بریدههایی از کتاب فلسفه تنهایی
۳٫۲
(۱۴۵)
دوستی کامل ازآنِ نیکان است، آنهایی که در فضیلت یکسانند: آنها متقابلا برای همدیگر نیکی آرزو میکنند چون خودشان نیک هستند. آنهایی که برای دوستانشان نیکی میخواهند، آن هم به صرف نیکی خودِ آنان، دوستانی تمامعیارند، زیرا چنان که هستند بر یکدیگر گشودهاند، و نه به هیچ دلیل اتفاقی. پس دوستی آنان تا زمانی که نیک هستند میپاید، و فضیلت امری پایا است. (۶)
کاربر ۱۲۹۷۱۱۲
علاوه بر این دوستی برمبنای سود متقابل دوامی ندارد، چون آن سود که دوستی برمبنای آن شکل گرفته است میتواند بسته به تغییر شرایط زندگی تغییر کند. با این تغییر آن دوستی هم فرو میریزد چون ریشه در خصائص شخصی ندارد بلکه مبتنی بر چیزی کاملا بیرونی است. بعد از آن نوبت به دوستی برمبنای لذت میرسد، یعنی آن نوع دوستی که فرد در معاشرت با دیگری احساس راحتی میکند، و مثلا دوستان میتوانند اوقات خوشی را با هم بگذرانند. ارسطو تأکید میکند که شکل دادن به این نوع دوستی هم آسان است ولی این دوستی هم شکننده است، زیرا لذّات نیز تغییر میکنند. علاوه بر این، این دو نوع دوستی ناکامل هستند.
کاربر ۱۲۹۷۱۱۲
ارسطو میان سه نوع دوستی تمایز قائل میشود. در هریک از این دوستیها «محبت متقابلی وجود دارد که هر دو طرف از آن آگاهند، و آنهایی که به یکدیگر محبت میورزند برای یکدیگر نیکی آرزو میکنند دقیقآ به این دلیل که به یکدیگر محبت میورزند.»(۵) اما دوستی سودمند برمبنای سود متقابل تعریف میشود. ارسطو خاطرنشان میکند که این نوع دوستی خیلی آسان شکل میگیرد و متأسفانه ممکن است با دوستیهای عمیقتر به اشتباه گرفته شود.
کاربر ۱۲۹۷۱۱۲
بخش مهمی از خودآگاهی ناشی از آگاهی از خودمان در دورههایی است که جدا از دیگران سپری میکنیم.
اما آنچه عشق و دوستی نزدیک را چنین خیالانگیز میکند دقیقآ همین رابطه با «دیگری» است، آن «دیگری» که متمایز از خودِ ماست و نه صرفآ رونوشتی یا سایهای از خودمان، بلکه شخصی که خویشتنِ ما را گسترش میدهد و امکان نگاهی از بیرون به این خویشتن را فراهم میآورد، و بدینترتیب ارزش و اعتباری به ما میدهد که نمیتوانیم هرگز آن را از خودمان دریافت کنیم. این واقعیت که شخصی دیگر یک «دیگری» است همان چیزی است که به عشق و دوستی معنا میدهد.
کاربر ۱۲۹۷۱۱۲
لوکستروپ تأکید میکند که اعتماد یکی از مشخصههای بنیادین حیات بشری است. و این بیتردید درست است. اگر اعتمادی ذاتی در کار نبود حتی احتمال رشد و پرورش ما وجود نمیداشت. اما همه ما به یک اندازه به دیگران اعتماد نمیورزیم، و بیاعتمادی لزومآ پیوندی با این باور ندارد که «دیگری» به ما خیانت خواهد کرد، بلکه شاید صرفآ مربوط به این فکر باشد که «دیگری» لزومآ ما را دوست نمیدارد یا ما را نمیپذیرد.
کاربر ۱۲۹۷۱۱۲
«بیاعتمادی ما دلیل موجهی برای این است که دیگران سر ما کلاه بگذارند.»(۲۸)
کاربر ۱۲۹۷۱۱۲
تا زمانی که یک نفر هست که به او حس اعتماد و احترام داریم، هیچکس تنها نیست.
جورج الیوت
رومولا
کاربر ۱۲۹۷۱۱۲
کسانی که احساس تنهایی میکنند بیشتر خودشان دلشان میخواهد که تنها باشند چون حاضر نیستند هزینههای روحی و روانی آمیختن با بقیه آدمها را بپردازند. آنها نوعی حساسیت به افراد دیگر دارند و بیش از اندازه از دیگران متأثر میشوند.
دیوید فاستر والاس
کاربر ۱۲۹۷۱۱۲
حالوهوای آدم مثل دستکش نیست که هروقت خواستی بهدست کنی و هروقت خواستی از دست بیرون بیاوری.
کاربر ۱۲۹۷۱۱۲
افراد تنها حریصانه همیشه به دنبال یافتن نشانههایی از طرد شدن در نزد دیگران هستند و بنابراین چنین نشانههایی را هم بهراحتی مییابند و با شدت هرچه تمامتر به چنین نشانههایی واکنش نشان میدهند.
Majid Zanjiran
افرادی که به شکلی مزمن گرفتار احساس تنهایی هستند توقعات بسیار بیشتری از روابط بینشخصیشان دارند.
Majid Zanjiran
درواقع این افراد دیگران را در وهله نخست فقط برای این میخواهند که به تأیید آنان بپردازند. درنهایت، آنها اصلا علاقهای به دیگران ندارند و دقیقآ اصلا به همین دلیل است که اینقدر تنها هستند.
Majid Zanjiran
افرادی که احساس تنهایی میکنند احساس حقارت نیز دارند و خودشان را کمتر جذاب و از نظر اجتماعی نالایق میدانند.
Majid Zanjiran
کمترین میزان احساس تنهایی مربوط به کسانی است که در سن کار کردن هستند.
Majid Zanjiran
ما نمیتوانیم صرفآ با اراده خودمان حالوهوایمان را عوض کنیم. همانگونه که هایدگر میگوید حالوهوای آدم مثل دستکش نیست که هروقت خواستی بهدست کنی و هروقت خواستی از دست بیرون بیاوری.
Majid Zanjiran
همانگونه که ترس یک بیماری نیست، تنهایی هم بهخودیخود بیماری به حساب نمیآید.
Majid Zanjiran
در یکی از نظریههای شناختی اجتماعی تنهایی این نظر طرح شده است که تنهایی معلول حساسیت بیشتر نسبت به تهدیدهای اجتماعی است.
Majid Zanjiran
تنهایی پدیدهای ذهنی است. ما وقتی احساس تنهایی میکنیم که روابط رضایتبخشی با دیگران نداریم، حال چه به این دلیل که روابطمان اندک است چه به این دلیل که روابط فعلیمان عاری از آن نزدیکی مطلوبمان است.
Majid Zanjiran
به نظر راسل رسیدن به این بینش که هریک تنی تنهاست، ارتباطی میان آدمها پدید میآورد که خود همین ارتباط تا حدود زیادی میتواند تنهایی آدمها را رفع کند.
Majid Zanjiran
بدیهی است احساس تنهایی فردی گیرافتاده در دست یک آدم قلدر بیش از هرچیز محصول شرایط بیرونی است، حالآنکه علت احساس تنهایی دائمی شخصی را که یک عمر در جوار دوستان و خویشان مهربان زندگی کرده باید در خصلتهای احساسی یا شناختی درون او جستجو کرد.
Majid Zanjiran
حجم
۲۲۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۲۲۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
قیمت:
۸۶,۰۰۰
۶۰,۲۰۰۳۰%
تومان