی بازنماینده در ذهن ما نداشته باشد (مانند نام، نشانه و مانند آن). چیزی را که نمی‌توانیم در تصور آوریم نمی‌توانیم به‌درستی هم نام‌گذاری‌اش کنیم، و برعکس. خود نام‌گذاری بنا بر سنت به برترین فعل خالق تعلق دارد و نشان نوعی پایان باشکوه خلقت است، واپسین حرکت قلم برای تکمیل تصویر ــ امضای هنرمند. در سفر پیدایش لحظه‌ای ارزشمند پیش می‌آید: آخرین فعل، آخرین حرکت قلم آفرینش، نام‌گذاری حیوانات ــ این کار بر عهده انسان گذاشته می‌شود، بر خلاف انتظار ما خدا چنین نمی‌کند. وظیفه تکمیل فعل آفرینش که خداوند آغاز کرده بر دوش انسان گذاشته می‌شود:
shima mahdavi
فرهنگ عبری شالوده بررسی علمی جهان را بنا کرد. شایان توجه است که بررسی عقلانی طبیعت، در کمال شگفتی ما، ریشه در دین دارد. این جهان همیشه رازهایی در خود دارد که عقل به‌تنهایی آنها را هرگز نخواهد گشود، اما در دنیایی قرار داده شده‌ایم که می‌توانیم با آمیزه شهود و عقل و تجربه و مانند اینها در فهم آن بکوشیم.
shima mahdavi
جهان خلق‌شده گونه‌ای نظم دارد، نظمی که ما مردم تشخیصش می‌دهیم و برای روش‌شناسی علم و اقتصاد بسیار مهم است زیرا بی‌نظمی و آشوب را دشوار می‌توان به طریقه علمی بررسی کرد. ایمان به نوعی نظم عقلانی و منطقی در یک نظام (جامعه، اقتصاد) فرض ناگفته هر بررسی (اقتصادی) است. به‌نظر می‌رسد که در آغاز خلقت چنین نبود ــ همه‌چیز به معنای واقعی کلمه فقط یک توده بی‌شکل و بی‌رنگ بود؛ هیچ چیز نام یا نشانی نداشت، و همه‌چیز در یک چیز ذوب می‌شد. خداوند ابتدا کلمه را می‌آفریند و بعد در روزهای جداگانه نور را از ظلمت، آب را از خشکی، روز را از شب جدا می‌کند، و کارهایی از این قبیل ــ و به چیزها نظم می‌بخشد. جهان براساس نظم آفریده شده است
shima mahdavi
بود. و در آن روز از دست پادشاه خود که برای خویشتن برگزیده‌اید فریاد خواهید کرد و خداوند در آن روز شما را اجابت نخواهد نمود. اما قوم از شنیدن قول سموئیل ابا نمودند و گفتند نی بلکه می‌باید بر ما پادشاهی باشد
shima mahdavi

حجم

۶٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۵۵۲ صفحه

حجم

۶٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۵۵۲ صفحه

قیمت:
۱۹۸,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
...
۳
۴
صفحه بعد