بریدههایی از کتاب خاطرات یک گیشا
۳٫۹
(۱۰۱)
اگر تحمل درد در دو سه دقیقه میتواند تا این اندازه خشم را در انسان برانگیزاند، تحمل سالها از آن چه خواهد کرد؟ سنگ هم زیر باران ساییده میشود.
Ati
تفاوت نداشت که او پیرزنی بدجنس بود و من دختری کوچک جنگجو. آیا زندگیِ غلط آدم را بدجنس بار نمیآورد؟
Ati
آنگاه گویی بهاندازهٔ کافی روز سختی را نگذرانده بودیم؛ که بدترین اتفاقها افتاد!
Ati
«ماهی کوچولوها، دارید به شهر سنزورو میروید، آنجا همه چیز درست میشود.»
نمیدانستم حقیقتگویی چه منفعتی به حالشان دارد!
Ati
چندی بعد دوباره سراغ این گورها رفتم و همچنان که آنجا ایستاده بودم دریافتم غم بار بسیار بسیار سنگینی است. احساس میکردم وزنم دو برابر لحظهٔ قبل شده است، گویی آن گورها مرا به سوی خودشان میکشیدند.
Ati
صورتی پر از چین و چروک داشت که در هر چروک نگرانی از چیزی را جا داده بود، از اینرو دیگر صورتش صورت خود او نبود، بیشتر شبیه درختی بود که بر هر شاخهاش پرندهای آشیانه ساخته است.
Ati
اگر تور ماهیگیری موجودی خفته بود، آنگونه آرام که او کار میکرد، از خواب بیدار نمیشد.
Ati
دوست ندارم خودم را شکل چایی ببینم که در سطل دم شده است، اما احساس میکنم که به نوعی حقیقت است. هر چه باشد در یورویدو بزرگ شدهام و هیچکس آن را جای جالبی نمیداند
Ati
در آن هنگام احساسم چون احساس پرندهای بود که کران تا کران اقیانوس را دور زده و به موجودی برخورده که آشیانهاش را میشناسد.
Ati
«مگر الان چیز دیگری دارم که بتوانم وقتم را با آن پر کنم؟»
اظهارنظر در این مورد را، که آیا انگیزهٔ او به راستی به همین سادگی بوده است به خواننده وا میگذارم.
Ati
زائیدهٔ این سنت، گیشاهایی هستند که هر نوع احساس، عاطفه و شور و شوقی را برای زندگی در وجود خود میکشند و همانند آرایش سفید و بیروح چهرهشان، تبدیل به عروسکهایی عاری از احساس میشوند. زنانی که در میانسالی هیچ نام و نشانی از هویت و خود واقعیشان ندارند.
Ati
آنچه نویسنده کتاب، تلاش کرده تا در قالب داستانی از زندگی یک دختربچه روایت کند، در واقع رنج هزاران هزار زنی است که در سیستم دیرینه و سنتی ژاپن ناخواسته به خدمت در چایخانهها درآمدهاند. سیستمی شکل گرفته از مردانی که نمیخواهند با ظاهر شدن در مجامع عمومی با همسرانشان، آنها را از مسائل کاری خود آگاه سازند. از اینرو با استخدام یک گیشا در چایخانه، همنشین و مصاحبی، گاه برای درد دل، برای خود فراهم میآورند.
Ati
بسیاری از فعالان حقوق زنان، گیشاگری را نوعی بردهداری امروزی میدانند، که البته پر بیراه نیست.
Ati
در زبان ژاپنی "گی" به معنای هنر و مهارت و "شا" به معنای شخص است، ترکیب گیشا به معنای آراستگی یک فرد به هنرهاست.
Ati
گیشاها زنان خودفروش نیستند. دخترانی هستند که در خردسالی از خانوادههای تنگدستشان به مبلغ ناچیزی خریداری شده و از کودکی با آموزشهایی خاص برای ایفای نقش همنشینی و مصاحبت با مردان در چایخانهها تربیت میشوند.
Ati
سختی کشیدن مثل وزش باد شدید است. منظورم این نیست که ما را از نقاطی برمیگرداند که ممکن بود به نوعی برویم و همینطور از ما چیزهایی را میکند که کنده شدنی به نظر نمیرسیدند، اما بعد از آن خودمان را آنچه واقعاً هستیم میبینیم، نه آنچه میخواستیم باشیم.
mahbube
زندگی را همانند آبی میگذرانیم که از ارتفاعی سرازیر است، کمابیش مسیری را میپیماییم تا هنگامی که به مانعی برخورد کنیم که وادارمان کند به جستجوی راه دیگری برآییم.
نگآرا
به همین خاطر است که رؤیا میتواند تا این حد خطرناک باشد: مثل آتشی است که درون را میسوزاند و گاهی آن را تا ته میخورد.
نگآرا
صدای به هم خوردن بال پرندهای هراسان در گوشم طنین انداخته بود. نمیدانم، شاید صدای قلبم بود.
نگآرا
خُب، البته هلو خوشمزه است، قارچ هم خوشمزه است، اما نمیتوانید این دو را با هم ترکیب کنید.
نگآرا
حجم
۵۲۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۶۴۶ صفحه
حجم
۵۲۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۶۴۶ صفحه
قیمت:
۱۳۰,۰۰۰
۳۹,۰۰۰۷۰%
تومان