بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب باد در میان پرده‌ های اتاق می‌ وزید | صفحه ۱۱ | طاقچه
کتاب باد در میان پرده‌ های اتاق می‌ وزید اثر سیاوش مهرآفرین

بریده‌هایی از کتاب باد در میان پرده‌ های اتاق می‌ وزید

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۴۵ رأی
۴٫۴
(۴۵)
تغییرات در طبیعت، آهسته و پیوسته است. این گفته در مورد انسان هم درست است. چون انسان هم جزئی از طبیعت است. تغییر آهسته، یک چیزش می‌تواند خطرناک باشد. آن هم این است که این‌طور هیچ‌کس متوجه تغییراتش نمی‌شود. بدتر شدن احساس نمی‌شود. همان‌طور که خودم هیچ‌وقت بدتر شدنم را احساس نمی‌کردم. شکل گرفتن صدا ندارد. شخصیت آدمی بی‌سر و صدا شکل می‌گیرد.
صائب
بدترین چیز این است که وقتی همهٔ راه‌های بیرون بسته باشند، هیچ راهی هم در درون باز نباشد
صائب
ما به ترس‌مان امید بیشتری نسبت به اعتقادات‌مان داریم. این‌طور احساس می‌کنیم که اعتقادات‌مان به اندازهٔ ترس‌مان نمی‌تواند به ما کمک کند. از طرفی، ما از اعتقادات‌مان هم واهمه داریم. بله، اعتقاد سست، ترسناک است.
صائب
مهم نیست ضربه‌ای که حریف می‌زند چقدر محکم باشد، مهم این است که شما توان جاخالی‌دادن داشته باشید. این حرف در مورد مشکلات زندگی هم درست است.
صائب
زمانی که انسان برای بقایش می‌جنگد، آمادهٔ تبدیل‌شدن به هر چیزی است. انسان بعد از انجام هر عملی، دیگر آن انسان قبل نیست. به همین خاطر سخت‌ترین کار، همین آدم ماندن است.
صائب
با هر انسانی که در عشق شکست می‌خورد، یک گام از انسانیت دور می‌شویم، چون عشق، انسانیت را در انسان زیاد می‌کند
صائب
اگر انسان گناهکار نبود، سرانجام محکوم به مرگ نمی‌شد.
صائب
شاید هم به این دلیل به گذشته برمی‌گردیم، چون همه‌چیز از آنجا شروع شده است. پس به نقطهٔ شروع برمی‌گردیم. برمی‌گردیم تا اینکه از اول اول شروع کنیم. برمی‌گردیم تا همه‌چیز را جبران کنیم، تا حسرتی باقی نماند. ولی مشکل اینجاست که راه جبرانی وجود ندارد. شاید هم فکر جبران گذشته، تا حدی تسکین‌دهنده باشد. به خودمان می‌گوییم: ببین ما می‌خواهیم، ولی نمی‌شود
صائب
پزشک: به همه می‌گویم اگر در زندگی به جواب نمی‌رسید، به چیزی پی نمی‌برید، به کودکی رجوع کنید.
صائب
افرادی که در گذشته سیر می‌کنند احتمالاً دنبال چیزی هستند که در حال حاضر وجود ندارد. چیزی مثل امنیت، با هم بودن، صمیمیت یا معصومیت.
صائب
دو خلاء در انسان امروزی وجود دارد. یکی اینکه خودش را دوست ندارد، دیگر اینکه همنوعش را دوست ندارد. اولی راه را برای آسیب زدن به خود و دومی راه را برای آسیب زدن به دیگران باز می‌کند.
صائب
شهر پر از آدم‌هایی است که از کنار هم رد می‌شوند، بدون اینکه بدانند مال هم هستند و به هم تعلق دارند.
صائب
انسانی که از وجود بحران‌ها در زندگی آگاه نیست، حتماً در زندگی‌اش دچار بحران می‌شود. این آدم درست مثل کسی است که از وجود دام و تله‌هایی که در مسیرش هست، آگاهی ندارد.
صائب
دو نوع انسان وجود دارد. اولی کسی است که در زندگی به مهم‌ترین هدفش نرسیده است. احساسش این است که اگر به آن هدف نرسد، موجودی بی‌ارزش است. برای این دسته از آدم‌ها، معنی‌دار شدن زندگی در گرو رسیدن به مهم‌ترین هدف زندگی است. دومی کسی است که به همهٔ هدف‌های زندگی‌اش رسیده و دیگر هدفی برای رسیدن در ذهنش وجود ندارد. او یکنواختی ملال‌آوری را به‌طور فزاینده در زندگی‌اش احساس خواهد کرد
صائب
من فکر می‌کنم انسان‌های این قرن نسبت به قرون گذشته متوهم‌تر و بی‌هویت‌ترند. انسان‌های قرون گذشته محیط اطراف‌شان را کم تغییر می‌دادند و تصاویر ذهنی دوران کودکی‌شان با بزرگسالی‌شان چندان تفاوتی نداشت. اما مردم عصر ما آنچه در بزرگسالی از دوران کودکی در ذهن دارند با دنیای بیرون کلاً متفاوت است. ما تا توانستیم همهٔ چیزهای دوروبرمان را به اسم پیشرفت تغییر دادیم. ما در آینده‌ای که ساختیم، احساس غربت می‌کنیم. چون رنگ و بوی گذشته را ندارد. گذشته در ذهن ماست و بیشتر از همهٔ دوران‌ها به خاطرات دوران کودکی فکر می‌کنیم.
صائب
کاری که با عشق انجام نمی‌شود، انسان را تبدیل به ربات می‌کند. اگر ربات هم نشود، دیگر اسمش را انسان هم نمی‌شود گذاشت.
صائب
ترس از دست دادن داشته‌ها، خیلی بیشتر از ترس به‌دست‌نیاوردن داشته‌های بیشتر است. یعنی ترس از بهتر نشدن، مطرح نیست. ترس، بر سر بدتر شدن و سقوط کردن است.
صائب
با دور شدن و با تمرکز کردن روی خودتان ممکن است توانایی های جدیدی را در خودتان پیدا کنید که بخواهید زندگی تازه‌ای را بر اساس همان توانایی‌ها بسازید. چون انسان آینده اش را بر اساس توانایی هایش مجسم می‌کند. تغییر در توانایی، تغییر آینده است.
صائب
رؤیای پیشرفته‌شدن انسان باعث شد که از قابلیت اصلی ذهنش غافل شود. هرچقدر که زمان بیشتر می‌گذرد، انسان به دست‌سازها و اختراعات خود اعتقادی بیشتری می‌آورد و همین باعث می‌شود که از قابلیت‌های اساسی درونی‌اش که تابه‌حال غافل بوده، بیش از پیش غافل شود و اعتقاد آوردن به خود را کماکان به فراموشی بسپارد. امیدوارم که انسان چتر نجات را به‌موقع باز کند. خواب و رؤیای صعود می‌تواند کشنده‌تر از خواب و رؤیای سقوط باشد.
صائب
قدرت اصلی ذهن در تفکر و اندیشیدنش نیست، بلکه در توان فکر نکردنش است.
صائب

حجم

۱۲۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۹۳ صفحه

حجم

۱۲۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۹۳ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان