بریدههایی از کتاب روی چرخ زندگی
۴٫۴
(۲۳)
بهتر است، اما هنوز عالی نیست.
𝐑𝐎𝐒𝐄
«من که بچهکوچولو نیستم.» البته چون مامان دارد شلوارم را تنم میکند، این حرفم چندان هم درست به نظر نمیرسد.
«میدونم.»
«فکر نکنم بدونی.»
𝐑𝐎𝐒𝐄
فکر کنم خانواده تا وقتی خانواده حساب میشود که همهچیز خوبوخوش باشد
𝐑𝐎𝐒𝐄
آدمها هرچه دلشان میخواهد بهت میگویند و بعد نظرشان را عوض میکنند.
𝐑𝐎𝐒𝐄
«رباتها احساس تنهایی نمیکنن.»
𝐑𝐎𝐒𝐄
حتماً یک قبیله آدمِ عجیبوغریب مثل خودش را دور هم جمع میکرد تا باهم روی آمار و احتمالات کار کنند یا اسم تمام رئیسجمهورهای قبلی لیتوانی را حفظ کنند
𝐑𝐎𝐒𝐄
«فقط به حقایق علاقه دارم.»
𝐑𝐎𝐒𝐄
همیشه فکر میکردم مسابقهٔ ملکهٔ زیبایی مخصوص بچههای پنجسالهای است که مامانهای خُلوچِل دارند.
𝐑𝐎𝐒𝐄
هیچوقت نتوانستم درست دعا کنم. منظورم این است که گاهی دعا میکنم؛ ولی فقط مواقعی که نزدیک است اتفاق بسیار بدی بیفتد، یا من فکر میکنم ممکن است بیفتد. فکر نکنم بهش بگویند دعا کردن!
𝐑𝐎𝐒𝐄
«هیچوقت، هیچوقت مجبور نیستی روزِ اول رو دوباره تکرار کنی. یه بار پشت سر گذاشتیش. به عقیدهٔ من، «اولینها» همیشه بدترینند. اولین ملاقات، اولین روز، اولین شغل. حالا روز دوم رو پیشِرو داری و هیچکس نمیدونه چی در انتظارته.
سعی میکند حرفش هیجانانگیز باشد؛ اما ترسناک است. هیچکس نمیداند چه در انتظارش است.
𝐑𝐎𝐒𝐄
قولوقرارهای سالِ نو رو شکستم. خُب، خدا رو شکر همیشه سال آیندهای در کاره.
𝐑𝐎𝐒𝐄
میدانم حرف زدن مشکلاتم را حل نمیکند. اگر ماشینِ زمان داشتم، شاید اوضاع فرق میکرد
𝐑𝐎𝐒𝐄
البته من هزار سال پیش دختر مدرسهای بودم و عمری از مدرسه رفتنم میگذره؛ اما حالوهوای اون روزها یادم نرفته. خاطرهٔ اون روزها مثل گِل میچسبه به دستوپای آدم. تنها راه خلاص شدن از دستش هم اینه که حرف بزنی
𝐑𝐎𝐒𝐄
«تو دختر سرسختی هستی. میتونی از پسش بربیای.»
نه، من سرسخت نیستم. یک آدم بیارزشم. بی ـ ار ـ زش. دلم میخواهد این را بلند بگویم؛ اما میدانم به گوشش فرو نمیرود. بعضی چیزها هستند که مامانبزرگ اصلاً بهشان گوش نمیدهد.
𝐑𝐎𝐒𝐄
به این فکر میکنم که جذاب بودن چطوری است و اینکه من هیچوقت جذاب نخواهم بود.
همدلی و دلسوزی. من که ندارم.
𝐑𝐎𝐒𝐄
وقتی مشغول کاری هستی که تمام ظرفیت مغزت را درگیر میکند، مثل این است که دنیا ازت دور میشود و راحتت میگذارد. وقتی ذهنت پر از فکرهای جدید است، انگار آدم دیگری هستی در یک جای دیگر. شاید آلزایمر هم همین است: ذهنت را پُر میکند از داستانهای جدید، طوری که دیگر جایی برای دنیای واقعی نمیماند. فقط اگر موضوع این داستان را خودت انتخاب نکرده باشی خیلی بد میشود.
𝐑𝐎𝐒𝐄
همهٔ ما داریم پسرفت میکنیم.» در را باز میکند. «پس بهتره کنار هم پسرفت کنیم.»
𝐑𝐎𝐒𝐄
من با اینطور مکثهای طولانی آشنا هستم. هیچوقت بعد از آنها چیزهای خوب نمیشنوی.
𝐑𝐎𝐒𝐄
«من سالم و در امن و امان هستم.»
«خوشحال چی؟»
𝐑𝐎𝐒𝐄
«لازم نیست برای همه چیز بجنگیم.»
𝐑𝐎𝐒𝐄
حجم
۲۰۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۱۲ صفحه
حجم
۲۰۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۱۲ صفحه
قیمت:
۷۵,۰۰۰
تومان