بریدههایی از کتاب چراغ سبزها
۴٫۲
(۳۴۷)
من بینقص نیستم؛ نه، همیشهٔ خدا پا توی لجن میگذارم و تازه وقتی به کثافت کشیده شدم میفهمم! اما یک چیزی را خوب یاد گرفتهام، و آن این است که چطور کفشهایم را پاک کنم و به راهم ادامه بدهم.
azar
در این جهان شاهدِ هر چیزِ خارقالعاده و سرشار از نبوغ ـ متعالی و شگفتانگیز ـ و سرشار از خوشی یا رنج باشید. موجودیتِ آنها را به رسمیت بشناسید، چه زشت و چه زیبا، چه غمانگیز و چه شادیآور. شاهکارهای شگفتانگیزِ جهان و بختِ خوب و همچنین تواناییِ بشر در انجامدادنِ شرورانهترین کارها را ببینید و تعجب نکنید. در مواجهه با زیباییها یا بلایای طبیعی نابینا نباشید. تمام کارهایی که خداوند و طبیعت انجام میدهند باورکردنیاند. خیالتان از یک چیز راحت باشد، و آن این است که ذاتِ بشر همیشه ثابت است و تغییر نمیکند.
اینقدر حیرتزده نشوید، باورنکردنی هر روز در حالِ رخدادن است، گاهی الهیست، و گاهی تُفی سربالا که به صورت خودمان پاشیده میشود. آنرا انکار نکنید. به آن توکل کنید، و انتظار هر چیزی را داشته باشید.
باورش کنید.
Shabnam Salami
چون وقتی توی ذهنمان به کسی، جایی، یا نقطهای از زمان، بیشتر از خودمان اعتبار میدهیم، سقفی خیالی برای خودمان متصور میشویم. برای توقعی که در آن لحظه از خودمان داریم سقف تعیین میکنیم
Shabnam Salami
من معروف شده بودم.
گاهی بعضی چیزها را داری.
گاهی بعضی چیزها تو را دارند.
simplefunction
همهٔ ما برای تکتکِ لحظههای زندگیمان ساخته شدهایم.
چه آن لحظه ما را بسازد، چه ما آن لحظه را بسازیم
چه شکارچی باشیم، چه شکار،
ما برای آن لحظه ساخته شدهایم.
maryamn75
اگر میتوانی، قبل از انجامدادناش، اول از خودت بپرس میخواهیاش یا نه.
maryamn75
به نظرم انتظاری که برآورده نشود بیش از امیدی که برآورده نشود آسیبرسان است، درحالیکه امیدِ برآوردهشده بیش از انتظارِ برآوردهشده ما را خوشحال میکند. امید بیش از انتظار سود میرساند و نقضِ آن کمتر آسیبزاست، چون در حد انتظار قابلاندازهگیری نیست.
naghibi.elahe
مشکلاتی که امروز با آنها مواجهایم، درنهایت به نعمتِ زندگیمان تبدیل میشوند.
naghibi.elahe
زندگی.
یک راهپیماییِ یگانه، سفری شخصی به درونمان.
naghibi.elahe
مرگ.
پایانی مشترک، هدفی متحد.
naghibi.elahe
همهٔ ما گاهی پا توی لجن میگذاریم، به مانع برمیخوریم، گند بالا میآوریم، گند میزنند به احوالمان، مریض میشویم، به چیزیکه میخواهیم نمیرسیم، از هزاران «میتونستم بهتر عمل کنم» و «کاش این اتفاق نیفتاده بود» در زندگیمان میگذریم. پاگذاشتن در لجن اجتنابناپذیر است
naghibi.elahe
رابرت فراست راست میگفت: انتخابِ مسیرِ کمترطیشده میتواند همهچیز را تغییر دهد.
اما آن مسیر لزوماً مسیرِ خلوتتری نیست.
شاید مسیری باشد که شخصِ ما کمتر آنرا طی کرده باشیم.
شاید بهتر است درونگرا از خانه خارج شود، با دنیا ارتباط برقرار کند، و اجتماعیتر شود.
و شاید بهتر است برونگرا توی خانه بماند و کتابی بخواند.
گاهی لازم است آن بیرون باشیم و گاهی این درون.
بعضی روزها مسیرِ کمترطیشده، جادهٔ جنگلیِ دورافتادهایست.
و بعضی روزها، مسیرِ مترو روی خط ۷.
simplefunction
ما از او میترسیدیم. نه به این خاطر که به ما آسیب رسانده یا اذیتمان کرده باشد، فقط به این دلیل که پدرمان بود. ما او را الگوی خودمان میدانستیم.
simplefunction
ما نیامدهایم اینجا که تفاوتهای هم را تحمل کنیم،
آمدهایم که تفاوتهای هم را بپذیریم.
نیامدهایم که برابریهامان را جشن بگیریم،
آمدهایم تا تمایزهامان را تصدیق کنیم.
با شرایط یکسان یا تواناییهای برابر به دنیا نیامدهایم،
اما بایستی فرصتهای برابر داشته باشیم.
بهعنوان انسان،
ارزشهامان است که متحدمان میکند.
اینرا جشن بگیرید.
سورینام
اینکه صندلیها خالی باشند، لزوماً به این معنی نیست که به مهمانِ خاصی اختصاص دارند. گاهی لازم است فقط اسم یکنفر در فهرستِ مهمانّها باشد. تو.
Ava
انتخابِ مسیرِ کمترطیشده میتواند همهچیز را تغییر دهد.
اما آن مسیر لزوماً مسیرِ خلوتتری نیست.
شاید مسیری باشد که شخصِ ما کمتر آنرا طی کرده باشیم.
شاید بهتر است درونگرا از خانه خارج شود، با دنیا ارتباط برقرار کند، و اجتماعیتر شود.
و شاید بهتر است برونگرا توی خانه بماند و کتابی بخواند.
گاهی لازم است آن بیرون باشیم و گاهی این درون.
maryamn75
آنرا بخواهید ولی محتاجاش نباشید.
اگر به این توصیه عمل کنید، شانسی برای شهرت خواهید داشت. و اگر به آن عمل نکنید، نه.
maryamn75
اگر در ترکیبِ ثابت نیستید و فکر میکنید لیاقتِ حضور در آنرا دارید،
حق انتخاب را از مربیها بگیرید؛
آنقدر خوب بازی کنید که انکارناپذیر شوید.
maryamn75
بذار این رو بهت بگم: هرچی سنت بیشتر بشه، سعی میکنن مقررات بیشتری بهت تحمیل کنن،
فقط به زندگیکردن ادامه بده...
maryamn75
روزهای کامیابی باعث میشوند مشقت را فراموش کنیم.
در روزهای بدبختی، رسیدن به خوشبختی ناممکن به نظر میرسد.
هر دو ممکن است همچون مقصدهایی نهایی به نظر برسند،
حاصلجمعِ تمامِ روزهای زندگی.
اما بعد دلقکِ هستیْ جهانمان را به بازی میگیرد،
شرایطِ دیروز دیگر پابرجا نیست،
هرچه هست ویرگول است، دریغ از یک نقطه سر خط. همه بایست، دریغ از یک بمان.
لذت عاریتیست، و رنج هم.
maryamn75
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
قیمت:
۷۲,۰۰۰
۲۱,۶۰۰۷۰%
تومان