بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب چراغ سبزها | صفحه ۲۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب چراغ سبزها

بریده‌هایی از کتاب چراغ سبزها

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۲از ۳۴۷ رأی
۴٫۲
(۳۴۷)
وقتی آن‌قدر ثروتمندم که پول برایم اهمیتی ندارد. وقتی زندگیِ یک بچه از زندگیِ من مهم‌تر است. وقتی ارزشِ وجودی‌ام به چاپلوسیِ دیگران متکی نیست. وقتی دیگر برایم مهم نیست که از آرزوهایم جلو بزنم، پس درونم را می‌بینم و به فکر خودم می‌افتم. این است معیارِ بزرگیِ یک انسان؛ آن‌هم وقتی معروف و موفق شد.
behnaz johary
در حقیقتی به اسم سرنوشت که بین تولد و مرگ تجربه‌اش می‌کنیم، متوجه می‌شویم که هم انسانیم و هم خدا.
behnaz johary
«موضوع بُردوباخت نیست، موضوع اینه که مبارزه رو می‌پذیری یا نه.» این را عیسی گفت و لبخند زد. «همون‌موقع که این مبارزه رو قبول کردی، برنده شدی.»
behnaz johary
گاهی این‌که یک چیز را انتخاب کنید و به آن متعهد بمانید، مهم‌تر از آن است که چه چیزی را انتخاب می‌کنید.
behnaz johary
موقع دویدن در سراشیبی، برای خودتان زیرپا نگیرید. آن کوهی که دل‌تان می‌خواهد از آن بالا بروید، همین‌جا سرِ پیچ است. لازم نیست برای زندگی‌تان رویدادهای دراماتیک خلق کنید. درام واقعی در راه است.
behnaz johary
بعد می‌فهمم مسئول سرنوشتم هستم، مسئول تخیلم. و هم گناهکارم، هم معصوم. هم آسیب‌رسانم، هم کمک‌کننده. و درهرصورت... همیشه فانی خواهم بود.
behnaz johary
گاهی بعضی چیزها را داری. گاهی بعضی چیزها تو را دارند.
behnaz johary
افسوس، یعنی چیزی می‌خواسته‌ای و به آن نرسیده‌ای. حالا به هر دلیلی. یا به‌خاطر بی‌عرضگیِ خودت، یا به‌خاطر زورِ روزگار. گاهی این آخر خط است و باید با وقار پا پس بکشیم. ولی بیش‌تر وقت‌ها فقدان‌هامان فقط برای این است که زود دست می‌کشیم. باید کاری کنیم که زورِ افسوس‌ها کم شود. بیایید بی‌خیالِ آکروبات‌بازی روی طنابِ باریکِ بینِ «خیلی دیر شده» و «هنوز فرصت هست» شویم.
behnaz johary
طوری رفتار کردم که نشان بدهم کار را می‌خواهم، نه طوری‌که فکر کنند محتاجِ آن‌ام.
behnaz johary
آن‌را بخواهید ولی محتاج‌اش نباشید.
behnaz johary
گاهی برای جلورفتن باید به عقب برگردی. البته نه برای خاطره‌گویی و تعقیب ارواح! باید به عقب برگردی تا ببینی از کجا آمده‌ای، کجا بوده‌ای، و چطور به این‌جا رسیده‌ای.
nazila
«عادت‌های خوبی خلق می‌کنم و بردهٔ آن‌ها می‌شوم.»
behnaz johary
بدون سایه‌ها نمی‌توانیم ارزشِ نور را بفهمیم. باید تعادل‌مان به‌هم بخورد تا بتوانیم جاپامان را پیدا کنیم. بهتر است آدم بپرد تا این‌که بیفتد. و حالا این منم، سالم و سرِ‌پا.
behnaz johary
توی مدتی که با ما می‌گذرونی، یاد می‌گیری شراب‌های خوب رو بشناسی، و همین‌طور پنیرهای خوب، و این‌که نظرت رو همه‌جا جار نزنی!»
behnaz johary
معمولاً اولین قدمی که ما را در زندگی به هویت‌مان می‌رساند، گفتنِ «من خودم رو خوب می‌شناسم» نیست، بلکه گفتنِ «می‌دانم چه‌کسی نیستم» است. فرآیندِ حذف.
behnaz johary
هیچ‌کس زودتر از او خودش را نمی‌بخشد، برای همین است که هیچ استرسی ندارد. یک بار ازش پرسیدم تابه‌حال شده با پشیمانی سر روی بالش بگذارد؟ فوراً گفت: «هر شب پسرم. ولی همین‌که بیدار می‌شم فراموش‌شون می‌کنم.» همیشه به ما می‌گفت: «جوری واردِ یه جا نشین که انگار می‌خواین بخرینش، جوری وارد شین که انگار صاحبش‌این.» بدون تردید کلمهٔ محبوب‌اش «بله» است.
behnaz johary
می‌کنم. او واقعاً به هر چه بخواهد می‌رسد. او مدرک زنده‌ای‌ست از این‌که ارزشِ انکار به سطحِ تعهدِ فرد به آن بستگی دارد. او دو نوع سرطان را فقط‌وفقط با مصرف آسپرین و انکارِ آن شکست داده!
behnaz johary
مشکلاتی که امروز با آن‌ها مواجه‌ایم، درنهایت به نعمتِ زندگی‌مان تبدیل می‌شوند. بالاخره چراغ‌قرمزهای دیروز، ما را به یک چراغ‌سبز می‌رسانَد. هر تخریبی نهایتاً به ساختن ختم می‌شود، هر مرگی نهایتاً به تولد، و هر رنجی نهایتاً به آرامش. در این زندگی یا زندگیِ بعدی، هر پایین‌رفتنی بالاآمدنی در پیش دارد. مهم این است که چالشِ پیش روی‌مان را چطور می‌بینیم و چطور با آن درگیر می‌شویم.
behnaz johary
چراغ‌سبز نشانهٔ تأیید و حمایت است، نشانهٔ تشویق و پاداش، نفتِ روی آتش‌مان است، آفرین و اشتیاق. همان پولِ نقد، تولد، بهار، سلامتی، موفقیت، شادی، ثبات، بی‌گناهی و شروعِ تازه است.
behnaz johary
همیشه می‌نوشتم تا بتوانم فراموش کنم.
behnaz johary

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

قیمت:
۷۲,۰۰۰
۲۱,۶۰۰
۷۰%
تومان