بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خاطرات یک گیشا | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب خاطرات یک گیشا

بریده‌هایی از کتاب خاطرات یک گیشا

نویسنده:آرتور گلدن
انتشارات:انتشارات سخن
امتیاز:
۳.۹از ۱۰۱ رأی
۳٫۹
(۱۰۱)
وقتی درد می‌کشیم، به نظر می‌رسد که حتی درخت‌های غرق شکوفه هم با سنگینی خود به درد ما می‌افزایند
Ati
ماهی گفت؛ به این‌ها بگو وظیفه‌شان را انجام دهند و مرا تمیز کنند. دیگر چیزی ندارم که به خاطر آن زنده بمانم. آن ماهی که لحظه‌ای پیش در آن طرف مُرد زنم بود.»
Ati
هرگاه به زن یا مردی برخورده‌ام که دوران کودکی‌شان را در این سال‌ها گذرانده‌اند، اغلب دیده‌ام که صورتی به نحوی خاص جدی دارند، سهم خنده‌شان در خردسالی کم بوده است.
Ati
به رقاصه‌ای می‌ماندم که از کودکی تمرین رقصی را کرده که هرگز اجرا نخواهد کرد.
Ati
هیچ چیز غم‌انگیزتر از آینده نیست، مگر گذشته
Ati
اما گیشای نیازمندِ کمک، یک تکه جواهر افتاده در کف خیابان نیست که هر کسی خوشحال شود آن را بردارد.
Ati
«رؤیای دخترها همیشه احمقانه است سایوری، آرزو مثل شانه‌های زینتی سر است. دخترها می‌خواهند چند تا چند تا از آن‌ها بر سر بگذارند. اما به سالخوردگی که می‌رسند حتی اگر یکی هم بر سر داشته باشند به نظر مسخره می‌رسد.»
Ati
بگو ببینم سایوری، فکر می‌کردی زندگی یک گیشا یعنی چه؟ ما گیشا نمی‌شویم که زندگی دلخواهمان را داشته باشیم، گیشا می‌شویم چون چارهٔ دیگری نداریم.»
Ati
اگر از من بپرسید که چرا این مجالس تا این اندازه کسل‌کننده بودند، فکر می‌کنم دو دلیل داشت. اول، چون خانواده‌ای دختر کوچکشان را می‌فروشند و این دختر از خردسالی برای گیشا شدن تربیت می‌شود. اما لزوماً به این معنا نیست که این دختر باهوش هم بشود و یا چیز جالبی برای گفتن داشته باشد. دوم، مردها نیز به همین ترتیب.
Ati
غم چیز غریبی است، در برابر آن تا چه اندازه ناتوانیم.
Ati
تا آنجا پیش رفته بودم که فکر می‌کردم گیون یعنی همه چیز و تنها چیزی که در دنیا به حساب می‌آید فقط گیون است. اما اکنون که در خارج از کیوتو بودم، می‌دیدم که برای بیشتر مردم زندگی اصلاً هیچ ربطی به گیون ندارد
Ati
بایستی از این فکر به شگفت درمی‌افتادم که آیا بعضی مردها در برابر زیبایی تا این اندازه نابینا هستند که زندگی با یک شیطان را افتخار بدانند، ولو آن شیطان یک شیطان زیبا باشد.
Ati
یک گیشای اصیل هرگز در پایان یک مهمانی شبانه خود را در اختیار کسی قرار نمی‌دهد تا به حیثیت خود لطمه وارد کند.
Ati
اما برای من دیگر تحمل کشیدن بار شکیبایی در زندگی دشوار شده بود، شکیبایی برای باز شدن روزنهٔ کوچکی که شاید هرگز پیش نمی‌آمد
Ati
او گفت: «هیچ‌کدام از ما آن‌طور که باید و شاید از دنیا محبت نمی‌بینیم.»
Ati
در چرخشی از لحظه، دنیایی را سراپا متفاوت با دنیایی که همیشه در آن بودم مجسم کردم، دنیایی که در آن با انصاف و حتی با مهر با آدم برخورد می‌شد ــ دنیایی که در آن پدرها دختر خود را نمی‌فروشند.
Ati
احساس می‌کردم جزیرهٔ متروکی در یک اقیانوس هستم
Ati
گیج و منگ به حیاط رفتم که از بدبختی‌ام فرار کنم، اما البته هیچ‌گاه از بدبختی درون راه فرار نداریم.
Ati
برخی از مردم در بیان تفاوت میان چیزی بزرگ و چیزی که فقط درباره‌اش شنیده‌اند مشکل دارند.
Ati
زندگی در گیون سراسر مبارزه بود، اما مطمئناً زندگی بعد از فرار از آن چیزی بیشتر از مبارزه بود. دنیا بی‌رحم بود، چطور می‌توانستم خودم را نجات دهم!
Ati

حجم

۵۲۹٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۶۴۶ صفحه

حجم

۵۲۹٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۶۴۶ صفحه

قیمت:
۱۳۰,۰۰۰
۳۹,۰۰۰
۷۰%
تومان